به گزارش کیوسک خبر، محمود خاقانی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، درباره اینکه آیا زمان بازگشت انرژی به قبل زندگی قبل از کرونا فرا رسیده است، اظهار اشت: تغییرات زیست محیطی در جهان مثل خشکسالی، سیل بدلیل استفاده بشر از منابع انرژی و از میان رفتن جنگلها و…نیز نامعلومیها در بازار بینالمللی قیمت انرژی بدلیل شیوع نوع جدید دلتا، تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه بعضی از کشورها، کسری بودجه عظیم آمریکا، مشکلات ملیگرائی در اتحادیه اروپا توجه کارشناسان و صاحبنظران اقتصاد انرژی و اقتصاد کلان در کشورها را به ضرورت یک بازنگری عظیم در ساختار مالی، بانکی و در نظام اقتصادی جهان جلب کرده است.
وی با اشاره به کتاب کلوس شوئپ Klaus Schwab تحت عنوان ” بازنگری عظیم” (‘The Great Reset’ ) گفت: دراین کتاب وی درباره پیشبینیها، راهبردها و هشدارها سخن گفته است. درحالیکه چند دوره همهگیری ویروس کرونا را مردم تجربه کردهاند و در زمان حاضر وارد مرحله جدید پنجم نوع جهش یافته هندی دلتا شدهاند، تمام تصورات مبنی بر اینکه این ویروس به خودی خود از میان میرود، باید بازنگری شوند. نوسانات بازارهای بورس در جهان حاکی از آن است که اقتصاد بینالمللی وارد دورهای مملو از نامعلومیها میشود و همه به یک نقشه راه و راهنما نیازمند هستند.
به گفته؛ این کارشناس بینالملل انرژی؛ جهانی که مردم در اوایل سال ۲۰۲۰ میلادی میشناختند دیگر باز نخواهند گشت. اما معتقد است که در همین حال برای بسیاری از مردم که زندگیشان با سرعت و هشدار جدی دستخوش تحولات شده است بدانند که در این دوران پر از ابهام، فرصتهائی هم قابل دسترسی هستند.
وی با اشاره به نظریه کلوس شوئپ Klaus Schwab توضیح داد: بحرانهای عمیقی که به وجود آمدهاند ضرورت دروننگریها را اجتنابناپذیر کرده است و میتواند موجب تحولات بالقوهای شوند. خطاهائی که موجب افزایش فاصله طبقاتی در جهان شدهاند – به ویژه شکافهای اجتماعی، بیعدالتی، عدم همکاری، شکست در حکمرانی جهانی و رهبری – حالا مورد توجه وارزیابی مردم قرار گرفته اند. مردم احساس میکنند که زمان نوآوری و ارائه راهکار جدید فرا رسیده است. هیچکس نمیداند اقتصاد جهان از بحران کرونا چگونه رهائی خواهد یافت. بنابراین، همه باید روشهایی را تدوین کنند که بر اساس آن نقشه راهی برای عبور از جاده اقتصاد منطقهای و جهانی طراحی کنند.
خاقانی یادآور شد: اگرچه در تاریخ بشر بیماریهای دیگری هم بودهاند و ویروس کرونا تنها بیماری نیست که جهان بشریت را اینگونه تحتتاثیر قرارداده است، اما نمیتوان میزان مرگ و میری را که تحمیل میکند، نادیده گرفت. بنابراین تاثیراتی که بر اقتصاد و زندگی اجتماعی بشر داشته است قابل توجه است. باید مدنظر قرار بدهیم که کشورها در جهان هیچوقت به اندازه زمان حاضر استقلال نداشتهاند و در همین حال زنجیره اتفاقات در هیچ زمانی با سرعتی که در زمان حاضر رخ میدهند، روی نمیدادند. این در حالی است که زندگی اجتماعی و اقتصادی بشر هم تا این حد پیچیده و مرتبط نبوده است.
وی بیان داشت: بنابراین، نباید تعجب کرد که مقامات سیاسی، روسای جمهوری و رهبران کشورهای مختلف و بطور کلی تصمیمسازان و تصمیمگیران در کشورهای شرق و غرب جهان مرتب به خودشان میگویند “چهکنیم؟” و برای توجیه اینکه چرا نتوانستهاند به مردم کشورشان بهترین خدمات را ارائه دهند، دولت ترامپ میگفت که این ویروس کار چینیهاست و چینیها هم آمریکائیها را متهم میکردند. سازمان بهداشت جهانی هم از همه میخواست با اینگونه اتهامزنی موضوع به این مهمی را سیاسی نکنند و همه بفکر مقابله و درمان جهانی باشند.
این کارشناس انرژی یادآور شد: آنچه کرونا به جهان نشان داد این واقعیت است که در جهان همه به هم وابستهاند. بطوریکه یک بیماری میتواند همه را درگیر کند و با سرعت زندگی همه در جهان را مختل کند. همه امور به هم متصل هستند ، همه چیز با هم و با سرعت جلو میروند، هیچ موردی را تجربه نمیکنیم که در یک خط و یک مسیر مستقیم باشند و بطور اصولی هر موضوعی و موردی روی موضوع و مورد دیگری تاثیرگذار است.
