کیوسک خبر ـ عوامل مجموعه «سلام بر ابراهیم» که روایتی انیمیشنی از زندگی شهید ابراهیم هادی محسوب میشود؛ از تجربه ساخت این پروژه بزرگ با محوریت یکی از قهرمانان دوران دفاع مقدس سخن گفتند. انیمیشن «سلام بر ابراهیم» که به زندگی شهید ابراهیم هادی میپردازد تاکنون از شبکههای مختلف سیما روی آنتن رفته است. این انیمیشن که طراحی آن برای هشت فصل پیشبینی شده است در ابتدا با بخش حضور شهید ابراهیم هادی در دوران دفاع مقدس روی آنتن رفت و حالا فصلهای بعدی این مجموعه نیز برای تولید و پخش در دستور کار قرار دارد. چندی پیش پخش فصل دفاع مقدس این مجموعه از شبکههای تلویزیونی برای اولین بار روی آنتن رفت و حالا در شبکه افق دوباره بازپخش شده است. همچنین قسمتی از این مجموعه در جشنواره فیلم عمار ارائه شد و مخاطبان این جشنواره هم توانستند به تماشای آن بنشینند. به همین بهانه با عوامل این مجموعه گفتگو کردیم، علیرضا قانع اسماعیلیپور مدیر گروه نوجوان مرکز پویانمایی صبا، اسدالله دیانتی تهیهکننده، اسماعیل یوسفی کارگردان و افشین زی نوری مدیر دوبلاژ انیمیشن در این نشست حضور داشتند. گفتگو با عوامل انیمیشن «سلام بر ابراهیم» را در زیر میخوانید:
- به تازگی قسمتی از مجموعه «سلام بر ابراهیم» در جشنواره فیلم عمار ارائه شد از بازخوردها بگویید که چطور بود؟
اسدالله دیانتی: ما چند سال است که در جشنواره عمار شرکت میکنیم و فارغ از جایزه که در دوره پنجم این جشنواره برای انیمیشن «بختک» دریافت کردیم معمولاً در این جشنواره حضور داریم. واقعیت این است که کسی برای جایزه در این جشنواره حضور نمییابد فکر میکنم این جشنواره تکلیفی را ادا میکند و هرکسی در این حوزه بتواند کاری کند، انجام میدهد.
- در چند ماه اخیر انیمیشنها در سینماها فروش خوبی داشتند ممکن است به صورت ویژهتر برای اکران نسخه سینمایی فیلم هم قدمی بردارید؟
دیانتی: این یک پروژه هشت ساله است. در حال حاضر یک فصل از این انیمیشن پخش شده و بقیه فصلها در پیش تولید است. قرار بود چهار فصل باشد اما الان هشت فصل میشود تیم نویسنده و پژوهش کاملاً عوض شده است. با هماهنگی شورای فرهنگی عمومی کشور این پروژه به اولین پروژه «زنجیره ارزش» تبدیل میشود یعنی برای آن بازی رو میزی طراحی شده و گیم و نوشت افزار طراحی و تولید میشود که برخی از اینها را بین زمان تولد و یا شهادت ابراهیم هادی رونمایی کنیم. همچنین در برنامهای که هماهنگ کردیم دو نسخه سینمایی طراحی شده است که در فاصله دو و نیم سال اکران میشود. در نسخه سینمایی سیر تکامل شخصیتی و فضای قهرمانی و ویژگیهای شخصیتی را بیشتر در شهر میبینیم تا جنگ. یک رویکرد بینالمللی هم میدهیم و روایت را به گونهای میبریم که بتوان در کشورهای در حلقه اول در کشورهای حوزه مقاومت و در مدل دوم هم به عنوان ورزشکار یا قهرمان در دیگر کشورها عرضه کنیم. ماهیت این نسخه سینمایی هم کاملاً متفاوت از سریال است و محتوایی است که در سریال دیده نشده است. الان پیش تولید آن شروع شده است اما تا به تولید و اکران برسد به سال ۱۴۰۳ میرسد.
