تهران، شهری که نفس کشیدن در آن این روزها به معضل بزرگی تبدیل شده، در گرداب آلودگی و وارونگی دما گرفتار شده است. با شاخصهای قرمز کیفیت هوا، ریههای پایتختنشینان روزگار سختی را میگذرانند. آیا قوانین و راهکارها میتوانند این چالش نفسگیر را حل کنند؟
به گزارش کیوسکخبر، تهران، شهری با جمعیت میلیونی، در روزهای سرد پاییز و زمستان در محاصره آلودگی هوا قرار میگیرد. وارونگی دما، خودروهای فرسوده، موتورسیکلتهای دودزا، و عدم وزش باد، دست به دست هم دادهاند تا کیفیت هوا در پایتخت به وضعیت قرمز برسد و زندگی را برای ساکنان دشوارتر کند.
براساس گزارشها، شاخص کیفیت هوای تهران در روزهای اخیر به عدد ۱۶۰ و بالاتر رسیده است؛ عددی که نشاندهنده شرایط ناسالم برای همه گروههای سنی است. این شرایط سبب تعطیلی مدارس و هشدارهای جدی از سوی مسئولان شده است، اما آیا این اقدامات کافی هستند؟
پدیده وارونگی دما، که در ماههای سرد سال شایعتر است، یکی از دلایل اصلی افزایش آلایندهها در سطح پایین جو است. در این شرایط، لایههای هوای سرد در نزدیکی زمین حبس شده و آلودگی ناشی از خودروها و صنایع در این محدوده باقی میماند. این امر باعث میشود تهرانیها بهطور مستقیم با هوای آلوده تماس داشته باشند.
از سوی دیگر، نقش خودروهای فرسوده و موتورسیکلتهای قدیمی در تولید آلایندهها غیرقابل انکار است. خودروهای فرسوده با سهم ۳۸ درصدی در آلودگی هوای تهران، یکی از اصلیترین عوامل این بحران هستند. موتورسیکلتها نیز، که عموماً استانداردهای آلایندگی را رعایت نمیکنند، سهم ۲۱ درصدی در انتشار گازهای آلاینده دارند.
طبق اعلام وزارت بهداشت، سالانه ۴۰ هزار نفر در ایران بر اثر پیامدهای آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند. سهم تهران در این آمار بسیار چشمگیر است، بهطوریکه برخی گزارشها از مرگ ۷ هزار نفر در پایتخت به دلیل آلودگی هوا حکایت دارد. این اعداد بهوضوح نشان میدهند که معضل آلودگی هوا چیزی فراتر از یک مشکل زیستمحیطی است و باید به آن بهعنوان یک بحران انسانی نگریسته شود.
در سال ۱۳۹۶، قانون هوای پاک با هدف کاهش آلودگی هوا تصویب شد. این قانون، با ۳۴ ماده و ۲۹ تبصره، دستگاههای مختلف از جمله وزارت صمت، نفت، نیرو و شهرداریها را ملزم به اقداماتی برای کنترل آلودگی کرد. با این حال، اجرای ناقص این قانون باعث شده تا تغییری ملموس در وضعیت آلودگی هوا ایجاد نشود.
یکی از چالشهای اساسی در اجرای قانون، عدم هماهنگی بین دستگاههای مسئول است. بهعنوان مثال، سهم بالای خودروهای فرسوده و موتورسیکلتها در آلودگی هوا نشان میدهد که سیاستهای جایگزینی این وسایل نقلیه بهکندی پیش میرود. همچنین، نبود زیرساختهای کافی برای حملونقل عمومی، شهروندان را مجبور به استفاده از وسایل نقلیه شخصی کرده است.
با وجود تمام مشکلات، راهکارهایی برای کاهش آلودگی هوا وجود دارد. نوسازی ناوگان حملونقل عمومی، گسترش زیرساختهای حملونقل پاک مانند مترو و دوچرخهسواری، و اجرای سختگیرانهتر قوانین آلایندگی از جمله اقداماتی هستند که میتوانند وضعیت را بهبود بخشند.
از سوی دیگر، افزایش آگاهی عمومی در مورد تأثیرات مخرب آلودگی هوا بر سلامتی و محیطزیست میتواند شهروندان را به مشارکت فعالتر در این زمینه تشویق کند. بهعنوان مثال، کاهش استفاده از خودروهای شخصی و رویآوردن به حملونقل عمومی یا استفاده از خودروهای برقی، گامهای کوچکی هستند که تأثیرات بزرگی خواهند داشت.
بحران آلودگی هوای تهران نهتنها یک معضل زیستمحیطی، بلکه یک بحران اجتماعی و انسانی است. راهکارهای کوتاهمدت مانند تعطیلی مدارس و هشدارهای موقتی نمیتوانند پاسخگوی این چالش باشند. برای دستیابی به هوای پاک و کاهش خطرات ناشی از آلودگی، نیاز به اقداماتی جدی و هماهنگ از سوی مسئولان و شهروندان است. آیا تهران میتواند دوباره روزهای پاک و آبی را تجربه کند؟ پاسخ به این پرسش به اراده جمعی همه ما بستگی دارد.