در اثر توسعه شهرنشینی و افزایش فعالیتهای تبلیغاتی وسایل ارتباطجمعی گوناگون و تشویق به استفادهی بیشتر از کالاها و خدمات، شاهد روند لجامگسیختهای در مصرف انسان امروزی هستیم. رواج مصرفگرایی زمینهساز آسیبهای اجتماعی دیگری مانند تجملگرایی، زندگی ماشینی، فاصلهی طبقاتی، تخریب محیطزیست، عدم خودباوری در توانایی تولید و گسترش روحیهی مادیگرایی میشود که چالشها و معضلات اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی را در کشورهای درحالتوسعه یا کمترتوسعهیافته درپی خواهد داشت; چراکه فراگیرشدن فرهنگ و اندیشهی مصرفگرایی در این کشورها، بهتدریج احساس خودباوری و تواناییهای داخلی برای تولید ابزار و روشهای رفع نیازهای فردی و اجتماعی را در سطح ملی از اقشار جامعه خواهد گرفت. واردات کالاهای لوکس به بازارهای کشور سبب ورشکستگی و تعطیلی بسیاری از کارخانههای تولیدی داخلی میشود و موجبات بیکاری کارگران زیادی را فراهم خواهد آورد.
شمار زیادی از صاحبنظران و پژوهشگران امور اقتصادی بر این باورند که دولت میتواند با اتخاذ سیاستهای مالی و پولی صحیح در راستای مبارزه با مصرفگرایی، تجملگرایی، اسراف و ایجاد عدالت در جامعه، از تولید داخلی و در سطحی کلانتر توسعهی کشور پشتیبانی کند. بدونشک، مالیاتها ازجمله اهرمهای کارا در سیاستهای مالی دولت برای کاستن از شکاف طبقاتی، بازتوزیع درآمدها و کاهش مصرفگرایی و اسراف عمومی است. اهرم مالیاتی میتواند افزونبر بینیازکردن دولت به درآمدهای نفتی، در زمینهی مصرفگرایی نیز نقشی بازدارنده ایفا کند.
بهدرستی میتوان گفت سیاستهای مالیاتی کارآمد، یکی از عوامل حایزاهمیت در کنترل مصرفگرایی و بالتبع اسراف است. تردیدی نیست که انواع مالیاتها همچون مالیات بر دارایی، درآمد، ارث، ثروت و… میتواند ابزاری کارساز برای مقابله با مصرفزدگی و گردآوری سرمایهی غیرمولد در کشور باشد، اما بار اصلی مبارزه با مصرفگرایی و اسراف بر دوش مالیات بر ارزشافزوده است. ازآنجاکه این نوع مالیات، مالیات بر مصرف است، پس افرادی که بیشتر مصرف میکنند مالیات بیشتری هم پرداخت مینمایند و این امر نقش قابلتوجهی در تغییر الگوی مصرف و درنتیجه عدالت مالیاتی، اقتصادی و اجتماعی دارد.
مالیات بر ارزشافزوده نوعی مالیات چندمرحلهای است که در مراحل مختلف تولید و توزیع بر اساس درصدی از ارزشافزودهی کالاهای تولیدشده و یا خدمات ارایهشده دریافت میگردد. از اهداف این مالیات دریافت مالیات از مصرفکننده بهجای تولیدکننده، کاهش انگیزهی فرار مالیاتی، شفافسازی تدریجی مبادلات اقتصادی، اصلاح الگوی مصرف و کاهش میل به مصرفگرایی و افزایش توان پسانداز جامعه اشاره کرد.
اجرای مالیات بر ارزشافزوده بهعنوان مالیاتی که بر مصرف و مالیات بر واردات کالاهای لوکس خارجی، تاثیرات قابلملاحظهای بر الگوی مصرف جامعه و کنترل آن، کاهش میل به مصرفگرایی کالاهای غیرضروری و لوکس، معافیت کالاها و خدمات ضروری مانند کالاهای کشاورزی و فرهنگی و… دارد.
درنهایت میتوان گفت سیاستهای مالیاتی موثر و کارآمد و بهکارگیری سامانههای مالیاتی نوین مانند مالیات بر ارزشافزوده میتواند یکی از عوامل مهم کاهش مصرفگرایی و اسراف بوده و نقش بسزایی در فراگشت مدیریت اقتصاد کشور، بالارفتن میزان رضایتمندی مردم در خصوص عدالت اجتماعی و همچنین حمایت از تولید داخلی ایفا نماید.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=22657