×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳

نعمت احمدی – حقوقدان
کیوسک خبر – موضوع کرونا و نحوه برخورد با آن کم‌کم دارد به موضوعی تراژیک تبدیل می‌شود. کشورهایی که توانسته‌اند با غول کرونا دست و پنجه نرم کنند، تنها از طریق تزریق واکسن کرونا موفق شده‌اند و کشورهایی که هنوز واکسیناسیون عمومی آنها مانند ایران پایان نپذیرفته، نمی‌توانند تصمیماتی بگیرند که باعث گسترش این بیماری نشود. هر کشوری مناسبت‌هایی‌ دارد. انتخابات، مناسبت‌های ملی- مذهبی، کنکور، امتحانات محصلان و دانشجویان مساله‌ای نیست که مختص یک کشور باشد، بلکه در تمام کشورها به شیوه خاص باید با این موضوعات برخورد کرد که نه جامعه تعطیل شود، نه اقتصاد متوقف گردد و نه دانشگاه‌ها و آموزش، اما اینگونه نگاه کردن به آموزش و تعلیمات آن در ایران، ظاهرا دارد به تراژدی تبدیل می‌شود. آقای رئیس‌جمهور در طول مدت چندین بار اظهارنظرهایی نموده‌اند که اگر به سابقه این اظهارنظرها توجه کنیم، می‌بینیم از یک برنامه منسجم و منظمی برخوردار نبوده است. مثلا از فلان روز دیگر کرونا در کشور نیست و با بازگشایی بازار و دانشگاه و مدارس از پیک کرونا رد شدیم. حال اینکه متعاقب آن می‌بینیم آنچه به اطلاع رئیس‌جمهوررسانده‌اند و رئیس‌جمهوربا تکیه بر اطلاعات داده شده چنین اظهارنظرهایی نموده‌اند، واقعیت نداشته است. دقیقا مثل بازگشایی مدارس و این اظهارنظر که دانش‌آموزان کرونا نمی‌گیرند یا ۵ درصد از آنان ممکن است کرونا بگیرند! نمی‌دانم آیا به چرخه حضور افراد در اجتماع، خانواده، مدرسه و دانشگاه توجه می‌شود؟ فرض کنیم نظر رئیس‌جمهور واقعیت داشته باشد و تنها ۵ درصد از دانش‌آموزان به ویروس کرونا مبتلا شوند؛ پرسش این است همین ۵ درصد این ویروس را از چه افرادی می‌گیرند و مهمتر از آن، آیا افرادی که ولو ۵ درصد کرونا گرفته‌اند، نمی‌توانند ناقل باشند و باعث انتقال این ویروس شوند؟ مگر در مدارس، کودکان به‌عنوان معلم تدریس را برعهده دارند که حکم صادر کنیم مثلا ۵ درصد از آنها به ویروس کرونا مبتلا خواهند شد. معلم، اولیای مدرسه، پرسنل ستادی مدارس، همه و همه در چرخه ابتلا و انتقال قرار می‌گیرند. مگر می‌شود جمعیت دانش‌آموزی را با این ادعا که ممکن است تنها ۵ درصد از آنان مبتلا به بیماری کرونا بشوند و ۹۵ درصد مصون هستند، راهی مدارس کنیم؟ در کدام جغرافیای جهانی با چنین استدلالی با سلامتی مردم بازی می‌شود؟ نمی‌دانم، این آمار را چه کسانی به رئیس‌جمهور می‌دهند؟ ظاهرا در دایره قسمت ویروس کرونا اوضاع بدتر از آن است که فکرش را بکنیم. جامعه قبل از فراگیری ویروس کرونا با شخصیت علمی و دانشگاهی دکتر‌مینو محرز آشنا بود. شخصیتی شناخته‌شده و زجرکشیده در عرصه بیماری‌های عفونی. ناگهان با یک اظهارنظر ایشان در مورد مساله‌ای که باید واقعیت آن روشن شود، از رسانه عمومی اعلام می‌شود که این شخصیت علمی- دانشگاهی هیچ سمتی در ستاد ملی کرونا ندارد. یا رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت بهداشت از ادبیاتی استفاده می‌کند که تا همیشه در تاریخ انتقاد پزشکی باقی خواهد ماند. نمی‌دانم منظور از«پفیوز» در کلام آقای جهانپور چه بود؟ درحالی‌که باید از مردم عذرخواهی می‌کرد و وزیر بهداشت باید با ایشان برخورد می‌کرد، نه اینکه با ایشان برخورد نشد بلکه در جایگاه تصمیم‌گیری نسبت به شخصیت علمی و دانشگاهی خانم دکتر مینو محرز به قضاوت نشست.
