×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : دوشنبه, ۵ آذر , ۱۴۰۳
بهبود معیشت مردم از چه راهی؟

محمد طبیبیان – اقتصاددان
کیوسک خبر – دوره محمود احمدی‌نژاد با درآمد نفتی فراوان و بی‌سابقه فرصت خوبی رهایی از این وابستگی فراهم بود اما کاری نشد و فقط اکتفا شد به یارانه ۴۵ هزار تومانی خانوارها، که در سال‌های بعد هم دولت مجبور شد از هر راهی شده آن را تامین کند و امروز این رقم اثری در زندگی و معیشت مردم ندارد. چنین پرداخت‌هایی اثر چندانی در معیشت خانوارها ندارد و به‌هم‌ریختگی بزرگی را در سیستم مالی و بودجه‌ای به بار می‌آورد؛ ضمن آنکه اکنون نیز سیستم مالی کشور بسیار شکننده است و منابع درآمدی کفاف هزینه‌های بودجه‌ای را نمی‌دهد و اضافه کردن بر بار هزینه‌ها به غیر از مشکلات بیشتر، نتیجه‌ای به همراه نخواهد داشت. با فرض اتخاذ این سیاست، در سال ۱۴۰۴ تورمی به شدت بالاتر از تورم کنونی خواهیم داشت و به دنبال آن، مشکلات اجتماعی بیشتری خواهد شد. در اثر افزایش حجم پول مازاد بر افزایش تولید ملی، فقط تورم ایجاد می‌شود، حال با هر نامی اعم از یارانه، وام ازدواج، وام مسکن و… . برای اینکه در زندگی مردم بهبودی شکل گیرد، کالای واقعی لازم است و تا زمانی که نتوانیم تولید ملی را پایدار کرده و رشد قابل‌ملاحظه‌ای ایجاد کنیم، هیچ مشکل اقتصادی حل نخواهد شد. هر اقدام دیگری فقط مساله ایجاد می‌کند. رئیس‌جمهوری منتخب برای تحقق وعده‌هایش در حوزه اقتصادی و معیشت مردم باید نخست مسائل حوزه تولید را حل کند و در این راستا اول باید روی بنگاه‌های کوچک که عموما اشتغالزا هستند متمرکز شده و بخشی از تولید و بنگاه‌های تولیدی که وابستگی زیادی به خارج نداشته و متکی به داخل است و با مدیریت خوب و تزریق اندکی منابع، قابلیت راه‌اندازی دوباره دارند، فعال کند. اما همین اقدام هم نیازمند سیستم اداری و مدیریتی کارآمد است که با وضعیت موجود دشوار است. نرخ کالاها از بحث عرضه و تقاضا منفک نیست. نمی‌توان نرخ‌ها را تعدیل کرد بدون آنکه تولید و واردات و صادرات را سامان داد؛ از این‌رو نخستین گام، بهبود حوزه تولید و ساماندهی واردات و صادرات است. گرانی‌ها یک‌ طرف سکه کمیابی و کمبود است، امروز وضعیت بازار و روند افزایش‌ قیمت‌ها وحشتناک است و این شرایط نه به‌دلیل گرانفروشی؛ بلکه ناشی از تولید کم و عدم‌امکان واردات مناسب است که منجر به کاهش عرضه شده است. این شرایط حاصل مدیریت نامناسب اقتصاد است، کالا نیست، تولیدکننده نمی‌تواند تولید کند و از سویی واردکننده نیز نمی‌تواند مواد اولیه و نیز کالا را وارد کند. باید با دنیا رابطه برقرار کرد و تنش‌ها را کاهش داد؛ به اف‌ای‌تی‌اف پیوست و اجازه داد نیروهای متخصص و شایسته، به کارها گمارده شوند؛ این به مفهوم غرب‌زدگی نیست بلکه این تعاملات و ارتباطات نیاز همه جوامع است. اقتصاد را با ساده‌اندیشی نمی‌توان مدیریت کرد، رئیس‌جمهوری منتخب می‌داند باید قدمی برای گشایش، تغییر و بهبود شرایط بردارد که پیوستن به اف‌ای‌تی‌اف از جمله این راهکارهاست. ما با شرق ارتباط داریم ولی نیازمند ارتباط با غرب هم هستیم، اقتصاد را با ساده‌اندیشی نمی‌توان مدیریت کرد، رئیس‌جمهوری منتخب می‌داند باید قدمی برای گشایش، تغییر و بهبود شرایط بردارد که پیوستن به اف‌ای‌تی‌اف از جمله این راهکارهاست. ما با شرق ارتباط داریم ولی نیازمند ارتباط با غرب هم هستیم، باید تجارت کرده و فناوری وارد کنیم؛ تا این امر محقق نشود، اتفاق چندانی نمی‌افتد. در واقع باید روابط‌مان را با کشورهای مختلف و صاحب فناوری توسعه دهیم؛ بازارهای داخلی فعال شود و بخش خصوصی و مردم فضای لازم برای کار در اختیار داشته باشند و بخش دولتی کنار برود. مشکلات اقتصادی کشور از طریق پرداخت بیشتر یارانه و وام حل نمی‌شود، یگانه راه موجود، رشد پایدار اقتصادی است که وجهه سیاسی و بین‌المللی هم دارد. گفته می‌شود ظرفیتی، ول و بیهوده مانده است، خیلی درست نیست، عملکرد اقتصاد ما همین است و میزان پتانسیل آن هم در شرایط موجود همین است که می‌بینید. کارآیی ناچیز به دلایلی بر‌می‌گردد که باید درباره آن بحث کرد و آنها را برطرف. یکی از دلایل آن هم نبود انگیزه و زمینه سرمایه‌گذاری است. مادامی که سرمایه‌گذاری نشود، ظرفیتی که بتوان از آن بهره برداری کرد، وجود ندارد. از الزامات استفاده بیشتر از ظرفیت‌های موجود را باز کردن تجارت خارجی است. باید بتوانیم مراوده با کشورهای دیگر را افزایش دهیم که از طریق آن مراوده ورود منابع، فناوری، ماشین‌آلات و ابزاری که لازم است، صورت گیرد و امکان صادرات و دسترسی به بازارهای دیگر هم فراهم شود. اگر قرار باشد در برنامه‌های آتی رئیس‌جمهوری منتخب، برقرار کردن رابطه با کشورهای غربی که ماخذ این امکانات هستند، منتفی اعلام شود، به طور معمول، کار بیشتری نمی‌توان کرد؛ ظرفیتی هم وجود ندارد که مورد استفاده قرار گیرد؛ بلکه ظرفیت‌های موجود کشور هم از آنچه اکنون هست بیشتر فرسوده خواهد شد. در چنین شرایطی هم اشتغال ایجاد نمی‌شود، زیرا اشتغال زمانی ایجاد می‌شود که یک بازار کار آزاد وجود داشته باشد که در آن به کارآیی، پاداش پرداخت شود نه به عدم‌کارآیی؛ اگر شما چنین بازاری نداشته باشید، نیروی کار با ظرفیت و کارآیی پایین، دستمزد پایین خواهد داشت. اشتغال نیز اغلب اداری خواهد بود، عده‌ای روی صندلی در ادارات می‌نشینند و تظاهر به کار می‌کنند و دولت هم یک حقوق به آنها می‌دهد؛ در واقع تظاهر می‌کند که حقوقی پرداخت می‌کند.