ساخت و بهرهبرداری از مگاپروژه خط لوله انتقال نفت گوره – جاسک برای ایران مجموعهای از اهداف امنیتی، اقتصادی و توسعهای را در بردارد که در شرایط کنونی شاید ابعاد امنیتی بر ابعاد اقتصادی و توسعهای برتری داشته باشد، چه اینکه ایران هماکنون تنگنایی به لحاظ اقتصادی و فنی برای صادرات نفتخام از تأسیسات خارک در خلیجفارس به بازارهای جهانی ندارد. به لحاظ اقتصادی هم صادرات نفت از مبدأ خارک به نسبت انتقال با خط لوله به سواحل مکران در دریای عمان توجیهپذیرتر است.
این مسئله اما ضرورتاً نمیتواند برای منطقه و کشورهای همسایه حاوی پیامهای اطمینانبخش و اعتمادساز باشد و چهبسا برخلاف آن هم عمل کند. این مهم در بعد بینالمللی البته متفاوت است.
از منظر کلان و بدون ملاحظات خاص سیاسی، هرچه راههای انتقال انرژی در سطوح مختلف متعددتر و متنوعتر باشد، به همان میزان امنیت انرژی جهانی بیشتر تأمین میشود. بهطور طبیعی بازیگران و فعالان صنعت نفت در جهان از خط لوله گوره – جاسک باید استقبال کنند. این استقبال زمانی معنا مییابد که خط لوله کنونی برای تأمین امنیت انرژی جهان و در صورت بروز چالش امنیتی در خلیجفارس و تنگه هرمز، برای انتقال نفت نهتنها ایران، بلکه نفت کشورهایی همچون عراق بهکار گرفته شود.
اما فارغ از ملاحظات امنیتی، مگاپروژه گوره – جاسک برای صنعت نفت ایران به لحاظ فنی – مهندسی و مدیریت اجرای پروژههای کلان، راهبردی به شمار میآید و شاید به این خاطر باید اذعان کرد که کلاس و رتبه صنعت نفت ایران با اجرای این پروژه در ابعاد فنی – مهندسی و مدیریت پروژه ارتقا یافت. در نگاه نخست، این پروژه در شرایطی اجرا شد که ایران شدیدترین و سختترین تحریمهای نفتی را تجربه کرد.
حضور شرکتهای ایرانی در مراحل مختلف طراحی و اجرا، سرعت اجرای طرح با توجه به حجم کار و وسعت جغرافیایی و طولانی بودن مسیر طرح، استفاده از تجهیزات و تأسیسات ساخت داخل در مراحل مختلف ساخت خط لوله و تأسیسات مستقر در پایانه جاسک و مواردی از این دست، سبب ارتقای سطح دانش فنی و مهندسی در صنعت نفت و شرکتهای سازنده اقلام و تجهیزات طرح شده است و این مسئله توان رقابتی شرکتهای ایرانی را در بخشهای مختلف افزایش داده و راه را برای حضور در دیگر پروژهها در داخل و حتی خارج از کشور فراهم ساخته است.
این مسئله همچنین راه مشارکت شرکتهای ایرانی را در پروژههای مشابه با شرکتهای مطرح بینالمللی آسان میکند.
استفاده از لولههایی با قطر ۴۲ اینچ (۱۰۶ سانتیمتر) با طول ۱۰۰۰ کیلومتر، احداث پنج تلمبهخانه، ۱۰ پست برق، حدود ۳۰۰ کیلومتر خط انتقال نیرو و دو ایستگاه توپکرانی در طول ۱۰۰۰ کیلومتر خط انتقال و احداث واحد اندازهگیری، یک ایستگاه توپکرانی و سپس تأسیسات بارگیری نفت خام که اساس آن شامل سه گوی شناور، سه دستگاه میترینگ، شش خط لوله زیردریایی ۳۶ اینچ (در مجموع به طول ۳۶ کیلومتر) است، همچنین حوضچه آرامش و اسکله پشتیبانی و خدماتی و احداث ۲۰ مخزن با مجموع حجم ۱۰ میلیون بشکه ذخیرهسازی نفتخام، بخشهای مختلف این مگاپروژه است که از اهمیت فنی و مهندسی بالایی برخوردار است و میتواند این پروژه را در حد استانداردهای بینالمللی قرار دهد.
ایجاد تأسیسات پاییندستی شامل پتروپالایشگاهها و پتروشیمیها و بخشهای جمعی و پشتیبانی در پایانه جاسک، بهطور طبیعی هم ابعاد پروژه را گسترش میدهد و هم ساحل مکران را به سومین حوزه توسعهای و صنعتی برای کشور پس از خوزستان و پارسجنوبی تبدیل میکند، اما نکته پایانی اینکه خط لوله گوره – جاسک و تأسیسات صادراتی مکران زمانی اهمیت واقعی و راهبردی خود را پیدا و ایجاد آن را به لحاظ اقتصادی و توسعهای توجیهپذیر میکند که ایران از ظرفیت کنونی تولید یعنی ۴ میلیون بشکه در روز فراتر رفته و به سطح تولید بیش از ۶.۵ میلیون بشکه برسد.
این بهمعنای ناتوانی تأسیسات کنونی صادراتی در خلیجفارس برای صادرات بیش از ۲.۵ میلیون بشکه نیست.
افزایش تولید با محوریت افزایش ضریب برداشت نفت، ظرفیت جدیدی را برای صنعت نفت ایجاد میکند که قادر است تأسیسات صادراتی ایران خارج از خلیجفارس و بهطور خاص جاسک را فعال کند. با ظرفیت کنونی صادرات نفت، جز مسائل امنیتی که در مورد آن سخن رفت، فعالیت تأسیسات صادراتی در مکران، از توجیه اقتصادی و فنی برخوردار نیست. بر این مبنا و با فراهم شدن زمینه صادراتی جاسک در مکران، طرح راهبردی افزایش تولید نفت و شکست طلسم ۴۰ ساله تولید نفت در سطح ۴ میلیون بشکه باید عملیاتی شود، بنابراین اهمیت و جایگاه واقعی خط لوله گوره – جاسک را باید در آینده و خارج از چارچوبهای امنیتی و سیاسی جستوجو کرد.
علیرضا سلطانی
روزنامهنگار و کارشناس اقتصاد سیاسی
منبع: روزنامه همشهری
https://www.kioskekhabar.ir/?p=107106