اگر مدارس اینگونه که آقای دکتر روحانی در نظر دارند در مهرماه بازگشایی شود، باید منتظر پیک‌های پشت سر هم کرونا در کشور بود. نمی‌دانم پیک اول کِی تمام شد که وارد پیک دوم شدیم و پیک دوم کجا تمام شد که به پیک‌های بعدی و هم‌اکنون به پیک پنجم رسیدیم! حداقل باید در یک تاریخی شهرهای کشور سفید شده باشند که پایان پیک اول را اعلام کنیم. جملگی بر این باورم که ما هنوز در کوران پیک اول کرونا هستیم و این امواجی هستند که در همان پیک اول هجوم‌وار کشور را درمی‌نوردند. اگر اینگونه که رئیس‌جمهور در نظر دارند، در اول مهرماه مدارس بازگشایی شود، متاسفم که بگویم از الان هم باید گفت کاش ۱۴ مرداد زودتر برسد و دولت جدید نسبت به سلامت مردم تصمیم‌گیری کند. باید همه هم و غم دولت صرف این شود که واکسن کرونا را در واکسیناسیون مردم تعریف کند. اینکه هر روز یک نهاد و مجموعه‌ای ادعا کند که‌واکسن جدیدی تولید کرده است قصه پرغصه اختراع چرخ به وسیله گروه‌های مختلف است. حال اینکه کشورهای توسعه‌یافته در زمینه کرونا یک یا دو شرکت را فعال کرده‌اند و هزینه تحقیقات گروه‌های مختلف را صرف تولید یک یا دو واکسن در کشور خود نموده‌اند. این بی‌برنامگی جامعه را ملتهب کرده است. به این سخن معصوم توجه کنید: «نعمتان مجهولتان الصحه والامان» ظاهرا سلامت و صحت در ایران به مساله‌ای سیاسی و جناحی تبدیل شده است. نمی‌دانیم دانشگاه‌های ایران چه وضعی خواهند داشت؟ آیا نسبت به واکسیناسیون اساتید و دانشجویان طرح و برنامه‌ای تا مهرماه دارند؟ درحالی که جمعیت دانشجو و اساتید به نسبت جمعیت دانش‌آموزی و معلمان به مراتب پایین‌تر است. با این طرح و برنامه رئیس‌جمهور داریم وارد دالان تاریک بیماری فراگیر کرونا آن‌هم از طریق مدارس و دانش‌آموزان می‌شویم. کافی است همان ۵ درصد دانش‌آموزی کرونا بگیرند، این تعداد افراد وارد خانه می‌شوند، پدر دارند، مادر دارند، افراد دیگری که عضو خانواده هستند با این افراد سروکار دارند و کودکان ناقل را با بی‌برنامگی به عنوان بمب ساعتی قابل انفجار در سطح جامعه رها می‌کنند. می‌پذیرم که این دو ساله، وضعیت آموزش و پرورش خصوصا در مقاطع ابتدایی به شدت آشفته است، اما راه حل آن بستن چشم بر واقعیت ویروس کرونا نیست، بلکه باید واکسیناسیون سراسری را در سرلوحه برنامه‌های خود قرار دهیم. جناب رئیس جمهور! کمتر از یک ماه به پایان ریاست‌جمهوری شما باقی مانده است؛ بگذارید روزی که کلید پاستور را تحویل رئیس‌جمهور منتخب بعد از خود می‌دهید، جامعه آموزش و پرورش و دانشگاهی حداقل خاطره بدی از آخرین اقدامات شما نداشته باشند. همین ۵ درصدی که به‌زعم شما ممکن است آلوده به ویروس کرونا شوند و اگر چنین حادثه‌ای اتفاق بیفتد، کل جامعه یعنی ۹۵ درصد باقی مانده را در همان ماه اول بیمار خواهند کرد. این یادگار تلخ را از خود باقی نگذارید. می‌توانید در اقدامی ماندگار از مرگ و میر این تعداد بگذرید و یادگاری از خود باقی بگذارید که به تعداد افرادی که در جامعه واکسن نزده‌اند، واکسن تهیه کنید. اینکه سرکار خانم مینو محرز، آقای دکتر هاشمیان و افراد منتقد عالم دیگری را به حاشیه برانید و خط بطلانی برهمه اقدامات آنان به علت حق‌گویی بکشیم، دردی را دوا نکرده‌ایم بلکه بر ابهامات افزوده‌ایم که ظاهرا دولت دوازدهم در بی‌برنامگی مقابله با کرونا دست و پا می‌زند. همین ۵ درصدی که می‌گویید و باور دارید عدد کمی است، فرض بگیریم فرزندان و نوه‌های من و شما باشند، آیا پذیرفتنی است دست به اقدامی بزنیم که باز هم خانواده‌هایی را عزادار کنیم و جامعه‌ای را از تحرک بازبداریم؟ دوای درد کرونا، تنها و تنها واکسیناسیون است ولاغیر. اگر چنین اقدامی را در این چند روز باقی مانده از دوره ریاست‌جمهوری خود انجام دادید، تاریخ قضاوتی منصفانه نسبت به عملکرد دولت شما خواهد داشت و اگر با این آمار و برنامه‌های بی‌حاصل با هیولای کرونا برخورد کنید، فردا دیر است و تاریخ ما را نخواهد بخشید.