کیوسک خبر -غلامرضا ظریفیان تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب در رابطه با تصمیمگیری جبهه اصلاحات ایران در بحث انتخابات ریاست جمهوری گفت: اصلاحطلبان با ارزیابیهایی که در ارتباط با حضور مردم دارند و اینکه آیا یک انتخابات معنیداری را میتوانند با کاندیدایی که در چرخه گزینش اولیه نبودند داشته باشند دچار تردید هستند که آیا حضورشان منجر به تغییری در میزان حضور مردم میشود یا نمیشود. به طور مشخص به دنبال این پرسش بودند که با وضعیتی که اکنون برقرار است و سردی که بر میزان حضور مردم حاکم شده، آیا با حضور اصلاحطلبان مردم حاضر خواهند بود که بیایند و از کسی حمایت کنند، تغییر معناداری حاصل میشود؟
وی افزود: به نظر من ارزیابیهای نهاد اجماعساز اصلاحطلبان تا الان این است که این اتفاق رخ نمیدهد و وقایعی که در روند انتخابات صورت گرفت، برخوردی که شورای نگهبان با کاندیداهای اصلی کرد و دلسردی در میان مردم به همراه کماثر بودن مناظرههای انتخاباتی در ایجاد شور مشارکت سیاسی؛ وقتی همه اینها را که در کنار هم قرار میدهیم همه حکایت از این دارد که بعید است اتفاق ویژهای در انتخابات رخ بدهد. در واقع اصلاحطلبان نباید کاری کنند که هم هویت آنها آسیب ببیند و هم اتفاقی در صحنه انتخابات رخ ندهد.
عضو مجمع ایثارگران اصلاحطلب، تصریح کرد: به هرحال مردمسالاری بدون حضور اکثریت مردم حاصل نمیشود و سازوکار اجماعساز فعلی اصلاحطلبان علیرغم مشکلاتی که داشتند و برخوردی که با کاندیداهای اصلی آنها شد؛ اساسا برای این بود که بتواند برای مساله انتخابات و حضور حداکثری فرصتی فراهم کند اما به نظر نمیرسد که توانسته باشد گامی در این جهت برداشته باشد آن هم به دلیل مسائلی که به آن اشاره شد.
وی درخصوص عدم حضور و معرفی نامزد در انتخابات ریاستجمهوری و معرفی فهرست در شورای شهر و اینکه مردم شاید برداشت دوگانه داشته باشند، بیان کرد: ببینید اولا بحث شورای شهر و انتخابات ریاستجمهوری دو فضای متفاوت است، یکی تقویت زیست مدنی و توسعه شهر مبتنی بر توسعه انسان محور است در مقابل جریانی که به توسعه کالبد ناموزون شهر عمل میکرده؛ در آنجا تصور اصلاحطلبان این است که یک انتخابات معنادار صورت میگیرد؛ چراکه به تعداد قابل توجهی کسانی هستند که میتوانند حضور داشته باشند و مردم به آنها رای بدهند یعنی این فرصت به صورت نسبی وجود دارد.
ظریفیان در تحلیل اختلافات درون جبهه اصولگرا و فشار بر نامزدها برای کنارهگیری به نفع یک کاندیدا، اظهار داشت: این اختلافات از گذشته هم بوده است همانطور که در اصلاحطلبان یک طیف بزرگ هستند؛ اصولگرایان هم در سه چهار دوره انتخابات با تقسیمات و گرایشات مختلف و متعدد مواجه شدند، از طیف معتدل تا تندرو و حتی گرایشاتی مانند احمدینژاد که از درون آنها پدید آمدند و راه خود را جدا کردند.
وی ادامه داد: اختلافات ویژه و جدی درون آنها بوده و همین که بخشی از آنها به سمت آقای رئیسی آمدند و آقای قالیباف را کنار زدند، نشان میدهد اختلافاتی که در این عرصه وجود دارد، روشن است. البته این مدل اختلافات در همه جا هست اما در اینجا به دلیل نداشتن احزاب جا افتاده قدری بیشتر نمود دارد.
این تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب خاطرنشان کرد: اساساً سیاست در ایران یک مقداری توهمزا است، یعنی کسانی که وارد این عرصه میشوند، گاهی اوقات دچار توهم میشوند که آنها هستند که حرف آخر را میزنند؛ اساسا این تصور که «ما منجی هستیم» و ما هستیم که با این ویژگیها هم مردم به ما اقبال میکنند و هم اینکه ما اگر بیاییم میخواهیم مردم را نجات بدهیم؛ نشاندهنده آن است که این توهم در لایههای عمیق سیاستورزی در ایران وجود دارد. در همین مناظرهها هم شاهد این بودیم که چه توهمات بنیادینی وجود دارد که بعد از ۴۰ سال با این انباشتی که از بحرانها وجود دارد، چگونه و با چه صراحتی میگفتند که ما ظرف مدت ۴ سال، ممکلت را آباد میکنیم. اکثر اینها ناشی از فردگرایی عمیق غیراصولی در ایران است، خودشیفتگی اساسا در برخی از لایههای فرهنگیمان وجود دارد و توهماتی که وجود دارد این خودشیفتگی را تقویت میکند.
وی افزود: با همه این فراز و نشیبها، نهایتاً هسته اصلی جریان اصولگرا به دلیل اینکه این نگرانی را دارد که در ایران پدیده سیاست گاهی غیرمترقبه و غیرقابل پیش بینی است و این گمان وجود دارد که اگر کار را به وحدت نرسانند، انتخابات به دور دوم برسد؛ بنابراین فکر میکنم که فشار نتیجه خواهد داد و غیر از محسن رضایی بقیه را شاید بتوانند متقاعد کنند که کنار بروند.
ظریفیان درخصوص احتمال حضور اعتراضی مردم در انتخابات، گفت: در یک جامعه که روندهای سیاسی در یک روندهای تعریف شده حرفهای و سازمان یافته نیست، همه چیز در آن محتمل است، امر پیشبینی نشده یا غیرمترقبه و ناخواسته وجود دارد. انتخاباتهایی مانند خرداد ۷۶ یا بعد از آن نشاندهنده همین مساله است اما من در شرایط کنونی نه اینکه آن را غیرمحتمل میدانم اما مقداری احتمال آن را کم میدانم؛ البته امیدوارم که این اتفاق رخ بدهد که جامعه به این نتیجه برسد که اگر در تعیین سرنوشت خود مشارکت نکند، دیگران برایش تعیین سرنوشت خواهند کرد.
به گزارش آرمانوی ادامه داد: به لحاظ روانشناسی وقتی مشکلات انباشت میشود و حل نمیشود، بعد از یک مدتی با جدی شدن بحرانها و پیدا نشدن راه حل برای آن، خواه اینکه سوژه فرد باشد یا جامعه، زمینههای عملی بروز میکند؛ به همراه نوعی یأس با این گزاره که «آمدن و نیامدن ما تاثیری ندارد» بخشی از جامعه به این نتیجه رسیدند و اگر این فضا جدی باشد، شاید انتظار اتفاق غیرمترقبه مقداری دور از ذهن باشد.