سیاوش بهمنیار، مشاور مدیریت راهبردی مدیریت درمان تامین اجتماعی گیلان
کیوسک خبر ـ در سند برنامه راهبردی، تامین اجتماعی سازمانی “پایدار و پویا” معرفی شده است. در ادبیات مدیریت سازمانی، “پایداری و پویایی” مولفههای هدفمندی بوده و مفاهیم تخصصی دارند. امروزه مولفه “پایداری” جایگزین “موفقیت” در سازمانها شده است. پایداری به معنی “توانایی در مواجهه با تغییرات محیطی” است و سازمانِ پایدار سازمانی است که در تلاطم تغییرات محیطی توان تحقق اهداف خود را داشته باشد. درجات پایداری سازمانی در پنج سطح مبتدی، پیشفعال، منعطف، نوآور، و پایدار سطحبندی میشود و در نهایت منجر به توازن منابع سازمان و ارتقا منافع ذینفعان میشود.
تاثیرگذارترین مولفه برای ایجاد پایداری در سازمان “عوامل محیط خارجی” است. محیط خارجی به کلیه عواملی گفته میشود که سازمان کنترل مستقیم بر آنها ندارد ولی آنها بر عملکرد سازمان تاثیرگذار میباشند. (محیط خارجی، خارج از کنترل مستقیم سازمان است نه الزاماً خارج از فضای فیزیکی سازمان).
برای ایجاد پایداری (موفقیت در مواجهه با محیط خارجی) مهمترین ویژگی که باید از محیط خارجی مورد توجه قرار داد “تغییرپذیری” آن است. محیط خارجی و قواعد استراتژیک آن همواره تغییر میکند و شرایط جدید و گاهی غیرمنتظره رخ میدهد.
مدیران حرفهای میدانند که با یک برنامه ایستا و ثابت -که همه جزئیات آن از قبل تعیین شده است- نمیتوان همه عوامل محیطی را با موفقیت مدیریت کرده و به یک سازمانِ پایدار دست یابند.
“پویایی” اصولیترین شیوه مدیریت در یک محیط متغیر است. مدیریت پویا شامل برنامههایی با شیوههای متفاوت، اقتضایی و منطبق با شرایط محیطی است که در نهایت از طریق “بهبود مستمر” باعث پایداری در سازمان میشود.
در محیط متغیر ثبات وجود ندارد و احتمال تغییر در مفروضات اولیه زیاد است از اینرو پویایی غالباً بر اساس احتمالات است و کمتر بر اساس اطلاعات قطعی انجام میگیرد به همین دلیل اگر پویایی بصورت حرفهای و با بینش علمی انجام نشود بجای اینکه “بهبود مستمر” رخ دهد فقط “تغییرات مستمر” ایجاد خواهد شد.
تغییرات مستمر منجر به “اتلاف منابع” شده و به منافع سازمان و ذینفعان آسیب وارد میکند.
پیشنهادهای راهبردی:
“پایداری” در محیط متلاطم مستلزم “پویایی” است. راهبردهای زیر باعث چابکی و پویایی در سازمان خواهد شد:
- استفاده از رویکرد مدیریت مشارکتی (بجای رویکرد تجویزی-دستوری):
کارکنان در مدیریت دستوری امکان مشارکت و پویایی را نخواهند داشت. ولی رویکرد مشارکتی باعث میشود که “تمرکززدایی” شده و به واحدهای تابعه و کارکنان استقلال عمل بیشتر ولی هدفمندتری داده شود در نتیجه پویایی و منطبق شدن با شرایط محیطی امکانپذیر خواهد بود.
-آیندهپژوهی و درک بهتر از تغییرات آتی:
آینده پژوهی متفاوت از پیشبینیکردن و فراتر از پیشگویی کردن است. با آیندهپژوهی ماهیت تغییرات و روند تغییرات تحلیل و شناسایی میشود. به این ترتیب با درک و شناخت بهتری که از تغییرات آتی خواهیم داشت بجای اینکه تابع محیط باشیم کنشگر و تاثیرگذار در محیط خواهیم بود. کنشگری و تاثیرگذاریِ مبتنی بر پژوهش، بخشی از پویایی حرفهای است که منجر به بهبود مستمر خواهد شد.
مثال: بررسی مراکز و خدمات درمانی مورد نیاز در سالهای آتی با توجه به افزایش سن متوسط جامعه
-انتخاب منبع مناسب سازمانی
اگر فقط از منابع و داراییهای ملموس (مثل سرمایههای مالی و فیزیکی) استفاده شود قابلیتهای سازمان قابل قبول و کافی برای پویایی نخواهد بود. متاسفانه در اکثر سازمانها و بخصوص توسط مدیران تجربی غالباً از داراییهای ملموس بعنوان منبع اصلی استفاده میشود. راهبرد حیاتی در استفاده از منابع این است که به داراییهای ناملموس (invisible capital) بعنوان “منبع اصلی ارتقاء قابلیتهای سازمان” توجه حرفهای شود. دانش، سرمایههای فکری، مشارکت و تعامل کارکنان مثالهایی از سرمایههای ناملموس هستند و مدیریت دانش یکی از الزامات برای یک سازمان پایدار است.
تاثیرات پویایی و پایداری در ساز مان گُستره و عمق بیشتری دارد و باید مورد توجه حرفهای قرار بگیرد. پژوهشهای سازمانی هم موید اهمیت آن است برای مثال پژوهشهای مکنزی نشان میدهد که سازمان هایی که پویایی و پایداری دارند ۷۰ درصد بیشتر شانس “سلامت سازمانی” خواهند داشت.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=125337