طاهره نطقی طاهری
در قرن بیست و یکم، با پیشرفتهای چشمگیر در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات، دنیای ما با ظهور هوش مصنوعی (AI) تغییرات عمیق و انقلابی را تجربه کرده است. یکی از سوالات مهمی که در این زمینه به وجود آمده، این است که آیا هوش مصنوعی میتواند خلاق باشد و چه تأثیری بر هنر و ادبیات میگذارد. این یادداشت به بررسی این موضوع پرداخته و ابعاد مختلف آن را تحلیل میکند.
به گزارش کیوسکخبر، برای شروع، باید تعریف روشنی از خلاقیت ارائه دهیم. خلاقیت به معنای تولید ایدههای جدید، نوآورانه و مفید است. این پدیده عمدتاً به تواناییهای ذهنی انسان وابسته است و اغلب با احساسات، تجربیات زندگی و قدرت تصور همراه است. اما در سالهای اخیر، شاهد ظهور الگوریتمها و مدلهای هوش مصنوعی هستیم که توانایی تولید آثار هنری و ادبی را دارند. این سوال به وجود میآید که آیا میتوان این تولیدات را به عنوان خلاقیت واقعی در نظر گرفت یا خیر.
یکی از حوزههای عمدهای که هوش مصنوعی در آن پیشرفتهای قابل توجهی داشته است، هنر تصوری است. فنون یادگیری ماشین نظیر شبکههای عصبی کانولوشنال (CNN) میتوانند با تحلیل و ترکیب تصاویر آثار هنری موجود، آثار جدیدی را خلق کنند. به عنوان مثال، پروژه معروف «StyleGAN» قادر است آثار هنری جدیدی ایجاد کند که شبیه به سبکهای مختلف هنری هستند. این تولیدات نشان میدهد که هوش مصنوعی میتواند الگوها و سبکهای مختلف را شناسایی کرده و آنها را به شیوهای نوآورانه ترکیب کند. با این حال، آیا این نوع خلاقیت میتواند جنبه انسانی و عاطفی هنر را منتقل کند؟ بسیاری از هنرمندان بر این باورند که هنر واقعی نه تنها در تولید اثر، بلکه در بیان احساسات و داستانهای انسانی نهفته است، که هوش مصنوعی به دلیل فقدان تجارب زندگی و احساسات واقعی، قادر به ارائه آن نیست.
در عرصه ادبیات نیز، هوش مصنوعی توانسته است داستانهایی با استفاده از الگوریتمهای پردازش زبان طبیعی (NLP) تولید کند. پروژههایی مانند GPT-3 و دیگر مدلهای زبانی پیشرفته قادرند متون، شعرها و داستانهای کوتاه تولید کنند. این تولیدات میتوانند در قالب داستانهای کوتاه یا حتی رمانها ارائه شوند. با این حال، سوال این است که آیا این متون میتوانند با تجارب انسانی و عمق احساسی داستانهای نوشته شده توسط نویسندگان بزرگ مقایسه شوند؟ در واقع، به نظر میرسد که هوش مصنوعی قادر به تولید متنی است که از نظر ساختار و قواعد زبان صحیح باشد، اما آیا میتواند تجربیات انسانی را به درستی منتقل کند؟
علاوه بر این، تأثیر هوش مصنوعی بر صنعت هنر و ادبیات نیز قابل توجه است. به عنوان مثال، هوش مصنوعی میتواند در روند خلق اثر هنری به عنوان یک ابزار مفید عمل کند. هنرمندان میتوانند از فناوری هوش مصنوعی به عنوان منبع الهام برای خلق آثار جدید استفاده کنند، یا میتوانند در تولید آثار به کمک الگوریتمهای هوش مصنوعی، فرآیند خلق را تسریع ببخشند. به عبارت دیگر، هوش مصنوعی میتواند به عنوان یک همکار خلاق در کنار هنرمندان و نویسندگان عمل کند و امکانات جدیدی را برای آنها فراهم آورد.
اما این سوال وجود دارد که آیا این همکاری میتواند خطرات و چالشهایی را نیز به دنبال داشته باشد. یکی از نگرانیهای عمده مربوط به هوش مصنوعی، به خطر افتادن شغلهای هنرمندان و نویسندگان است. اگر هوش مصنوعی بتواند آثار هنری و ادبی با کیفیت بالا تولید کند، ممکن است صنعت هنر و ادبیات با بحران تازهای مواجه شود. آیا هنرمندانی که سالها برای پرورش استعداد و مهارتهای خود زحمت کشیدهاند، از نظر اقتصادی و اجتماعی تحت تأثیر قرار خواهند گرفت؟
در نهایت، باید به این نکته توجه کنیم که تأثیر هوش مصنوعی بر هنر و ادبیات نه تنها به تولید آثار خلاقانه محدود نمیشود، بلکه میتواند به توسعه رویکردهای جدید در این زمینهها نیز کمک کند. استفاده از هوش مصنوعی میتواند به هنرمندان و نویسندگان این امکان را بدهد که آزادانهتر و با آگاهی بیشتری از الگوها و شیوههای جدید کاوش کنند. به علاوه، این تکنولوژی میتواند به مبارزه با موانع دسترسی به هنر و ادبیات کمک کند و به افزایش شمولیت در این حوزهها بینجامد.
نتیجهگیری، اینکه آیا هوش مصنوعی میتواند خلاق باشد یا خیر، سوالی پیچیده و چالشبرانگیز است. با وجود پیشرفتهای قابل توجه در زمینه الگوریتمها و تکنیکهای هوش مصنوعی، به نظر میرسد که هنوز هم فاصله زیادی تا رسیدن به خلاقیتی که به طور کامل نمایانگر وجود انسانی و عواطف باشد وجود دارد. با این حال، هوش مصنوعی میتواند به عنوان ابزاری قدرتمند و همکار در فرآیند خلق هنر و ادبیات عمل کند و فرصتهای جدیدی را برای هنرمندان و نویسندگان فراهم آورد. بنابراین، آینده هنر و ادبیات که در پی ادغام هوش مصنوعی با خلاقیت انسانی شکل میگیرد، ممکن است زمینهای جدید و جذاب برای تحقیق و اکتشاف فراهم آورد.
منبع خبر : کیوسک خبر
https://www.kioskekhabar.ir/?p=248684