×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳

حشمت ا… فلاحت پیشه – تحلیلگر مسائل سیاسی
کیوسک خبر-عرصه تحولات افغانستان همانگونه که با احیای طالبان البته در سایه رگه‌هایی از خوانش گوانتانامو در این کشور همراه شده است طی دوره گذاری که اکنون در آن قرار داریم، می‌تواند تبدیل به عرصه و بستری برای ورود دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی کشورهای جهان در افغانستان شود. یعنی اگر چه این روزها سیاستمداران کشورهای مختلف از عدم شناسایی و یا تعیین پیش شرط برای به رسمیت شناختن و شناسایی طالبان سخن می‌گویند، اما در عین حال دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی این کشورها در حال همکاری با طالبان هستند. این مهم نه به سود طالبان است، نه به سود مردم افغانستان و آینده این کشور و نه قطعا به سود امنیت همسایگان به خصوص ایران‌خواهد بود. لذا ایران باید در قالب یک ساز و کار فراگیرتر سیاسی و دیپلماتیک منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای موضوع تحولات جاری در افغانستان و احیای طالبان در این کشور را پیگیری کند. لذا دولت سید ابراهیم رئیسی و وزارت امور خارجه که سکانداریش اکنون به حسین امیرعبداللهیان رسیده است نباید و منطقی هم نیست تمام تخم مرغ‌های خود را در سبد طالبان قرار دهند تا به تبع آن نهایتا جمهوری اسلامی‌ متهم به حمایت از تروریسم و افراطی‌گری شود. افراطی گری و تروریسم در جهان عمر بی پایانی ندارد. بالاخره حیات این جریان‌ها یک روز تمام می‌شود. ضمن اینکه حلقه‌های به شدت مشکوکی در ارتباط با افراطیون و دستگاه‌های امنیتی کشورهای غربی و عربی با هدف بی‌ثبات سازی و گسترش ناامنی در جهان به ویژه مناطق پیرامونی ایران وجود دارد. ما نباید این واقعیت‌ها را نادیده بگیریم. کما اینکه هیچ کس نمی‌تواند منکر حمایت، همراهی و همکاری‌ای اس‌ای (اطلاعات ارتش پاکستان) با طالبان افغانستان باشد. از این رو قطعاً برقراری روابط و همکاری با طالبان توسط دولت رئیسی و وزارت امور خارجه اش تحت لوای نمانیدگی«میدان» یا هر توجیه دیگری هیچ وضعیت با ثبات و مستقری در حوزه سیاست خارجی میان ایران و افغانستان ایجاد نمی‌کند. این مهم محدود به دولت رئیسی و وزارت خارجه امیرعبداللهیان نیست. هیچ دولتی در کشور و اساسا نظام جمهوری اسلامی‌نمی‌تواند و نباید کشور ۸۵ میلیونی چون ایران را در حوزه سیاست خارجی به واسطه همکاری با طالبان به یک وضعیت بی ثبات و ناامن بکشاند. بی شک در طول تاریخ ثابت شده است کشورهایی که به دام افراط گرایی می‌افتند در ادامه به مامن و ماوای دیگر گروه‌های تروریستی بدل خواهند شد. البته در این بین گروه‌های تروریستی نیابتی هم نقش کلیدی را بر عهده دارند. چون این گروهای تروریستی نیابتی توسط سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی دیگر کشورها تاسیس و حمایت می‌شوند. کما اینکه کشوری مانند ترکیه هم برخی از همین گروه‌های تروریستی را در سوریه و عراق ایجاد و از برخی از آنها هم حمایت می‌کند تا بتواند نفوذ سیاسی، امنیتی، دیپلماتیک و نظامی‌خود را در کشورهای پیرامونی و حتی کشورهای آفریقایی پی‌بگیرد. این مسئله در خصوص دیگر کشورها هم صدق می‌کند. پس با احیای طالبان، حکومت طالبانی، مشی طالبانی و خوی طالبانی در افغانستان سایه حضور القاعده، داعش و دیگر گروه‌های تروریستی بر تحولات این کشور سنگین‌تر خواهد شد. در کنار آن مطمئن باشید در آینده هم شدت نقش آفرینی القاعده و داعش علاوه بر خود افغانستان در منطقه و کشورهای پیرامونی پررنگ‌تر می‌شود. به موازاتش باید خاطر نشان کرد که به احتمال بسیار زیاد گروه‌های تروریستی رادیکال‌تری در افغانستان و منطقه سر بر خواهند آورد. در عین حال نمی‌توان این را هم انکار کرد که طالبان همان‌گونه که اکنون روابط خود را با القاعده و داعش حفظ کرده در آینده می‌تواند بنای ایجاد روابط با دیگر گروه‌های تروریستی رادیکال‌تر را هم داشته باشد. پس جای تعجب ندارد. زمانی که دولت سازی و سیستم سیاسی در کشوری چون افغانستان به یک جریانی برسد که تمام فرهنگ و دستاوردهایش از زبان سلاح خارج می‌شود طبیعتا با داعش، القاعده و دیگر گروه‌ها رابطه برقرار کند، چون فرهنگشان یکی است و این تازه آغاز ماجرا است. آنچه در افغانستان شکل می‌گیرد حتما در کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت تهدیدات امنیتی راهبردی برای ایران ایجاد خواهد کرد. ایران به لحاظ امنیتی و نظامی‌دارای سازوکاری است که تا شعاع ۴۰ کیلومتری بیرون مرزها به دنبال دفع تهدید است، اما نباید فراموش کنیم که واقعیت احیای طالبان در افغانستان و تشکیل حکومت طالبانی قطعاً چیزی جز تشدید حضور داعش، القاعده و سربرآوردن گروه‌های رادیکال‌تر در افغانستان را به دنبال ندارد. اکنون هم این نیروها به نام طالبان در پنجشیر در حال جنگند. جا دارد ایران نگاه خود را در قبال تحولات افغانستان به‌خصوص احیای حکومت طالبانی اصلاح کند و یک راهکار و ساز و کار فراگیر سیاسی و دیپلماتیک با همکاری دیگر کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای را برای دفع تهدیدات امنیتی طالبان و دیگر گروه‌های رادیکالی در افغانستان در دستور کار قرار دهد تا بتواند مانع از تاثیر گذاری تحولات منفی افغانستان بر کشور ما باشد. بنابراین چه کشورهایی که مقاومت می‌کنند و چه کشورهایی که دغدغه آینده افغانستان را دارند باید در کنار هم و در یک ساز و کار فراگیر و دیپلماتیک تصمیم‌گیری کنند.