محسن روحی صفت، کارشناس مسائل بینالملل
کیوسک خبر ـ یکی از موضوعاتی که در چارچوب قرارداد ۱۳۵۱ مورد توجه و اجرا قرار نگرفته، نظارت بر اجرای معاهده و نیز محل اندازه گیری آب است. در سالهای خشکی به میزانی که خشکسالی هست از میزان عدد حق آبه ایران طبعا کاسته می شود اما ایران هیچ وقت برای اندازه گیری این میزان در سرچشمه درخواست نداشته است به ویژه در سال های قبل. در یکی دو سال اخیر که آب به شدت کم شده درخواست برای اندازهگیری مطرح شده است اما با بازدید طرف ایرانی به دلایل مختلف موافقت نشد. این در حالی است که روش اندازهگیری آب هم در قرارداد مشخص شده است. طالبان معتقد است که زمینهها و شرایط برای اندازهگیری آب در سرچشمه در اثر جنگ تخریب شده است و محل آن قابل بازدید نیست. حتی هیاتی از وزارت نیرو سال گذشته به کابل رفت و روند مذاکرات هم مثبت بود اما اجازه بازدید به آنها از سد کجکی و اندازهگیری آب را ندادند. افغانستان طبق قرارداد ۱۳۵۱ متعهد است کاری نکند ایران از حق آبه محروم شود اما متاسفانه این کار با ساخت سد کمال خان انجام شد. این سد طوری ساخته شده است که وقتی پر میشود آب آن به سمت ایران سرازیر نمیشود و به سمت شورهزاری در افغانستان جریان پیدا می کند و متاسفانه در ساخت این سد خود ایران هم مشارکت داشت و سیمان آن را تامین کرد. موضوع آب بیشتر به نفع طالبان تمام شده است چون موضوع آب، مساله حساسی برای مردم این کشور است و دفاع طالبان از آب مورد توجه مردم این کشور از هر قوم و طایفهای قرار میگیرد و این رفتار طالبان در قبال مقامات ایران در مساله آب برای طالبان مشروعیت ایجاد میکند. متاسفانه در رفتار و سیاست ما درباره افغانستان به ویژه در بحث آب، عنصر اقتدار مشاهده نمیشود. اما اینکه چطور باید در سیاست هایمان اقتدار به خرج دهیم یک سوال جدی است؟ برخی نهادهای پیگیر سیاستها در قبال طالبان و افغانستان رفتار و امتیازاتی حداکثری را برای طالبان در نظر گرفتهاند. در موضوعاتی از جمله امنیت مرزی، مواد مخدر، شیعیان و اقلیت ها و داعش هر نوع همکاری با طالبان در سالهای گذشته انجام دادیم و در دو سال گذشته که طالبان روی کار آمده است با وجود به رسمیت نشناختن آنها در سطح این همکاریها تغییری ایجاد نشده است. دیپلماسی و سیاست ما در افغانستان متاسفانه شخصی سازی شده است، البته من هرگز موافق تقابل با طالبان نیستم. راهحل مساله آب در مناطق و شهرهای مرزیمان با افغانستان تکیه بر آب هامون نیست، بلکه بی نیازی ما به آب و عدم اتکا به آبی که از سوی افغانستان سرازیر میشود است. ما باید بدترین سناریو درباره این مساله را در نظر بگیریم و بر اساس همان رفتار کنیم؛ فرض کنیم که دیگر آبی از افغانستان به سمت ایران نمیآید در آن صورت چه باید کرد؟ ما باید مدل توسعهمان در این بخش را کاملا متفاوت کنیم. طرحی در این رابطه نوشته شد اما وزارت نیرو هنوز برای این مساله کاری نکرده است چون اساسا کار بسیار سختی است و هماهنگی مسئولان را می خواهد. البته خوب طبیعی است تغییر مدل توسعه در سیستان و بلوچستان و هماهنگی مسئولان و دستگاه ها بسیار سخت اما انداختن تقصیر گردن افغانستانیها کار آسانی است. همچنین ایجاد جایگزین برای تامین آب به جای رودخانهها باید مورد توجه قرار گیرد، مثل آنچه قطر و عربستان انجام دادند. ما از دریای عمان خط لوله کشیدیم تا یزد ولی برای سیستان در حالی که بودجه هم گذاشتند انجام نشد و پولش هم جای دیگر خرج شد. با توجه به شناختی که از روحیات مردم افغانستان دارم می گویم هر کس در افغانستان حاکم باشد، سیاست آنها درباره آب روشن است.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=190696