
مهدی صالحی طاهری
مهدی صالحی طاهری ـ خبرنگار
چرا نرخ دلار در ایران بیشتر به تحولات سیاسی واکنش نشان میدهد تا معادلات اقتصادی؟ بررسی نوسانات بازار ارز نشان میدهد که هر زمان امید به بهبود روابط بینالمللی افزایش مییابد، قیمت دلار کاهش مییابد و بالعکس. این وابستگی عمیق به سیاست خارجی، نشانه ضعف ساختار اقتصادی است که به جای تکیه بر تولید داخلی، به درآمدهای نفتی و منابع ارزی خارجی وابسته است. حل این مشکل، نه در تصمیمات اقتصادی داخلی، بلکه در گشایشهای سیاسی نهفته است.
بازار ارز، به عنوان یکی از حساسترین شاخصهای اقتصادی، در ایران بیشتر تحت تأثیر جریانات سیاسی قرار دارد تا معادلات داخلی و اقتصادی. این وابستگی عمیق، باعث شده است کنترل نرخ دلار از مسیر اقتصادی خارج شود و به گرههای سیاسی گره بخورد. بررسی نوسانات قیمت دلار در سالهای اخیر نشان میدهد که هر زمان تحولات سیاسی در عرصه داخلی یا بینالمللی رخ میدهد، نرخ دلار واکنش شدیدی نشان میدهد.
به عنوان مثال، در دوران دولت جو بایدن، احیای برجام و آغاز مذاکرات وین، قیمت دلار را از محدوده ۳۰ هزار تومان به ۲۱ هزار تومان کاهش داد. این روند نشان میدهد که امید به بهبود روابط بینالمللی، حتی بدون اجرای عملی، توانسته بازار ارز را تحت تأثیر قرار دهد. مشابه این اتفاق در اسفند ۱۴۰۱ نیز تکرار شد؛ زمانی که ایران و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند و قیمت دلار در کمتر از ۱۵ روز از ۵۹ هزار تومان به ۴۲ هزار تومان رسید.
اما این پدیده تنها به مذاکرات مثبت محدود نمیشود. در مواقعی که تنشهای سیاسی بالا میرود، بازار ارز نیز واکنش منفی نشان میدهد. به عنوان نمونه، تحریمهای اقتصادی و فشارهای بینالمللی، نرخ دلار را به سمت صعود سوق دادهاند. این وابستگی به سیاست خارجی، نه تنها نشانه ضعف ساختار اقتصادی است، بلکه بیانگر تمرکز بیش از حد اقتصاد ایران بر درآمدهای نفتی و منابع ارزی خارجی است.
در این میان، متغیرهای اقتصادی داخلی نظیر تورم، تولید، و تراز تجاری، نقش کمرنگتری ایفا میکنند. این موضوع به دلیل کنترل دولت بر بازار ارز، وابستگی به دلارهای نفتی، و بیاعتمادی عمومی به ابزارهای اقتصادی داخلی است. به عنوان مثال، وقتی تورم در ایران بالا میرود، انتظار میرود که قیمت دلار نیز افزایش یابد، اما این افزایش معمولاً با تأخیر و تحت تأثیر عوامل سیاسی اتفاق میافتد. این نشان میدهد که بازار ارز بیشتر به احساسات و انتظارات مرتبط با سیاست واکنش نشان میدهد تا به معادلات اقتصادی دقیق.
تحلیل این پدیده نشان میدهد که وابستگی بازار ارز به سیاست، ریشه در ساختار اقتصادی نامتوازن ایران دارد که به جای تکیه بر تولید داخلی و تنوع درآمدها، به شدت وابسته به نفت و منابع خارجی است. این وابستگی، فضایی را ایجاد کرده که تصمیمات سیاسی، چه مثبت و چه منفی، بلافاصله بر نرخ دلار تأثیر میگذارند. این موضوع نه تنها نشاندهنده آسیبپذیری اقتصادی است، بلکه بیانگر این واقعیت است که بازار ارز در ایران بیشتر به عنوان ابزاری برای واکنش به تحولات سیاسی عمل میکند تا معیاری برای ارزیابی وضعیت اقتصادی.
بنابراین، بدون اصلاحات ساختاری و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، حتی با گشایشهای سیاسی و رفع تحریمها نیز، پایداری در بازار ارز قابل دستیابی نخواهد بود. در این مسیر، ایجاد اعتماد عمومی به ابزارهای اقتصادی داخلی و کاهش دخالت دولت در بازار ارز، میتواند گامی مهم در جهت کاهش وابستگی به سیاست باشد.
در نهایت، بازار ارز و طلا نیازمند تحلیل دقیقتری است. در شرایط فعلی، بهتر است با احتیاط به این بازارها نگاه کرد و از واکنشهای احساسی نسبت به خبرهای سیاسی پرهیز نمود. اگر اقتصاد ایران بخواهد از سایه سیاست خارج شود، باید ابتدا ساختارهای اقتصادی خود را اصلاح کند و به سمت اقتصادی متنوعتر و کموابستهتر حرکت کند.
منبع خبر : کیوسک خبر
https://www.kioskekhabar.ir/?p=261931