کارشناس مسائل منطقه گفت: فشار واشنگتن به ریاض و ادامه فشارهای داخلی بر ولیعهد عربستان، موجب شده تا سعودیها فاز جدید سیاستهای منطقهای خود را آغاز کنند.
«رضا میرابیان» کارشناس مسائل منطقه در تشریح دلایل چرخش سیاستهای عربستان و ابراز تمایل برای دیپلماسی و تعامل حداکثری با سایر کشورهای منطقه در گفتوگو با خبرنگار اینا اظهار کرد: آنچه مربوط به روابط عربستان با کشورهای منطقه است در دو محور داخلی و خارجی قابلیت تحلیل دارد. توجه داشته باشید که در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ، عربستان سعودی به عنوان نزدیکترین متحد کاخ سفید به حساب میآمد و بالاترین سطح حمایت از ریاض در زمان ترامپ را شاهد بودیم. در همین راستا بود که محمد بنسلمان توانست مخالفان خود را کنار بگذارد و با حمایت دولت وقتِ ایالات متحده به رهبری ترامپ و سایر جمهوریخواهان به عنوان ولیعهد عربستان سعودی انتخاب شد. حالا با روی کار آمدن جو بایدن و ورود دموکراتها به کاخ سفید میبینیم که سیاستها در قبال عربستان از سوی واشنگتن تغییر کرده و به نوعی معادلات سیاسی به خصوص در حوزه سیاست منطقهای و سیاست خارجی تغییر پیدا کرده است.
وی ادامه داد: دولت بایدن و تیم امنیت – سیاسی او به این نتیجه رسیدند که سعودیها به راحتی میتوانند منابع ایالات متحده در منطقه را تهدید کنند و به همین دلیل است که ما شاهد تغییر رفتار واشنگتن با سعودیها هستیم. تیم بایدن بر اساس همین مولفهها به این نتیجه رسیده که باید ولیعهد عربستان را در پروندههایی مانند قتل جمال خاشقجی، بحران یمن و مسائل دیگر وارد یک انزوای کامل کند. اقدام دموکراتها تا جایی ادامه پیدا کرده که حتی سفرهای خارجی ولیعهد عربستان به کشورهای خارج از منطقه خاورمیانه و خارج از حاشیه خلیج فارس تعطیل شده است و به معنای محاصره بنسلمان از سوی دولت دموکرات ایالات متحده به حساب میآید. در این میان شاهد متمایل شدن مقامهای ریاض به تهران طی چند هفته پیش بودیم و به نوعی یک مذاکره بین دو طرف انجام شد که به گواه برهم صالح، رئیس جمهور عراق چندین دور از این مذاکرات میان عربستان و ایران رخ داده است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: دلیل اصلی این مذاکرات، شروع مجدد مذاکرات برجام در وین است که این موضوع را باید مقوله بسیار مهمی بدانیم و در حقیقت برجام به نوعی باعث شکسته شدن قفل مذاکرات ایران و عربستان شد. مشکل اصلی سعودیها و آنچه بیشترین سطح فشار را به ریاض برای چرخش در سیاست خارجی خود وارد کرد، مسأله جنگ یمن است. این جنگ نه تنها بیشترین میزان از خسارت مادی و غیرمادی را به سعودیها تحمیل کرد، بلکه طیف عمدهای از مهرههای سیاسی سرشناس دربار سعودی، با شروع این جنگ توسط بنسلمان و حتی ادامه آن تا این مقطع به صورت جدی مخالف بودند. آنها در همان ابتدای امر به پادشاه عربستان و همچنین ولیعهد این کشور اعلام کرده بودند که طولانی شدن و فرسایشی شدن این جنگ هزینههای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و حیثیتی زیادی برای خاندان سعودی دارد اما بنسلمان اصرار بر ادامه این روند در یمن داشت به همین دلیل به نظر میرسد مذاکراتی که با ایران طی هفتههای پیش انجام شده در همین راستا بوده است.
میرابیان افزود: یکی دیگر از اعمال فشارهایی که بر عربستان سعودی در دوره جو بایدن انجام خواهد شد، پرونده حادثه ۱۱ سپتامبر است. در دوران باراک اوباما شاهد بودیم که دولت ایالات متحده با اعمال فشار بر قانونگذاران، قانونی را با نام «جاستا» به تصویب رساند که به نوعی دادخواهی توسط خانوادههای قربانیان ۱۱ سپتامبر را مطرح میکرد. توجه داشته باشید که اساساً پرونده ۱۱ سپتامبر در دوران بوش پسر به صورت جدی علیه عربستان پیگیری نشد و از سوی دیگر، دونالد ترامپ هم سعی کرد تا قانون جاستا را اجرایی نکند. حالا بایدن همانند باراک اوباما به دنبال آن است تا از این پرونده به عنوان یک شمشیر بر بالای سر عربستان استفاده کند که اخیراً هم اعلام شده مجدداً ۱۶ صفحه از پرونده ۱۱ سپتامبر که به نقش مستقیم عربستان در مورد این حادثه ربط دارد، به جدال میان کنگره و کاخسفید انجامیده است. به همین دلیل باید بگوییم که جایگاه عربستان در وضعیت کنونی و با توجه به مؤلفههای مطرح شده، جایگاه ضعیفی در سیاست خارجی آمریکا به حساب میآید.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در این میان پرسشی که مطرح میشود این است که با توجه به چرخش عربستان در حوزه منطقهای و سیاست خارجی آیا ریاض روابط خود را با رژیم صهیونیستی علنی خواهد کرد یا خیر؟ پاسخ این سوال قطعاً منفی خواهد بود؛ چراکه عربستان نه تنها در وضعیت کنونی بلکه در زمان ترامپ هم حاضر به انجام چنین کاری نشد. در آن موقع دیدارهای پنهان میان مقامهای عربستان و رژیم صهیونیستی در شهر نئوم و سایر مناطق دیگر انجام شد ولی باز هم ریاض زیر بار علنی کردن روابطش با اسرائیل نرفت. در وضعیت کنونی هم به نظر میرسد که این اتفاق رخ نخواهد داد؛ چراکه وضعیت منطقهای بسیار شکننده است. به عنوان مثال در همین درگیریهای اخیر غزه بسیاری از کشورهای منطقه مانند بحرین و امارات که با اسرائیل روابط خود را علنی کردهاند، نگران واکنشهای شهروندان خود در دفاع از فلسطینیها هستند و از سوی دیگر اگر چنین اتفاقی بیافتد آنها توان مقابله و سرکوب شهروندان خود را ندارند. به همین دلیل سعودیها نه تنها به دلایل مسائل منطقهای بلکه به دلایل مشکلات داخلی و اختلافات موجود در خاندان سعود پادشاهی، قادر به علنی کردن روابط خود با اسرائیل نخواهند بود.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=89550