اهمیت جایگاه روابط عمومی در عصر ارتباطات و در دورانی که اطلاع رسانی در همه ی عرصه ها پیشتاز است، دوچندان شده است به گونه ای که موفقیت سازمان ها، ادارات و شرکت ها و دوامشان در عرصه ها و فعالیت های تخصصی به عملکرد روابط عمومی های آن ها وابسته است.
همین موضوع بهانه ای شد با مدیر جوان روابط عمومی شرکت پاکسان به عنوان یکی از شرکت های نامدار و قدیمی ایران به گفتگو نشسته ایم. آنچه در ادامه می خوانید نتیجه گفتگوی ما با حامد کریمی است.
روابط عمومی از منظر شما چیست؟
روابط عمومی مدون و برنامه ریزی شده یکی از ابزارهای قوی مدیریت افکار است. روابط عمومی به عنوان اصلی ترین حلقه ارتباط بین مدیران و کارکنان، مسئولیت خطیری در فرایند دسترسی مدیران و افکار جمعی کارکنان دارد به همین دلیل توجه ویژه به روابط عمومی، به عنوان نهادی که می تواند به صورت نظام مند، برنامه ریزی شده و سنجیده در جهت ایجاد، حفظ و گسترش تعامل و تفاهم مدیران با کارکنان اقدام کند، بسیار حائز اهمیت است.
روابط عمومی های سازمانها تا چه اندازه در پیشبرد اهداف سازمانی نقش دارند؟
اگر روابط عمومی به عنوان یک مشاور رسانهای خوب، بتواند نقشه راه سازمان را به مردم و مشورتهای مفیدی به مسئولان خود ارائه دهد و ارتباطی بین مدیریت، مردم و کارکنان سازمان برقرار کند اهمیتش بیش از پیش مشخص خواهد شد، به ویژه اینکه در بعضی از سازمانها روابط عمومی را فقط به عنوان یک شخص یا تیمی که وظیفه دارند بنر تهیه کنند و کارهای تبلیغاتی انجام دهند میشناسند، در صورتی که روابط عمومی خیلی فراتر از این موارد است. روابط عمومی با تولید محتوا، افکارسنجی، مشاوره دادن و یافتن نقاط قوت و ضعف سازمان و انتقال آن به مدیران و مسئولان و رئیس سازمان میتواند نقش خود را بیش از آنچه هست با اهمیت جلوه بدهد.
در سالهای اخیر شاهد بودیم فعالیت بسیاری از روابط عمومی ها تنزل پیدا کرده. به نظر شما برای گریز از این موضوع چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟
روابط عمومیها باید از حضور در یک اتاق و چاپ یک بنر و تولید یک خبر آماری از عملکرد خارج شده و به دنبال آیندهپژوهی در مورد فعالیتها سازمان و پیشبینی نیازهای آینده، چالشها و برنامههای پیش روی سازمان باشند. توقف در گذشته کمکی به پیشبرد اهداف سازمانی نمیکند و روابط عمومی نیز در این نقطه متوقف شود. روابط عمومی باید در همه لایههای سازمان نفوذ کرده، انتظارات ذینفعان از هر یک از بخشها را استحصال کرده و به آن بخشها ارائه کند، با ارزیابی مستمر از عملکرد بخشهای مختلف سازمان و تهیه گزارشهای کاربردی زمینه را برای ارتقای سطح خدمات سازمان، افزایش رضایتمندی جامعه هدف و کسب رضایت مشتریان و جذب مشتریان جدید و در مجموع ارزش افزوده سازمان کمک کند.
روابط عمومی ها تا چه اندازه قادر خواهند بود بر افکار عمومی توده ها تاثیر بگذراند؟
سطح سواد رسانهای جامعه ما به میزان قابل توجهی افزایش یافته و مردم به شرح وظایف هر سازمانی آشنا هستند؛ این یعنی روابط عمومی دستگاهها توانستهاند عملکرد خودشان را به جامعه نشان دهند. مردم اکنون میتوانند تشخیص دهند که هر سازمانی به صورت عمومی چه وظایفی دارد، چه کارهایی میتوانند بکنند و اینکه چرا یک خدمت خاص را به مردم نداده و اگر خدمتی داده آیا آن خدمت مفید بوده است یا نه؟ فعالین اجتماعی کسانی هستند که با جایگاه سازمانها آشنا هستند و روابط عمومیها هستند که میتوانند در جامعه و در میان فعالین اجتماعی و همچنین در رسانه این اقناع را به وجود بیاورند لذا باید از حالت انفعالی خارج شوند و عملکرد خود و سازمانشان را به هر طریقی که میتوانند به مردم ارائه بدهند، در حقیقت روابط عمومی میتواند موجب پرواز یک سازمان و یا سقوط آن شود؛ اگر یک روابط عمومی خوب باشد میتواند اقدامات سازمان را برجسته کند تا مردم از خدماتش بیشتر استفاده کنند اما اگر ضعیف باشد حتی میتواند خدمات پررنگ آن سازمان را کمرنگ جلوه دهد و منجر به سقوط آن سازمان شود. روابط عمومی یک سازمان میتواند مدیر یک سازمان را ارتقا دهد و یا اینکه بالعکس، یک مدیر فعال را به مدیری منفعل که موجب سرافکندگی مجموعه است تبدیل کند.
رویکرد مدیران سازمان در قبال روابط عمومی ها باید چگونه باشد و تا چه اندازه می توانند از ابزار روابط عمومیها بهره ببرند؟
انتظار میرود که مدیران سازمان ها با شناخت دقیقتر نسبت به اهمیت و وظایف روابط عمومیها کمک کنند تا این بخش از سازمانها به جایگاه واقعی خود برسند. هزینه برای تقویت روابطعمومیها نوعی سرمایهگذاری در سازمان است که قطعا سود آن به همان سازمان میرسد؛ البته در صورتی که این هزینهها هدفمند، کارشناسی و در جای درست خودش باشد. با افزایش فضای فیزیکی و تعداد نیروها این مهم محقق نمیشود بلکه گاهی با اضافه شدن یک نیروی متخصص و توانمند شاهد ارتقای چشمگیر عملکرد روابط عمومی در یک سازمان خواهیم بود.