حمید صافدل؛ رئیس پیشین سازمان توسعه تجارت
کیوسک خبر ـ موضوع چین و نقشی که در اقتصاد جهان دارد بر کسی پوشیده نیست. در طول چهار دهه گذشته چین از یک رشد به دور از انتظاری را داشته است. به طوری که رشدهای اقتصادی بیش از ۸ درصد را به طور پی در پی شاهد بودیم. این مسئله باعث شده است تا چهره چین از حدود ۴۰ سال قبل و از زمان مائو به یک چهره جدید تبدیل شود که از نظر زیر ساختها بسیار متفاوت است. از جمله مزیتهای اساسی که در چین وجود دارد ارزانی کارگر، قدرت رقابت، سرعت تصمیمگیری و توسعه بازارها است. چین از این مزیتهای خود به خوبی طی این بازه زمانی استفاده کرده است، در طول این چهار دهه این کشور تلاش کرده است تا درگیر هیج منازعه بینالمللی حاد و جنگی نشود. اگرچه چین در منازعات بینالمللی سهمی داشته اما همواره مراقبت کرده است تا از نظر اقتصادی سهم بازار خود را از دست ندهد. امروز نیز در حوزه منازعات سیاسی در اتفاقات بین روسیه و اوکراین و بحثهای ناتو، چین نیز ورود کرده است اما این ورود با دقت نظر بسیار انجام میشود به گونهای که به حوزه اقتصادی ضربهای وارد نشود. در دو دهه گذشته به هر کشوری که سفر کردیم، یکی از بحثها این بود که چین در حال گرفتن بازارهای آن کشورها است.
موضوعی تحت عنوان چین و یورش به بازارهای دنیا با شعار «چین کارخانهای برای تمام دنیا» انجام شده است. در حقیقت چین تولید خود را تنها برای جمعیت بیش از یک میلیارد نفری خود در نظر نگرفته است و برای تمامی بازارهای دنیا در حال تولید است. اگر همان مدل چین را با کشوری که ۱۰۰ یا کمتر از ۱۰۰ میلیون نفر جمعیت دارد و تنها میخواهد با اتکا بر بازارهای داخلی تولید کند مقایسه کنیم، میبینید که مدل قدرت اقتصادی چین شرایطی را ایجاد کرده است که این مدل در بعد سیاسی نیز به این کشور کمک میکند. به طور خاص در طول یک دهه گذشته روابط خوبی را با چین داشتیم، چین سهم قابل توجهی از بازار نفت، گاز و پتروشیمی ما را داشته و به طور متقابل نیز ما امکان تامین کالا از چین را داشتیم. به این ترتیب سهم قابل توجهی از بازارهای داخلی ما نیز در اختیار چین است. بخشی از این سهم ممکن است در چارچوب توافقات اتفاق افتاده باشد و بخشی از آن در اثر همان سیاست حضور حداکثری چین در بازارها است. حضور حداکثری چین در بازارها این امکان را برای این کشور ایجاد کرده است تا تولید در سرزمینهای دیگر را برعهده بگیرد.در کشورهای همسایه ما شاهد سرمایهگذاری چین در بخشهای مختلف تولید از جمله مواد معدنی هستیم، به طور مثال در پاکستان و در بندر گوادر سرمایهگذاریهای وسیعی در حال انجام است. در بخش ترانزیتی پروژه معروف جاده ابریشم را در دست دارد. پروژه انتقال گاز ترکمنستان که میتوان زمینه توسعه آینده چین را فراهم کند نیز در حال پیگیری است.ما باید چین را به عنوان یک واقعیت اقتصادی دنیای آینده بپذیریم و بتوانیم با این شرایط از ظرفیتهای چین برای توسعه بازارهای خودمان استفاده کنیم. البته تجارت یک جاده دو طرفه است به این معنا که به همان نسبتی که ما به دنبال به دست آوردن سهمی از بازار کشور چین هستیم آنها نیز چنین نگاهی دارند. بنابراین باید تحت یک شرایط برابر(به عنوان بخشی از توافق بینالمللی دو جانبه) سهمی از بازارهای چین را برای کالاهای مزیتدار خودمان بگیریم و در مقابل اجازه واردات سهمی از کالاهای مزیتدار چین را بدهیم. تاثیرات سفر رییس جمهور به چین با وجود حواشی که پیش از آن و در جریان سفر رئیس جمهور چین به عربستان به وجود آمده بود در دنیای اقتصاد هر کشوری منافع خود را میبیند اما این موضوع الزاما به معنای حضور ظالمانه نیست.در نتیجه نباید با این دید به مسائل نگاه کنیم. ما باید منافع خود را ببینیم و براین اساس یک بسته اقتصادی که تعریف میکنیم که سهم حداکثری برای اقتصاد خودمان به دست بیاوریم. طبیعی است که چین به دنبال جایگزین با آمریکا در منطقه است. به عبارت دیگر چین به دنبال حفظ و توسعه بازارهای خود به منظور جایگزینی با آمریکا در کشورهای عربی و آفریقایی است. باید از این تعامل و توسعه روابط، سهم خودمان را بگیریم، باید اتاق فکر تجارت خارجی ما این موضوع را تحلیل کند. به طور مثال ببینیم اگر چین در امارات حضور پیدا میکند چه زیر ساختهایی را با خودش خواهد آورد؟ براین اساس بیاییم از بخشی از این زیر ساختها در قراردادهای دو جانبه و چند چانبه استفاده کنیم.
