مالیات با ایجاد رویکردی منطقی به تامین اعتبار بودجه کل کشور کمک فراوانی نموده و در راستای سالم سازی اقتصاد حرکت می نماید همچنین مالیات پرداختی از سوی اشخاص حقوقی و حقیقی است که می تواند ضمن کاهش فاصله طبقاتی در کشور دولت را درکمک رسانی و ارائه ی خدمات ضروری به مردم یاری نماید. گفتنی است هرچه وضع مالیات منطقی تر و دقیق تر باشد، مودیان مالیاتی از پرداخت مالیات بیش تر استقبال می کنند و دولت ها با اخذ مالیات بیش تر، بهتر قادرند به فراهم کردن زیر ساخت ها و ایفای سایر مسئولیت های خود بپردازند. بدیهی است هرچه زیر ساخت ها در کشوری بیش تر فراهم شده باشد مسیر حرکت به سمت توسعه یافتگی و پیشرفت هموار تراست و در چنین کشورهایی به دلیل شفاف بودن بازتاب مالیات و عملکرد دولت، استقبال وانگیزه ی مودیان برای پرداخت مالیات روز به روز بیش تر می شود بنابراین در کشورهای در حال توسعه یکی از راه های تقویت حرکت به سمت توسعه یافتگی، بررسی وشناسایی روش های وضع صحیح تر و منطقی تر مالیات است.
با توجه به موارد ذکر شده در بالا اگر بپذیریم مالیات اهمیت ویژه ای برای تامین منابع مالی مورد نیاز دولت ها دارد، باید برای افزایش در آمدهای مالیاتی فرهنگ سازی و اعتماد سازی مناسب صورت بگیرد تا مردم با اطمینان هر چه بیشتر بخشی از در آمد حاصل از فعالیت های اقتصادی خود را به عنوان مالیات به دولت پرداخت نمایند.
فرهنگ مالیاتی آمیزه ای از نگرشها، باورها، اعتقادات، کنش ها و عکس العمل ها یی است که ما نسبت به سیستم مالیاتی پیدا میکنیم و طی آن یاد میگیریم که در قبال نظام مالیاتی چه وظیفه ای به دوش ما گذاشته شده و چه نقشی را باید ایفا بکنیم.
فرهنگ سازی مالیاتی، راهی است که می تواند از اتلاف هزینه و منابع جلوگیری کند و هزینه های وصول را به حداقل برساند. اگر مودی مالیاتی و افراد جامعه بدانند پولی که به عنوان مالیات به دولت می‌پردازند : برای ایجاد امکانات رفاهی از قبیل ایجاد و توسعه راه های ارتباطی و وسایل حمل ونقل ، تامین بهداشت، آب، برق، مخابرات و سایر وسایل ارتباطی جمعی برای عموم، تامین آموزش در همه سطوح، تامین قوه قضائیه برای حل و فصل دعاوی و استقرار امنیت اجتماعی، تامین مایحتاج عمومی افراد جامعه در یک سطح قابل قبول ، تامین زیر ساخت های اقتصادی و صنایع مادر و کلیدی، برای ایجاد زمینه های تولید و اشتغال و تعادل اقتصادی ، تاسیس مراکز پژوهشی و تحقیقاتی و حمایت و تشویق محققان ، تامین خود کفایی در علوم و فنون، صنعت و کشاورزی و تامین خدمات درمانی و بهداشتی به صورت بیمه همگانی و فراهم آوردن موجبات داشتن مسکن متناسب با خانواده ها از طریق وصول درآمدهای مالیاتی است بی تردید مالیات خود را با رضایت کامل پرداخت می نمایند .
در نهایت می توان گفت که نظام مالیاتی‌ بدون اعتلای فرهنگ مالیاتی و پذیرش آن از سوی مودیان مالیاتی، کارآیی و اثربخشی مناسبی نخواهد داشت. باید اذعان کرد که پرداخت مالیات در باورهای عمومی کشورهای پیشرفته بعنوان یک ارزش تلقی می‌شود و عدم پرداخت مالیات در عمل محرومیت های اجتماعی و یا نظایر آن را در پی دارد. نقش و کارکرد مالیات در آنجا جایگاه و منزلت خود را پیدا کرده است و متناسب با آن خدمات عمومی و رفاهی نیز ارایه می گردد.
هرچقدر همراهی و همکاری مردم در تامین درآمدهای مالیاتی بیشتر شود متناسب با آن، دست دولت برای توسعه آبادانی کشور و ارایه خدمات بیشتر بویژه در حوزه های بهداشتی- درمانی، راهسازی و سدسازی، آموزشی و پژوهشی و نظایر آن بازتر خواهد شد.
نتیجه آنکه اعتماد و باور عمومی مهم ترین پشتوانه اجرای سیاست های اقتصادی در کشور است وبا اعتماد بیشتر مردم بر کارکرد اقتصادی و در آمد سازی دولت ، جایگاه مالیات مشروعیت و مقبولیت ویژه ای می گیرد.