×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : پنج شنبه, ۱ آذر , ۱۴۰۳

نعمت احمدی – حقوقدان
کیوسک خبر – گفته می‌شود که طالبان امروز طالبان ۲۰ سال پیش نیستند و حتی عده‌ای بر این باورند که یک حرکت ملی است که از داخل افغانستان و از درون مردم این کشور سر بر آورده است. البته باید درنظر گرفت افغانستان صرفنظر از اینکه جامعه‌ای چندقومیتی است و هنوز تا رسیدن به مرحله دولت- ملت فرسنگ‌ها فاصله دارد، هم از نظر نژادی و هم از نظر مذهبی آنچنان دچار اختلاف و تفاوت می‌باشد که نمی‌توان به این زودی در افغانستان دولت- ملت تشکیل داد. اگر نگاهی به گذشته تاریخی افغانستان داشته باشیم، افغانستان مانند کشورهای همسایه و همجوارخود در طول تاریخ با تمرکز قدرت تشکیل یک دولت نداده بلکه قطعات وصله پینه شده‌ای از مناطق حاشیه‌ای در قرن نوزدهم در تضاد بین روسیه تزاری و انگلیس که عالم و آدم را بهم می‌دوخت تا مستعمره زرخیزش هندوستان را نگه دارد، شکل گرفت. جامعه سنتی، روستایی افغانستان با هشتاد‌درصد جمعیت روستایی و جغرافیای کوهستانی پراکنده‌ای که در بسیاری از مناطق آمد و شد به لحاظ نبود راه و راه‌آهن امکان‌پذیر نیست و با همان وسائل و ادوات قرون و اعصار گذشته قطعات از هم جدای مذهبی و قومی را به یکدیگر وصل کرده‌اند. مثلا برای نمونه تاجیکستان همسایه افغانستان را در نظر بگیرید. با اینکه از نظر منابع مالی مشابه افغانستان است، ۹۹ درصد از جمعیت تاجیکستان باسواد می‌باشند درحالی که در افغانستان با وجود اینکه در ۲۰ سال گذشته وضع آموزش و پرورش دانشگاه در این کشور به کلی دگرگون شد، آمار باسوادها به ۳۰ درصد نمی‌رسید. البته درنظر باید داشت سوادی که در افغانستان به آن استناد می‌شود، سواد مکتب‌خانه‌ای است که تنها به روخوانی از متون مذهبی بسنده می‌کند. اما آنچه که طالبان را هم امروز در نظر عده‌ای از دولت‌ها، گروهی تغییر ماهیت‌یافته معرفی می‌کنند، راهی به دهی نمی‌برد. نسل دوم طالبان این آگاهی را پیدا کرده‌اند که باید در جامعه بین‌المللی و با جامعه بین‌المللی با ادبیات خاصی صحبت کرد اما در درون افغانستان تفاوتی بین طالبان هبت‌ا… آخوندزاده با طالبان ملامحمد عمر در ماهیت و عمل نیست. پایگاه اصلی طالبان منطقه قندهار و قوم پشتون زبان این ناحیه است. اتفاقا برعکس دیگر شهرهای افغانستان نوع رابطه طالبان با مردم قندهار به گونه‌ای رقم خورده است که بیشترین اعتراضات به‌اصطلاح مردمی از درون جامعه قندهار شکل گرفته است. اگر شهرهایی مثل کابل، مزار و هرات گروه‌های متجددی که در دوره اشغال آمریکائیان و دولت به‌اصطلاح ملی‌ای که در زمانه کرزای و اشرف غنی تشکیل شد، مطالباتی دارند که این مطالبات بیشتر جنبه فرهنگی دارد، مثل مطالبات زنان، مطالبات گروه‌هایی که مشاغل جدیدی مانند آرایشگری، عکاسی، فیلمبرداری، فروشگاه‌هایی که لوازم فیلم و تصویر در آنها به معرض فروش گذاشته می‌شود، آینده کاری خود را در معرض خطر می‌بینند و به همین اعتبار ایرادات و اعتراضات جسته و گریخته صورت می‌گیرد، اما مسئله قندهار کاملا متفاوت از دیگر اعتراضات این نواحی است. قندهار که پایگاه اصلی طالبان می‌باشد، هنوز یک ماهی از حکومت طالبان نگذشته که رو در روی حکومت قرار گرفته‌اند. طالبان ماهیت خود را تغییر نداده‌اند بلکه ادبیات برون‌مرزی خود را مطابق آنچه که دنبال مشروعیت بین‌المللی هستند، تغییر داده‌اند. اما رفتار درون کشوری حتی از دوره طالبان گذشته سخت‌تر شده است. برای نمونه خانه‌هایی که در قندهار به وسیله مردمی که خاستگاه طالبان می‌باشند که طی ۲۰، ۳۰ سال گذشته احداث شده است، با این ادعا و بهانه که متعلق به حاکمیت است، درصدد خلعیت مردم می‌باشند. مسئله کوچ افراد و اقوام از ناحیه به ناحیه‌ای دیگر در سرلوحه کاری طالبان قرار گرفته است و همین مطلب باعث شده ماهیت خشن طالبان قبل ازآنی که حکومت