یوسف مولایی – استاد دانشگاه
کیوسک خبر – تاکنون چندین بار بحثهایی مبنی بر اینکه اگر آمریکاییها اراده داشته باشند و حقوق ما را تامین کنند و اگرهای دیگر… شده، ولی درحقیقت هنوز گامی برداشته نشده است. آقای رئیسجمهور هم از اینکه میخواهیم مذاکره کنیم، سخن میگوید و هیچوقت این موضوع را رد نکرده است. همه اینها نشان میدهد که یک چانهزنی و فضایی را ایجاد میکنند که قبل از شروع مذاکرات تاحدودی بتوانند از آمریکاییها در مورد خواستههایی که ایران دارد، امتیاز بگیرند. چون بیشتر بحث لغو تحریمها یا تعلیق تحریمهای نه برجامی، بلکه تحریمهای ترامپی مطرح است. بنابراین ایران به لحاظ اراده سیاسی تصمیم به مذاکره دارد ولی به لحاظ فنی که بتواند خواستههای خود را چگونه پیش ببرد و با دست پر از مذاکرات بلند شود، فعلا برنامهریزی مشخصی ندارد، به همین دلیل یک مقدار مسائلی را به صورت کلی مطرح میکند تا ببیند عکسالعمل آمریکا چیست تا بتواند بهتدریج برای عملیاتی شدن خواستههای خود برنامهریزی کند که بیشتر تعلیق یا لغو تحریمهای ترامپی است. البته «زمان» همیشه عنصر خیلی تعیینکنندهای در مناسبات بینالمللی، رفع اختلاف و گرفتن امتیاز است ولی اینکه اگر به نقطه یا خطی به لحاظ زمانی برسیم، دیگر خط خطر است و دیگر مذاکرات هیچ اهمیت و اعتباری ندارد، بلکه وارد یک فضای خطری شدیم که آمریکا و اروپاییها با توافق همدیگر به صورت اجماع، اعمال فشار را بر ما بیشتر میکنند. ما نمیدانیم تا آنجا چقدر فاصله داریم ولی هرچه میگذرد به آن خط نزدیک میشویم. گذر زمان به نفع ما عمل نکرده و کار را دشوارتر و پیچیدهتر میکند. ایران باید در بهترین موقع با واقعبینی و ارزیابی شرایط، امتیازاتی که در مورد غنیسازی، به روز کردن یا مدرن کردن دستگاههای سانتریفیوژ است، چانهزنی کند و قدرت مذاکرات را بالا ببرد. از اینرو تیم مذاکرهکننده جدید باید هرچه سریعتر خودش را برای اینکه بتوانند نتیجهای در مذاکرات بگیرند، آماده کند. اگر مذاکرات کلا شکست بخورد یا شروع نشود و ما به آن خط نزدیک نشویم، آن خط، نگرانی شدید دنیا از فعالیت هستهای ماست. ما اگر نتوانیم دوباره برجام را احیا کنیم مثل سابق، سوءظن به فعالیتهای صلحآمیز هستهای ما بالا میگیرد، یا ارزیابیشان این است که ایران دارد به مرحله خطرناک میرسد و آن وقت است که فشارها را بیشتر میکنند و در انتخاب گزینهها هم محدودیت وجود ندارد. یا روسیه و چین با آمریکا همراهی میکنند و شورای امنیت قطعنامههای شدیدتری صادر کرده و پرونده را ذیل فصل هفت میبرد و با تحریمهای شدید مواجه میشویم. تیم مذاکرهکننده باید از بهترین و ورزیدهترین دیپلماتها باشند، هم به موضوع مسلط و هم قادر باشند که طرف مقابل را برای احقاق حق ما متقاعد کنند و نظراتشان را به صورتی به لحاظ فنی و دیپلماتیک مطرح کنند که مورد پذیرش طرف مقابل قرار بگیرد. از طرفی خبر در نظر گرفتن بودجهای یک و نیم میلیارد دلاری از سوی اسرائیل برای حمله به تاسیسات هستهای کشورمان بیشتر در قالب جنگ روانی و رجزخوانی و اطلاعاتسازی است تا طرف را در یک فضای روانی ضعیف و تحت فشار قرار دهند که این مساله همیشه بخشی از ابزار جنگی است و از ابتدای تاریخ بوده است. یعنی خود این نحوه مطرح کردن موضوع و تهدید کردن و اخباری از این دست که نشان دهد اسرائیل آمادگی دارد تا کاری انجام دهد، برای تضعیف روحیه مقابل و بخشی از ابزار و تاکتیکهای جنگی است. بلوف هم در همان بازی یک جاهایی اثرگذاری دارد وگرنه به کار گرفته نمیشد. درحقیقت بلوف بخشی از عنصر بازی بزرگ است. اینجا هم بحثهایی که به قصد جنگ روانی و تضعیف روحیه و ارائه تزریق خاصی از مناسبات و تهدیدات میشود، بخشی از ابزار جنگی است و به نظر میرسد که باید جدی گرفته شود. بنابراین حتی اگر فرض کنیم که بلوف است هم باید بتوانیم عکسالعمل مناسبی در مقابلش نشان دهیم.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=123835