وحید شقاقی شهری، اقتصاددان
در حال حاضر مسئله اصلی ما در حوزه ارزی این است که دولت هنوز دلار بازار آزاد را گردن نگرفته است و آن را قبول ندارد. از این رو برنامهای هم برای مهار دلار بازار آزاد ندارد. بانک مرکزی در سالهای اخیر حرکات زیگزاگی و آزمون و خطا زیاد داشته است.در صورتی که معتقدم بانک مرکزی جای آزمون و خطا نبوده و مسئولان آن باید علمی و عقلانی رفتار کنند و در عین حال پاسخگو هم باشند. باورم بر این است که سیاست اخیر بانک مرکزی هم خطرناک است، چراکه وقتی برای مهار بازار آزاد برنامهای نداشته باشیم، روند بازار آزاد صعودی خواهد شد و تمام نرخها هم دنبالهرو بازار آزاد خواهند بود. من موافق نرخ توافقی هستم ولی به شرط آنکه بانک مرکزی یک برنامه روشنی برای مدیریت بازار آزاد داشته باشد. اظهاراتی از قبیل اینکه بازار آزاد تلگرامی است، دست دیگران در کار است و ارتباطی با دولت ندارد، صرفاً به معنای سلب مسئولیت است. در حالی که ما میدانیم زندگی همه مردم ایران با دلار بازار آزاد تنظیم میشود و کاملاً روی معیشت مردم تاثیرگذار است. در حال حاضر انتظار میرود که دولت برای بازار آزاد ارز برنامه داشته باشد و بتواند آن را مدیریت کند. کنترل حساب سرمایه، حکمرانی و مدیریت ریال، نظارت هوشمند بر مصارف ارزی کشور و بازار توزیع کالا، مهار قاچاق و اقتصاد غیررسمی، برنامهریزی برای مهار تورم و کنترل کسریهای تجاری غیر نفتی، جزو الزامات مدیریت بازار آزاد است که در دولت برای آنها برنامهای وجود ندارد. اکنون نگرانیام این است که دلار بازار آزاد به همین شکل روند افزایشی خود را ادامه دهد و نرخهای ترجیحی و توافقی هم دنبالهرو این بازار باشند. چنین روندی عملاً منجر به له شدن بیشتر طبقات متوسط و پایین جامعه ایران میشود. استدلال دولت این است که درصورت حذف نرخ نیما، رانت از بین میرود، واردات کنترل و کسریهای تجاری مهار میشود که استدلال درستی هم است. نرخ توافقی به مراتب از نرخ نیمایی که رانت شدیدی را نصیب یک گروهی میکرد، بهتر است؛ ولی به شرط آنکه دولت بازار آزاد را در دست گیرد. اگر بازار آزاد را رها کنیم امکان مدیریت اقتصاد کلان مقدور نخواهد بود. من هم به شدت مخالف نرخ نیمایی بودم چراکه رانت بزرگی را نصیب گروه اقلیتی کرد و مسئولان مربوطه باید پاسخگو باشند، اما نرخ توافقی هم تا زمانی که بازار آزاد مسئول مشخصی نداشته و رها باشد، صدمات شدیدی بر پیکره اقتصاد کشور وارد میکند. حذف ارز نیمایی تأثیری بر صادرات ندارد، زیرا وقتی دلار هزار تومان بود صادرات ایران حدود ۳۰ میلیارد دلار بود. اکنون که دلار ۷۰ هزار تومان شده، صادرات غیرنفتی ما افزایش ملموسی نداشته و نهایت ده میلیارد دلار افزایش پیدا کرده است. افزایش نرخ ارز روی صادرات ایران تأثیر ندارد؛ چراکه ما بنگاههای تولیدی صادرات محور نداریم ولی روی واردات تأثیر میگذارد، عطش آن را کاهش میدهد و میتواند موجب کاهش کسری تجاری شود. حذف ارز نیمایی روی صادرات اثری ندارد مگر اینکه ما برنامه مشخصی برای بنگاههای تولیدی صادرات محوری داشته باشیم.
دولت باید برای مدیریت بازار آزاد برنامه داشته باشد که پیشتر الزامات آن را بیان کردم. ما بازار آزاد را رها کردهایم در حالی که دلار بازار آزاد کاملاً روی زندگی مردم و سایر نرخها اثر میگذارد. اگر آن بازار را رها کنیم، نمیتوانیم اقتصاد را اداره کنیم. مشکل اصلی من این است که در اقتصاد ایران کسی متولی دلار بازار آزاد نیست در حالی که سایر نرخها، اجناس، زندگی و معیشت مردم هم به دلار آزاد وابسته است، این پارادوکس را چگونه باید حل کنیم؟
https://www.kioskekhabar.ir/?p=247597