مسعود یوسفی، روزنامه نگار
در ابتدای انقلاب و در دوران جنگ، عبارت شریفه قرآنی « و اعدوا لهم مااستطعتم من قوه» را از رادیو و تلویزیون و از منبرها و تریبون های عمومی زیاد می شنیدیم. هدف گویندگان و سخنرانان از نقل این عبارت ـ که بخشی از آیه مبارکه ۶٠ سوره انفال است ـ، غالبا ضرورت حفظ آمادگی نظامی و رزمی در مقابل دشمن بود و همین ایده و باور تا به امروز هم تداوم پیدا کرده و باعث شده تا ایران با ورود به حوزه صنایع دفاعی و جنگی به یکی از قدرت های دفاعی و نظامی منطقه تبدیل شود.
اما به نظر می رسد کارگزاران و مسؤلان نظام از همان زمان، به دلیل تمرکز فراوان بر امور دفاعی، نسبت به ایجاد توسعه در سایر حوزه ها از جمله حوزه اقتصاد، تلاش و کوشش لازم به کار نبستند و همین امر موجبات تضعیف اقتصاد جامعه و در پی آن مشکلات اقتصادی و مالی و معیشتی بسیاری را به جامعه ایرانی تحمیل نمود.
ـ اهمیت اقتصاد پایدار
این در حالی ست که اگر یک جامعه مسلمان آمادگی اقتصادی لازم داشته باشد این آمادگی می تواند زیرساخت ها و تداوم توان و آمادگی نظامی را هم تضمین کند و تداوم ببخشد اما اگر آمادگی اقتصادی وجود نداشته باشد آمادگی و اقتدار نظامی هم با تهدید و تزلزل مواجه خواهد بود. از سوی دیگر در یک جامعه مسلمان، افراد و خانواده ها از ثروت و رفاه و اقتصاد خوب و پایدار برخوردار باشند زمینه رشد و سلامت فکری و جسمی بهتری خواهند داشت و از نشاط و پویایی بیشتری برخوردار خواهند بود و به تعالی و رستگاری فردی و جمعی، آنگونه که توصیه و مد نظرقرآن و پیشوایان دین مبین اسلام است نزدیک تر خواهند بود و چنین جامعه خوشبخت و سعادتمندی در برابر مکرهاو دسیسه ها و دشمنی های مخالفان و معاندان جامعه اسلامی مقاوم تر و با صلابت تر ظاهر خواهند شد.
ـ فقر فکری، عامل عقب ماندگی جامعه
اما متاسفانه امروزه چنان که می بینیم جوامع مسلمان در قیاس با سایر جوامع از ثروت و رفاه کمتری برخوردار هستند و به همین میزان مشکلات اجتماعی بیشتری دارند و آسیب پذیرتر هستند. بیماری، بیکاری، بی خانمانی، اعتیاد و خشونت به مشخصه اصلی کشورهای مسلمان تبدیل شده است و هر روز از رسانه ها و کانال های تلویزیونی و ماهواره ای دنیا به نمایش گذاشته می شود و این در حالی است که سرزمین هایی که مسلمانان در آن ها سکنی گزیده اند غالبا سرشار از منابع و معادن و ثروت های خدادادی است که از آن ها بهره برداری درست صورت نمی گیرد و در جهت بهبود زندگی مردم این سرزمین ها و کشورها از آن ها استفاده نمی شود. عوامل متعددی در به وجود آمدن این شرایط برای جوامع و کشورهای مسلمان دخیل است اما بیش از همه باید به ضعف فرهنگی و استضعاف فکری اشاره داشت. اول از همه باید این نکته در ذهن و جان مردم مسلمان نهادینه شود که فقر فضیلت و ارزش نیست و جامعه اسلامی همانطور که آمادگی رزمی و نظامی می خواهد، به آمادگی و توان اقتصادی بالنده نیز نیازمند است و برای دستیابی به اقتصاد قوی و قدرتمند باید کار و تلاش کرد. اگر این معنا جا بیفتد و فرد مسلمان به این باور برسد که او می تواند و باید در سرای دنیا از زندگی خوب و مرفه برخوردار باشد آن وقت شرایط برای زدایش فقر و نکبت و بیچارگی فراهم خواهد شد.