امید فراغت – روزنامهنگار
کیوسک خبرـ مملکتداری بدونتوجه به خواست و مطالبات اکثریت و اقلیت امکانپذیر نیست! به عنوان مثال حکومت یکدست کرهشمالی چه جایگاهی در نظام بینالملل دارد؟ در واقع ادبیات برده و بردهدار یا همان ارباب و رعیتی در آنجا حاکمیت دارد و به تعبیری تاسف جهان امروز را برانگیخته است. جامعه امروز ایران به دلیل اتصال به دادههای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جهان، دچار تغییر ذائقه شده و اگر از سوی حکمرانان این تغییر ذائقه و خواست و مطالبات جدید به رسمیت شناخته نشود سرخوردگی گریبان جامعه را خواهد گرفت و مردم ناامیدانه همواره به دنبال پیدا کردن راه برونرفتی برای نجات خود هستند! جمهوریت به عنوان ابزاری برای ابراز وجود جامعه است. اگر به جمهوریت آسیب وارد شود به تبع آن به اسلامیت هم آسیب وارد خواهد شد بنابراین جمهوریت رکن رکین جامعه امروز است و اگر جامعه احساس کند افرادی که نمایندگی سلایق و خواست و مطالبات آنان را دارند مورد وثوق حکمرانان نیستند، ناامید شده و ذهنیتشان این میشود که سهمی در قدرت ندارند! مردم امروز ایران متوجه شدهاند که در بیکسی هر کسی کسِ آنان نمیشود؛ بنابراین اینکه حکمرانان از آنان بخواهند برخلاف ذائقهشان عمل کنند تا حدودی آنزیم هضم چنین تاکتیکی از سوی جامعه امروز وجود ندارد. به عنوان مثال بیانیه شورای نگهبان بعد از تذکر رهبری نظام مبنی بر جبران ظلمی که به برخی از کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰ شد، ابهامی بر ابهامات قبلی افزود و اکنون جامعه فکر میکند که اگر دلایل ردصلاحیت کاندیدا گزارش کذب نبوده، پس چه بوده است؟ چه اشکال دارد شورای نگهبان به نمایندگان رد صلاحیت شده بگوید بر اساس اسناد و دلایل واضح و روشن کاندیدایتان ردصلاحیت شدهاند. قاعدتا اگر مردم در مواجهه با صداقت تمام و کمال قرار بگیرند تغییر روش و منش خواهند داد! حکمرانان نباید با جامعهای که به رشد و آگاهی رسیده پرابهام گفتار و عملکرد داشته باشد. اگر حکمرانان نحوه مواجهه با جامعهشان را دقیق رعایت نکنند خیلی زود متضرر خواهند شد. متاسفانه عدمشناخت جوامع باعث خطای محاسباتیشان میشود! مطالعه تاریخ نشان میدهد حکمرانان به دلیل عدمشناخت صحیح از جامعهشان، دچار خطای محاسباتی شده و به تعبیری این اطرافیان هستند که اجازه نمیدهند حکمرانان بر اساس واقعیتهای جامعهشان تصمیمسازی و تصمیمگیری کنند! همانطور که اقلیت حق دارد، اکثریت هم حق دارند و حکمرانانی که توامان حق و حقوق اقلیت و اکثریت را به رسمیت میشناسند میتوانند جامعه را در مسیر توسعه قرار بدهند. به عنوان مثال اگر پدر یک خانواده بین فرزندانش تفاوت قائل شود شاکله آن خانواده بر اساس نارضایتی چیده میشود و این نارضایتی هیچگاه اجازه نخواهد داد آن خانواده شاکلهای استوار داشته باشد و به تعبیری فرزندان آن خانواده در هر چالشی به ساحت یکدیگر تعرض کرده و به جان هم میافتند! نباید حکمرانان به گونهای عمل کنند که جامعه احساس غریبگی کند و احساس کنند بین اقلیت و اکثریت جامعه تفاوت قائل هستند و اکثریت گویی نمایندهای در قدرت ندارد! حکمرانانی که واقعیتنگر باشند و بر اساس محتویات ذهنیشان که حفظ و توسعه کشور اصالت دارد در صفحات خوب تاریخ قرار میگیرند! لذا نباید جامعه را دستکم یا نادیده گرفت.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=94865