اتحاد بریکس برای کسب سهم بیشتر از بازارهای جهانی/ باید به بازار چین و هند توجه ویژه داشته باشیم. در حال حاضر مجموعه کشورهای بریکس که شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی هستند، در یک تعامل غیرقابل انکار در حال به دست آوردن سهم قابل توجهی از بازارهای دنیا هستند. این کشورها به عنوان پدیدههای نوظهور در اقتصاد جدید به حساب میآیند. ما باید تعامل خود را با این کشورها به خصوص چین و هند که دو بازار بسیار مهم برای ما هستند افزایش دهیم. به عنوان نمونه در حوزه کالاهای کاشی و سرامیک زیرساختها و امکان رقابت خوبی طی سالهای اخیر در کشور شکل گرفته است. هند سالانه سه میلیون دلار واردات کاشی و سرامیک دارد. باید این بازار را رصد کنیم و وارد آن شویم. در وزارت خارجه، اتاقهای بازرگانی و همینطور در حوزه وزارت اقتصاد و سازمان توسعه تجارت که مجموعه فعالین در حوزه اقتصاد هستند، باید یک استراتژی و برنامه مدون برای ورود به بازارهای مختلف با ترکیبی از نگاه کالا و بازار داشته باشند. در هر موضوعی باید رصد کالایی و رصد کشوری را برای بازارهای استراتژیک خود داشته باشیم. طبیعتا چین در این قاعده یکی از بازارهای مهم ما خواهد بود.
در مورد شرایط هماهنگی معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه، سازمان توسعه تجارت، معاون بینالملل معاون اول رییس جمهور و معاونت سرمایهگذاری خارجی وزارت اقتصاد در کنار اتاقهای بازرگانی و بخش خصوصی به عنوان پیشانی حوزه تجارت خارجی و مراودات اقتصادی بینالمللی ایران هم باید گفت که امروز در هم تنیدگی حوزههای سیاسی و اقتصادی غیرقابل انکار است. در کشورهای همسایه شاهد این موضوع هستیم. به طور مثال نخست وزیر ترکیه زمانی با یک هیئت به ایران سفر میکند و یک هیئت همراه اقتصادی از بخش خصوصی نیز همراه خود دارد. در حقیقت میخواهد از بستر سیاسی برای گسترش روابط اقتصادی استفاده کند. باید در دیپلماسی اقتصادی ترکیبی از ارتباطات سیاسی را به عنوان بستر توسعه روابط اقتصادی قرار دهیم و این همان در هم تنیدگی حوزههای سیاسی و اقتصادی است، این موارد میتواند مکمل یکدیگر باشند. با توجه به شرایط پیش رو انتظار میرود، نمایندگانی موثر از بخشهای خصوصی به منظور استفاده از این بسترها و زمینه سازی برای توسعه تجارت ایران درنشستهای چند جانبه، مقامات عالی کشور از جمله رئیس جمهور را همراهی کنند بنابراین حوزه سیاسی باید برای حوزه اقتصادی باید بسترسازی کند که مواردی از این مسئله تاکنون مشاهده کردیم و امیدوار هستیم نتایج عملی آن را نیز در آینده نزدیک شاهد باشیم. انتظار میرود با تغییر رویکرد جدید شاهد سرمایه گذاری بخش خصوصی و دولتی کشور چین، در حوزه های مختلف اقتصاد و تجارت ایران باشیم و صرفا کالای ساخته شده چینی وارد بازارهای مصرفی ایران نشود.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=182351