مرکزی شکل بگیرد را برای مردم خود نشان دهد. بر این باورم کسانی که مدعی آنند که طالبان تغییر پیدا کرده‌اند و می‌شود با آنان به عنوان یک نیروی ملی برخاسته از جامعه افغانستان به مذاکره نشست، به‌بیراهه می‌روند؛ زیرا طالبان نه اینکه تغییر ماهیت نداده است بلکه آگاهانه خشن‌تر شده است. از طرفی منابع مالی پشتیبانی طالبان دولت‌های عربی خصوصا قطرو منابع حمایتی لجستیکی طالبان یعنی پاکستان با نگاهی عمیق‌تر به اوضاع منطقه درصدد سرپا نگه داشتن طالبان می‌باشند. هرچند طالبان تا این لحظه نتوانسته‌اند بین خودشان تقسیم قدرت کنند و گروه‌هایی که سهم بیشتری می‌خواهند تا این لحظه اجازه نداده است شکل ظاهری حکومت طالبانی پیش چشم مردم دنیا ظاهرشود. اخباری که دو، سه روز قبل راجع به درگیری درون‌گروهی منتشر شد که خبر از کشته شدن ملابرادر می‌داد،هرچند هنوز تصویری از ملابرادر یا گفت‌وگو و صحبتی که این فرد را دوربین‌ها نشان دهد، منتشر نشده و تنها یکی، دو پیام صوتی از وی منتشر شده است، به هرحال نشانه آن است که اتفاق خاصی بین گروه‌های مختلف طالبان افتاده است. هم‌اکنون اسلحه‌های باقیمانده از آمریکا که شاید میلیاردها دلاراست که در اختیار این گروه قرار گرفته، هرچند مدت تصویری از سربازان طالبان با آن لباس خاص و ویژه و ترسناکشان که بر روی تانک‌ها و هلیکوپترهای متوقف شده را به دنیا مخابره می‌کند و عمق فاجعه را نشان می‌دهد. این همه تسلیحات بی‌مزد و منت در اختیار طالبان قرار گرفت! طالبانی که نه اینکه تغییر ماهیت نداده‌اند بلکه با داشتن تسلیحات پیشرفته، خشن‌تر شده‌اند. اگر فردا نیروهای پاکستانی و نیروهای عربی به کمک طالبان بیایند و آموزش استفاده از این تسلیحات را بیاموزند چه باید کرد؟ پرسش از دوستانی که طالبان را حرکت ملی و برخاسته از جامعه سنتی افغانستان می‌دانند، این است که با کدام معیارهای تحلیلی به این باور رسیده‌اید که طالبان می‌توانند حکومتی ملی در داخل کشورشان تشکیل دهند؟ پاسخ این سوال خیلی ساده است. طالبان همان طالبان قدیم هستند اما ادبیات برون‌مرزی خود را تغییر داده‌اند تا ماهیت خشن آنان برملا نشود اما رفتار برون‌مرزی و با همسایگان خود را در آینده‌ای نه‌چندان دور نشان خواهند داد. جنگ قومیتی در افغانستان پیش رو است. وقتی که برای جلوگیری از جنگ قومیتی، برنامه‌ریزی می‌کنند، طبیعی است باید حرکتی برون‌مرزی انجام دهد تا با دشمن فرضی که می‌سازند، بتوانند پایگاه داخلی خود را نیز تقویت کنند. مرزهای شرقی ما با تاسف با برداشت ناصحیحی که از حرکت جدید طالبان داشتیم، مرزهای ناامنی شده است. آمریکا هیچ موقع دلسوز ما نبوده و نیست بلکه کینه‌ای که از زمان گروگان‌گیری نسبت به ایرانیان دارد، دنبال وسیله و ابزاری است که به نوعی انتقام خود را بگیرد. چه نیرویی بهتر از طالبان خشن و چه خواب آشفته‌ای بهتر از اینکه عده‌ای در داخل کشور، طالبان را تغییر ماهیت‌یافته فکر می‌کنند. طالبان آگاهانه درصدد است بند و بست حاکمیت خود را همانند ۲۰ سال پیش در درون جامعه افغانستان محکم کند آنگاه به تسویه حساب قومی و مذهبی بپردازد. اگر شعله مبارزاتی پنجشیر به هر علت خاموش شود یا با حرف‌هایی از این دست که اصلاح‌طلبان اگر دنبال حمایت از مقاومت ملی پنجشیر می‌باشند، بسم ا… در گروه‌های جهادی به پنجشیر بروند، لالایی‌ای است که به زودی خواب آرام دوستانی که طالبان را تغییر ماهیت‌یافتهمی‌پندارند، آشفته خواهد کرد و آن روز است که نمی‌دانم این دوستان چه پاسخی به تاریخ خواهند داد و چگونه تحلیل ناصواب و نادرست خود را با بازی با کلمات تشریح خواهند کرد.
طالبان، طالبان است؛هم از نظر مذهبی و هم از نظر قومی نگاهی به شدت بسته و سنتی دارد و آنچه که در نهایت انجام خواهد داد، هم به اسلام در سطح جهانی ضربه خواهد زد و هم منطقه را به آشفتگی خواهد کشاند. اندکی تحمل، تاریکی در پیش است.