وی گفت: در هر حال مهمترین بخش موضوع نگاه کلان به واقعه همهگیری ویروس کرونا است زیرا دراین بخش موارد بیشتری برای فهمیدن و قبول موضوع باید بطور منصفانه مد نظر قرار گیرد که دربرگیرنده اقتصاد، روابط اجتماعی در جامعه ، جفرافیای سیاسی، محیط زیست و… که در واقع مباحث کلان جامعه اقتصادی و سیاسی هر کشور را شامل می شوند. نکته مهم این است که آیا از این به بعد میزان سلامت و کارائی اقتصاد یک کشور با نرخ رشد اقتصادی آن کشور اندازه گیری میشود؟ و یا خیر. سلامت اقتصاد و کارائی یک کشور را باید با میزان تابآوری و توان توزیع کالا و خدمات در اقتصاد هر کشور اندازهگیری کرد.
به گفته خاقانی همهگیری بیماری کرونا در هر کشوری بصورت یک همسانساز بزرگ عمل نمیکند و در زندگی فقیر و غنی بطور یکسان تاثیرگذاری ندارد. اما، بصورت یک برابرکننده بزرگ در تخریب و جدا سازی و تقسیم کننده در تشدید اختلافات و تفرقه و برهمزننده روابط اجتماعی درجامعه عمل میکند.
وی ادامه داد: درطول دوران همهگیری ویروس کرونا ما شاهد بودیم که دولتها در شرق و غرب و از جمله ایران برسر دوراهی گیر کرده بودند، فشار های زیادی به دولت وارد شد که همه جا را تعطیل کند و دولت به مردم و تجار و صنایع و حمل و نقل و …کمک مالی کند. دولتی که تریلیونها تومان کسری بودجه دارد. دولت و ملت از سال ۱۳۹۷ تاکنون درگیر یک “جنگ اقتصادی” هستند و دولت درآمد نفتی ندارد. بخش اعظم ارز حاصل از صادرات غیر نفتی به کشور باز نمیگردد. فساد و اختلاسی که در برخی از بانکها و موسسات مالی و اعتباری موجب شد تا سرمایههای مردم از میان برود را دولت ناگزیر شد از بیتالمال جبران کند و شیوع ویروس کرونا بر کسری بودجهای که از دولت دهم به ارث برده بود تا چند برابر افزود. از سوی دیگر باید میلیارد ها تومان هم یارانه سوخت بدهد.
این کارشناس انرژی با اشاره به اظهارات معاون اول دولت دوازدهم گفت: “دولی که تصور میشد دوست هستند مثل چین و روسیه و هند و…حتی عراق پولهای ایران را که نزد آنها بود به بهانه تحریمها و حفظ منافع ملیشان در برابر فشارهای اقتصادی آمریکا به ایران پرداخت نکردند”. برخی معتقدند که دولت دوازدهم چارهای نداشت جز اینکه سیاست هم تعطیلی و هم اجازه کار و فعالیت به کسب و کارها و بانکها و…را بصورت دورهای بدهد تا اقتصاد به حالت توقف کامل درنیاید.
وی خاطرنشان کرد: در هر حال اقتصاد در بسیاری از کشورها دچار بحران و رکود شد. در ایران وضع تقریبا” بدلیل فعالیت کاسبان تحریم و تسلط آنها در بازار و اقتصاد کلان کشور بصورت غیر شفاف مدیریت میشود و بسیار مشکل میتوان گفت که در مقام مقایسه با کدام کشور اقتصاد چگونه عمل کرده است . بخشی از اقتصاد کشور دچار رکود شد، ولی بخش عمده اقتصاد کشور شاهد تورم بسیار بالا تا حد بیش از چهل درصد است. در واقع درکشورهائی نظیر ایران کرونا طبقه متوسط را فقیر کرد، فقرا را فقیرتر کرد و اصحاب ثروت که قدرت سیاسی و اقتصادی هم داشتند و دارند را ثروتمندتر کرد.
خاقانی با اشاره به اینکه نه تنها در ایران بلکه درتمام کشورها این بحث همچنان مطرح است که کدام باید در اولویت قرار بگیرند اقتصاد یا سلامتی مردم؟ توضیح داد: طبیعی است که چنانچه مردم از سلامتیشان اطمینان حاصل نکنند و مطمئن نشوند که ویروس کرونا شکست خورده است اعتماد به نفس لازم برای بازگشت به محیط کسب و کار و فعالیتهای اقتصادی را ممکن است نداشته باشند. در جغرافیای سیاسی جهان این بحث هم مطرح است که کدام یک از کشورهای پیش رفته از نظر اقتصادی ” ابرقدرت” زودتر با مشکل کرونا کنار می آیند و رشد اقتصادیشان بالا میرود، چین یا آمریکا؟ یا هیچکدام. شواهد نشان میدهد که چین در مقام مقایسه با آمریکا موفقتر عمل کرده است. اما، دولت بایدن با چاپ بیش از سه تریلیون دلار پول و تزریق آن به اقتصاد آمریکا سعی دارد که از چین عقب نیافتد. اما، صاحبنظران معقتدند که با توجه به کسری بودجه بسیار کلان آمریکا باید منتظر یک تورم افسار گسسته در آمریکا هم بود.