- از جزئیات سریالی این انیمیشن بگویید، هرچند قرار است زندگی شهید ابراهیم هادی را در فصلهای مختلف ببینیم اما چرا قصه زندگی این شهید با جبهه و میدان جنگ شروع شد در حالی که زندگی این شهید در جوانی در والیبال و کشتی خیلی قهرمانانه است اما آنها را نمیبینیم؟
علیرضا قانع اسماعیلیپور: مبنای کار بر اساس کتاب «سلام بر ابراهیم» است که دوستان زحمت کشیدند و این کتاب را به نویسندگان فیلمنامه دادند و به فیلمنامه بدل شد. این قصه قرار است در صد قسمت فیلمنامه تولید شود. نکتهای که میگوئید درست است اما شما اکنون فصل چهارم این مجموعه انیمیشن را دیدید و ما هنوز فصلهای اول تا سوم را تولید نکردیم. دوستان و تیم سازنده از حرفهایهای تولید انیمیشن هستند، سختترین بخش کار بخش جنگ بود و برای همین دوستان از فصل چهارم، تولید را شروع کردند. این تولید ۱۰۰ قسمتی یک کار صنعتی محسوب میشود. ما در مرکز صبا دو گروه فیلمنامه و تولید داریم و آقای دیانتی بخش فیلمنامه را هم خودشان مدیریت کردند و مجموع تحقیقات این گروه شد فیلمنامه شهید ابراهیم و سپس پیش تولید فصل چهارم را شروع کردیم و به تولید رساندیم و الان پیش تولید فصل یک انجام میشود. این نکته درست است که بیننده شهید هادی را نمیبیند و بعد یک باره او را وسط میدان جنگ میشناسد ولی به مرور که فصلهای یک و دو و سه ساخته شود مخاطب با شخصیت او آشنا میشود. آنچه برای ما اهمیت داشت ساخت مجموعهای جنگی با این وسعت بود که تا به حال تجربه نشده بود. ما انیمیشن در حوزه جنگ با این ابعاد تاکنون نداشتیم. نود درصد انیمیشنهای مرکز صبا هم برای خود ما هست و تاکنون با این تکنیک و فضا که مخاطب را به میدان جنگ ببرد کاری نشده است. بیننده اینجا حس میکرد واقعاً میدان مین میبیند.
- و چرا قسمتهای پخش شده از همان فصلها شروع نشد؟
قانع: یک نکته این است که ما نمیتوانیم فصلها را تولید کرده و نگه داریم. پیش تولید و تولید همین ۱۳ قسمت در فصل چهارم حدود ۳ سال طول کشید. در تولید این مجموعه انیمیشن وقتی فصلی تولید شد دیگر طراحیها کنار گذاشته میشود و هر فصلی پیش تولید جدیدی میخواهد. مخصوصاً در اینجا که در هر فصل شهر و لوکیشن ها و شخصیت عوض میشود. هر کدام هزینه و زمان خود را میخواهد.
- هقهق گریه در استودیوی دوبله
اسدالله دیانتی: ما فیلمنامه را بر مبنای کتاب نوشتیم که بیشتر از یک میلیون و ۵۰۰ هزار نسخه در کشور فروش داشته و مخاطب زیادی دارد. در این سه سال ما هیچ کار تبلیغی نداشتیم و خواستیم با کار پیش برویم. با این حال زمانیکه تصمیم گرفتیم کار رسانهای هم انجام دهیم، خواستیم صفحهای برای این شهید باز کنیم و دیدیم حدود ۱۵۰۰ صفحه در اینستاگرام به نام اوست. وقتی با این صفحات ارتباط گرفتیم خود آنها مبلغ پروژه شدند و با اشتیاق هم کار کردند و ما از اینها بازخوردهای زیادی میگیریم که حتی به طور مثال در یک روستای دورافتاده که سریال پخش میشود عدهای نوجوان جمع شدهاند و به صورت گروهی سریال را میبینند. این اتفاقی نبود که ما هماهنگیاش را انجام داده باشیم هیچ سهمی در برگزاری آن هم نداشتهایم و فقط یک اطلاع رسانی نسبت به پخش ساعت و روز سریال از شبکهها بوده است. یا زمانی خواستیم مخاطبان با ۱۶۲ تماس بگیرند و یک جریان راه افتاد و یا درخواست کردیم با پخش سریال استوری بگذارند که دوباره جریان شد و الان فکر میکنم یک گزارش ۳۰۰ یا ۴۰۰ صفحهای از این بازخوردها را داریم. شهید ابراهیم هادی، علمدار کانال کمیل است و این کانال فقط یک قهرمان ندارد. قهرمانان زیادی هستند که ما فرصت پرداخت به همه آنها را نداشتهایم. شخصیت ابراهیم به قدری شناخته شده است که در اردیبهشت که تولدشان بود در بیش از ۸۰ نقطه کشور برایشان تولد میگرفتند. یعنی برای نوجوان و جوان کاملاً شناخته شده است. ما در فصلهای دیگر به زندگی او میپردازیم به محله او میرویم. به کسانی میپردازیم که از آنها تأثیر گرفته است به طور مثال او از شاگردان علامه محمدتقی جعفری بوده است و یا نزد حاج اسماعیل دولابی میرفته است. او شخصیتی چند وجهی است که مداحی میکرده و کشتی گیر و والیبالیست و… بوده است.
