مسعود یوسفی
مسعود یوسفی ـ روزنامهنگار
در روزگاران پیشین توجه به طبیعت و احترام به آب و خاک و سایر نعمت های طبیعی در نزد همه ملت های دنیا امری معمول و رایج بود و حتی عبادت دانسته می شد، اما از بیش از یکصد و پنجاه سال قبل که جهان وارد دوران صنعتی شد تا به امروز صدها میلیون تن انواع گازهای گلخانه ای وارد جو زمین شده است. هم اکنون صدها میلیون تن زباله در کف اقیانوس ها انباشته شده، جنگل های جهان به نحو هولناکی کاهش پیدا کرده، کوه خواری و زمین خواری و… تجاوز به حریم رودخانه ها و دریاها و برداشت بی رویه از منابع و ذخائر زمینی و زیرزمینی تغییرات جدی در بستر زمین به وجود آورده است.
زمین بیمار است
زمین حال کسی را پیدا کرده که از شدت تب دچار تشنج شده است و کف به لب می آورد و بالا می آورد؛ به شکل سیل، به شکل توفان، به شکل ذوب شدن یخ های قطبی و بالا آمدن آب دریاها. از آن طرف خشکسالی و خشک شدن بستر دریاها و رودخانه را داریم و ته کشیدن منابع آبی و فروچاله ها و آلودگی کشنده شهرها و ده ها عارضه خسارت بار طبیعی و غیرطبیعی دیگر. همه این ها سلامت انسان ها و حیات جانوری و گیاهی را به شدت تحت تاثیر قرار داده و باعث انواع بیماری ها و خسارت های جانی و مالی شده است.
این رویداد هول انگیز که از حماقت و حرص بی پایان و دیوانه وار بشر قرن بیست و بیست و یکم برای دستیابی هرچه بیشتر به منابع و ذخائر موجود در دل و بر روی زمین انجام می گیرد حکایت آن بدبخت فلکزده ای را تداعی می کند که بر سر شاخ نشسته بود و بن می برید.
بشر در پی جبران
حالا همین شخص بفهمی نفهمی به خود آمده است و می خواهد جبران کند و با کاهش گازهای گلخانه ای و مصرف کمتر مواد مضر به حال طبیعت به بهبود وضعیت زمین که محل زندگی و قرارگاه اوست کمک کند.
پس او به موازات خرابی هایی که همچنان به بار می آورد به دنبال هم افزایی و همفکری و ایجاد پیمان و عهدنامه برای حفظ محیط زیست خود است. نمونه بارز این اقدام، توافقنامه مشهور پاریس است که با تلاش پیگیر تعدادی از سیاستمداران شناخته شده و فعالان بین المللی محیط زیست و پس از نشست ها و مذاکرات بسیار به سرانحام رسید، اما با خروج رسمی آمریکا از این توافقنامه در سال ٢٠١٩ میلادی، امیدواری ها و شادی های اولیه که پس از ایجاد این پیمان به وجود آمده بود، تا حدودی جای خودش را به نگرانی داد.
ضرورت فرهنگ سازی
هرچند توافقنامه های ملی و منطقه ای و بین المللی برای حفظ محیط زیست در جای خود اهمیت دارد و باارزش است اما از آن با ارزش تر و ارجمندتر این است که حفظ زمین و محافظت از محیط زیست برای تک تک افراد بشر به یک فرهنگ عمومی تبدیل شود. برای تحقق این امر هم لازم است فرهنگ سازی شود.
اگر حفظ محیط زیست به فرهنگ عمومی تبدیل شود آن وقت هیچ کس به خودش اجازه نمی دهد در قبال آب، هوا، زمین، رودخانه ها، دریا، کوه، گیاهان، حیوانات و سایر پدیده های طبیعی و حتی اشیاء و بناها و پدیده های ساخته دست انسان ها هر طور که بخواهد رفتار کند، بلکه او خود به حافظ و نگهبان این دارایی های مادی و معنوی و ثروت ملی تبدیل می شود، مضافا اینکه حفظ و حراست از آن ها را از دیگران نیز مطالبه می کند.
همه جای ایران درد می کند
امروز ایران ما هم در تب بحران محیط زیست می سوزد. هر روز خبرهای ناگواری از میزان آلودگی شدید هوا، وضعیت وخیم ناترازی آب، فرسایش تاسف بار خاک و سایر عرصه های گیاهی و جانوری در فضای رسانه ای کشور منتشر می شود که باعث نگرانی است. کوشش هایی که برای حفظ محیط زیست از سوی مسؤلان و سازمان های ذیربط انجام می شود به هیچ وجه کافی نیست و این امر باید به اولویت همگان و به خصوص مسؤلان تبدیل شود. آلودن محیط زیست گناهی نابخشودنی و کفران نعمت است و قطعا کیفر و عقوبت ناگواری هم در این جهان و هم در جهان آخرت در پی خواهد داشت. آلودگی خفقان آور هوا که موجب انواع بیماری ها، بارش باران های اسیدی، تخریب حیات گیاهی و جانوری و فرسایش بناهای شهری و تاریخی و در نهایت هزینه های سنگین مادی و معنوی کشور می شود از جمله این خسارت ها و عقوبت هاست؛ مسؤلان بیشتر بکوشند تا با فرهنگ سازی و فراگیری فرهنگ حفاظت از محیط زیست بیش از این مستوجب این عقوبت های ناگوار نشویم.
منبع خبر : کیوسک خبر
https://www.kioskekhabar.ir/?p=251082