وی با بیان اینکه اکنون افزایش روزافزون ملیگرائی اقتصادی است که موضوع جهانی شدن اقتصاد را تهدید میکند، افزود: اختلال در زنجیره تامین کالا و خدمات و محدودیتهای مسافرت بین کشورها تاثیر بسزائی در کاهش اهمیت جهانی شدن اقتصاد که همواره در اجلاس داووس مطرح بود، است. البته ملیگرائی اقتصادی هزینه گزافی در برخواهد داشت و موجبات صدماتی نیز خواهد شد. به همین دلیل شعارهای سیاسی در این راستا نظیر خودکفائی و حمایت از تولید داخلی ممکن است بیشتر مطرح باشد تا توان واقعی جدائی از اقتصاد جهانی. درهرحال، تمایل به ملیگرائی اقتصادی بیشتر و بیشتر منطقهگرائی را مهم خواهد کرد ، به ویژه در آسیا که ممکن است اقتصاد چین و کشورهای عضو اتحادیه آ سه آن ASEAN را به هم نزدیکتر و وابستهتر کند.
این کارشناس نفت بیان کرد: اختلافات جغرافیائی سیاسی برای برون رفت از جهانی شدن میتواند ناراحتکننده، هزینهبر و موجب اختلال بشوند. از آنجائیکه برونرفت از نظریه جهانی شدن اجتنابناپذیر به نظر میرسد، دول کشورها ناگزیر هستند که یک روش “عقبنشینی مدیریتشده” را انتخاب کنند که از نظر اجتماعی و زیست محیطی هم روشی پایدار محسوب باشند. معلوم نیست که دولتها دربرگزیدن اولویتها بازسازی اقتصادی و رشد اقتصادی را به هر قیمت انتخاب کنند و یا اینکه ویروس کرونا همه را متوجه کرده است با چه شرایط مملو از خطرات و آسیبپذیری دست به گریبان هستیم را اولویت خود قرار دهند، که دربرگیرنده مسائل مرتبط با اکولوژی محیط زیست، باکتریها، ویروسها، آب وهوا است. بسیاری از شاخصهای کلان اقتصادی از فیلترها درسطح خرد عبور میکنند. یعنی از طریق شرکتها و صنایع. باید اینگونه شاخصها را کنار گذاشت و روی موضوعاتی نظیر تابآوری، زنجیره تامین کالا وخدمات، شکلهای جدید روابط بین دولت و بخش خصوصی، امکان بالقوه بازگشت و رشد کارآفرینی درمیان ذینفعان، احتمال تغییرات عمیق در بخش صنایع تفریحی، گردشگری، مسافرتی، پذیرائی، تغییرات بالقوه دائمی رفتاری و ترجیح درمیان مصرفکنندگان و به احتمالقوی تغییرات ساختاری در نظام آموزش عالی تمرکز کرد.
به گفته وی؛ هر روز که بیشتر ویروس کرونا در جهان عرضه اندام میکند و نوع جدید جهش یافته ویروس کرونا شیوع پیدا میکند بیشتر سئوال در جهان مطرح میشود تا اینکه پاسخ مناسبی به سئوالات مطروحه داده شود. بسیاری منتظرند تا در ژانویه ۲۰۲۲ ببینند که روسای دول بزرگ و کارآفرینان و مدیران اجرائی شرکتهای چند ملیتی در اجلاس داووس کدام سئوال را پاسخ خواهند داد. بنابراین، درصورتیکه دولتها، تصمیمسازان و تصمیمگیران، مقامات ذیصلاح، ذینفعان، صاحبان کسب و کار، مردم و همه و همه باهم اندیشی و همکاری لازم را بعمل نیاورند موجب خواهد شد که ما درجهانی به زندگی ادامه دهیم از نظر اخلاقی درشرایط پستتری باشد، از نظر روابط انسانی و اجتماعی جدائیها بیشتر باشد، جهانی باشد مملو از خطر و خودخواهیها و بیتوجهی به همنوعان.
خاقانی تاکید کرد: برای ضرورت به بازنگری عظیم در اقتصاد جهان و در اقتصاد کشورها و توسعه عدالت اجتماعی و درگیر کردن مردم هر کشور در تصمیمسازی و تصمیمگیریهای کلان اقتصادی و سیاسی توجه شود، راهکارهای مناسب برای مقابله با تاثیرات مختلف ویروس کرونا بر زندگی بشر راهحلهائی مناسب تعریف شوند.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=106680