هادی حقشناس – تحلیلگر مسائل اقتصادی
کیوسک خبر – ۱۸ اردیبهشت سال ۹۷ زمانیکه ترامپ از برجام خارج شد تا امروز، کشور معطل مذاکرات نماند؛ یعنی در طول سه سال گذشته، کشور در ابعاد مختلف از جمله بخش صنعت، خدمات، کشاورزی و… به کار خودش ادامه داد. اینگونه نبود که همهچیز متوقف و دستها بالا باشد تا ببینیم در مذاکرات و برجام چه میشود. اینکه گفته شده در سه سال گذشته کشور درگیر جنگ اقتصادی بوده دقیقا ناظر بر همین معناست. جنگی شروع شد و طبیعتا در جنگ مقابلهای وجود دارد، طرف مقابل از همه امکانات استفاده کرد که به لحاظ اقتصادی ایران در تنگنا قرار بگیرید، اگر این سمت در اقتصاد ایران فروپاشیای اتفاق نیفتاد، به دلیل تدبیر و راهکارهایی بوده که در بخشهای مختلف اتخاذ شده است، گرچه در چند قلم کالا مانند مرغ که وابستگی شدید به واردات نهاده دارد، مشکلاتی ایجاد شده ولی در مجموع سه سال گذشته مبنا این بوده است که با پذیرش عدمتحقق برجام کار جلو برود. همین امروز که کشور اداره میشود آیا معنا و مفهوم آن این است که همه منتظر برجام هستند؟ اما این واقعیت را در موضوع عدماحیای برجام باید پذیرفت و آن، این است که بالاخره کشور هم نیاز به واردات دارد و هم صادرات، وقتی برجام احیا نشد، همچنان که در سه سال گذشته نشد، در واردات و صادرات دچار مشکل شدهایم و نمیتوان گفت از یک سمت به فکر احیای برجام نباشیم و از طرف دیگر انتظار داشته باشیم عدماحیا، عوارضی نداشته باشد. نمیتوان از یک طرف گفت احیای برجام اولویت نیست و از طرف دیگر نوسانات قیمت ارز را که از جمله عوارض کاهش صادرات نفتی و غیرنفتی است، نپذیریم. نمیتوان گفت جنگ اقتصای وجود دارد، اما عوارض جنگ اقتصادی را نپذیرفت. چگونه است که در دوران دفاع مقدس میپذیرفتیم مثلا دزفول بمباران شده و بخشی از زیرساختها از بین رفته است ولی امروز که سه سال است در شرایط جنگ اقتصادی به دلیل خروج آمریکا از برجام هستیم، عوارض آن را نمیپذیریم. اینها واقعیتهای مساله است و اگر اصل مساله را درست تبیین کنیم و واقعیتها بپذیریم آنگاه میتوان هم درباره دلایل عدمپذیرفتن برجام و هم درباره عوارض و مزیتهای آن بحث کرد ولی به شرطی که همهجوانب به درستی مورد بررسی قرار گیرد. به عبارت دیگر هم اگر مواهبی دارد، آن را بپذیریم و هم هزینههای آن را. روی واژه جنگ اقتصادی تاکید میکنم؛ در جنگ نمیشود طرفین هزینه نداشته باشند، طبیعی است که میتوانند دستاور هم داشته باشند، وقتی هر دو را با هم دیدیم میتوانیم به قضاوت واقعبینانه برسیم. مثل این است بگویند چرا قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفتیم! به هر دلیلی که این قطعنامه پذیرفته شد، تاریخ باید درباره آن قضاوت کند. طبیعتا روزی تاریخ درباره برجام، احیای برجام، هزینهها و عواید آن قضاوت خواهد کرد. درباره برجام یک تجریه ساده داریم. در سال ۹۴ که برجام احیا شد سال ۹۵ و ۹۶ تورم کشور یک رقمی و درآمدهای ارزی افزایش یافت که اینها از دستاوردهای آن بود. اگر برجام بد است چرا همه دنبال احیای آن هستند؟ امروز هیچیک از جریانهای سیاسی مخالف احیای برجام نیست؛ بنابراین برجام حتما مزیتهایی داشته است. نکته مهم در مورد برجام اینکه آمریکاییها باید تضمین بدهند که بعد از احیای برجام، بار دیگر به زیر میز نزنند و موضوع مذاکرات فقط درباره برجام باشد؛ ضمن اینکه باید همه تحریمهایی که از سال ۹۷ علیه ایران اعمالشده برداشته شود.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=108914