- آقای زی نوری ما در انیمیشنهای جهانی خیلی این تجربه را میبینیم که در دوبله سراغ چهرهها میروند چقدر بازیگر چهره میتواند اینجا هم به دیده شدن کار کمک کند؟
افشین زی نوری: بله در جهان این اتفاق رخ میدهد. اینجا هم در چند مورد این تجربه دیده شده است. با این حال به نظرم مخاطب چندان با آن ارتباط برقرار نکرد و شاید دوستانی که چنین تجربههایی را داشتند چندان کار را جدی نگرفتند. آنچه که مسلم است این است که مجموعه کارهای انیمیشن که چند سال یک تیم حرفهای روی آن زحمت میکشند میطلبد که یک مجموعه حرفهای در حد بضاعت کار را دوبله کند. خود من هم دوست داشتم کارهایی از این دست مثل تجربههای جهانی که از قبل کار صدابرداری انجام میشود و بعد روی آن کار انیمه انجام میشود رخ دهد که فکر میکنم این تجربه هم در کشور ما کمتر از تعداد انگشتان دست بوده است.
- این کار از کی به شما پیشنهاد شد؟ و خروجی کار مورد رضایت شما بود؟
زی نوری: دوستان عزیز به امور دوبلاژ صداوسیما مراجعه کرده بودند و بعد آقای نقی یی مدیر امور دوبلاژ با من صحبت کرد و مسئولیت آن را به من سپرد. با اوضاع امروز دوبله، من هم در حد بضاعتی که داشتیم سعی کردم بهترین گویندهها را انتخاب کنم و دوستان هم واقعاً هر یک که برای دوبله آمدند سنگ تمام گذاشتند. کسی نیامد همینطور از سر باز کند یا دیالوگی بگوید و برود. من طراحیها را که دیدم به نظرم آمد که خیلی زحمت کشیده شده است ۵۰ درصد از کار را دوستان انجام داده بودند و حالا نیم دیگر نوبت ما بود که به این تصاویر جان بدهیم.
- هقهق گریه در استودیوی دوبله
زی نوری: کارم سخت بود به واسطه اینکه شخصیتهای این مجموعه انیمیشن از جمله خود شهید هادی باید صدای پرصلابت و محکم و مقتدری میداشت ضمن اینکه او از کودکی مسجد رفته است و نوحه سرایی و قرائت قرآن داشته است. دربارهاش مطالعه و تحقیق کردم و البته تا حدی هم اسم او را از قبل شنیده بودم و میدانستم که این شخصیت بین نوجوان و جوان امروز شناخته شده است. بنابراین فکر کردم او باید صدایی پرقدرت داشته باشد و درنهایت به آقای منوچهر زنده دل رسیدم که هم صدای زیبایی داشت هم آن صلابت را دارد و هم از نکات مثبت او این بود که به راحتی میتوانست اذان بگوید، قرآن بخواند و قرائتی از آیات داشته باشد. من سعی کردم از گویندگانی دعوت کنم که یا خودشان آن زمان و فضا را درک کردهاند یا در حال و هوای آن دوران بودهاند. مثلاً علی جلیلی باله که خودش از نزدیک شهید ابراهیم هادی را دیده بوده است و میشناخت. او هم در این مجموعه گویندگی شهید ابراهیم همت را بر عهده گرفت.
- حضور چنین افرادی چقدر به حال و هوای خود مجموعه کمک کرد؟
زی نوری: خاطرم هست در استودیو ضبط میکردیم و به او گفتم میخواهیم فضایی را ایجاد کنیم که رزمندهای در جبهه است و نوحه میخواند. آقای جلیلی باله هم در استودیو نشست و شروع به نوحه خوانی کرد. پایان نوحهاش هم یک باره به هقهق کردن و گریه کردن رسید و فضای متفاوتی شد که شاید سالها بود در استودیو دوبله پیش نیامده بود. ما در این مجموعه سینه زنی داشتیم، اذان گفتند، پیش نماز داشتیم، نماز جماعت و… در دوبلهها انجام شد و همه این اتفاقات در استودیو رقم خورد. ضمن اینکه در این دو سال کرونا خیلی کارمان سخت شد چون هر گویندهای باید جدا دیالوگهایش را بیان میکرد.