طاهره نطقی طاهری ـ مدیر مسئول
کیوسک خبر ـ مهریه بهعنوان یکی از قدیمیترین و رایجترین سنتهای ازدواج در جوامع مختلف بهویژه در فرهنگ ایرانی جایگاه مهمی دارد. مهریه در واقع تعهد مالی است که مرد در هنگام ازدواج به زن میسپارد و متعهد میشود در صورت وقوع طلاق یا جدایی، آن را به زن بپردازد. اگرچه هدف اصلی از تعیین مهریه، تضمین حقوق مالی زن و ایجاد احساس امنیت اقتصادی برای او در زندگی مشترک بوده است، اما این سوال اساسی مطرح است که آیا مهریه میتواند بهعنوان عاملی برای دوام و استحکام زندگی زناشویی عمل کند؟ به نظر میرسد که پاسخ به این سوال، منفی باشد.
در گذشته، مهریه نقشی حیاتی در تأمین مالی زن در صورت طلاق یا فوت شوهر ایفا میکرد، زیرا زنان در بسیاری از جوامع بهویژه جوامع سنتی دسترسی محدودی به منابع اقتصادی و اشتغال داشتند. مهریه بهعنوان یک سپر مالی برای زن، او را در برابر فقر و مشکلات اقتصادی در صورت از هم پاشیدگی زندگی محافظت میکرد. اما با تغییرات اجتماعی و فرهنگی و افزایش سطح تحصیلات و اشتغال زنان، مفهوم مهریه نیز دستخوش تحول شده است.
امروزه زنان بهصورت مستقل میتوانند در عرصههای مختلف اقتصادی فعالیت کنند و درآمد کسب کنند. این استقلال مالی به زنان این امکان را میدهد که بدون نیاز به اتکا به مهریه، زندگی خود را مدیریت کنند. بنابراین، مهریه دیگر نمیتواند نقشی اساسی در بقای زندگی زناشویی ایفا کند، چرا که زن و شوهر بیشتر بهدنبال تعاملات عاطفی، همفکری و همدلی در روابطشان هستند تا تضمینهای مالی.
یکی از جنبههای منفی مهریه در زندگی زناشویی این است که میتواند بهجای ایجاد امنیت، به منبعی از تعارضات و اختلافات تبدیل شود. مهریههای سنگین و غیرمعقول در بسیاری از موارد باعث بروز تنشهای جدی بین زوجین میشود. برخی از افراد بهدلیل فشارهای خانوادگی یا اجتماعی مجبور به تعیین مهریههای بالا هستند، در حالی که این موضوع نه تنها کمکی به ثبات زندگی نمیکند، بلکه در صورت بروز مشکلات، عاملی برای تشدید اختلافات و حتی فشار بر مردان برای پرداخت آن میشود.
علاوه بر این، مهریههای سنگین ممکن است انگیزههای مادی را در روابط تقویت کند و باعث شود برخی افراد بهجای توجه به عشق و صمیمیت در روابطشان، بهدنبال منافع مالی و اقتصادی باشند. چنین روابطی بر پایههای ضعیف و ناپایداری بنا میشود و در طول زمان میتواند به شکستهای عاطفی و احساسی منجر شود.
در سالهای اخیر، تغییراتی در قوانین مربوط به مهریه در برخی کشورها، از جمله ایران، صورت گرفته است که هدف از آنها کاهش تنشها و مشکلات مربوط به مهریه است. بهعنوان مثال، تعیین سقف مشخص برای پرداخت مهریه یا اجرای قوانین مرتبط با توانایی مالی مرد در پرداخت مهریه، از جمله اقداماتی است که بهمنظور جلوگیری از افزایش مشکلات مالی و اختلافات زوجین اتخاذ شده است. این تغییرات نشان میدهد که جامعه به این نتیجه رسیده است که مهریه نمیتواند عاملی برای حفظ زندگی زناشویی باشد و باید به جنبههای عاطفی و روانی روابط توجه بیشتری شود.
برای اینکه یک زندگی مشترک پایدار و موفق باشد، مهریه بهعنوان یک ابزار مالی نمیتواند نقش اساسی ایفا کند. آنچه واقعاً به دوام زندگی زناشویی کمک میکند، تعاملات عاطفی، احترام متقابل، تعهد به یکدیگر، درک و همدلی است. ازدواج بر پایه عشق، صمیمیت، تفاهم و اشتراکگذاری ارزشها میتواند دوام بیشتری داشته باشد تا ازدواجهایی که بر مبنای مهریههای سنگین و تعهدات مالی بنا شدهاند.
اعتماد و تعامل باز و صادقانه بین زوجین نیز یکی از ارکان اساسی در پایداری یک زندگی مشترک است. در صورتی که زن و شوهر بتوانند در مورد مشکلات و مسائل خود بهصورت سازنده و بدون تنش گفتگو کنند، احتمال بقای زندگی بسیار بیشتر خواهد بود. همچنین، حمایت عاطفی و روانی از یکدیگر و تلاش برای رشد و پیشرفت مشترک در زندگی، از جمله عواملی است که میتواند به استحکام رابطه کمک کند.
در نهایت، باید پذیرفت که مهریه عامل اصلی دوام زندگی زناشویی نیست. اگرچه در گذشته ممکن بود نقش مهمی در تأمین امنیت مالی زن ایفا کند، اما با تغییرات اجتماعی و اقتصادی امروزی، این نقش بهطور قابلتوجهی کاهش یافته است. آنچه به دوام و پایداری زندگی مشترک کمک میکند، عشق، احترام، تعهد و همدلی بین زوجین است. از این رو، لازم است که نگاه جامعه به مهریه تغییر کند و بهجای تکیه بر مهریه بهعنوان یک ضمانت مالی، به جنبههای عاطفی و روانی ازدواج توجه بیشتری شود.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=239611