عبدالحمید شهرابی؛ کارشناس مسائل بین الملل
کیوسک خبر ـ انتخاب سه کشور، ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا برای سفر رئیس جمهور به آمریکای لاتین حاوی پیام مشخصی است و آن پیام این است که ایران در راستای تحکیم مناسبت بینالمللی خود در این مقطع، علاوه بر تقویت روابط با بلوکهای قدرتمند جدید مثل بریکس و شانگهای، جایگاه ویژهای برای کشورهایی قائل است که در خط مقدم مقاومت در مقابل نظام سلطه امپریالیستی هستند. حکومتهای مستقر در هر سه کشور کوبا، ونزوئلا و نیکاراگوآ هر سه محصول پیروزی انقلاب مردم این کشورها هستند و در واقع در مسیر قطع وابستگی به ایالات متحده و دولتهای اروپایی به قدرت رسیدهاند و لذا خارج از اراده نظام سلطه امپریالیستی و بر پایه منافع ملی خود تصمیم میگیرند و این یک امتیاز ویژه است. از این لحاظ، پیام سفر آقای رئیسی دارای یک پیام سیاسی ویژه است و آن اینکه، ایران قصد ندارد در مقابل فشارهای آمریکا خم شود و به جای آن عزم دارد تا روابط خود را با کشورهای جهان از چین و روسیه گرفته تا کشورهای همسایه و منطقه استراتژیکی چون آمریکای لاتین که تا همین چند وقت پیش “حیات خلوت” آمریکا نامیده میشد، تقویت کند. در اظهارات خود رئیسجمهور و وزیر امور خارجه این اهداف اعلام شده است. طبق گفته آقای رئیسی، هدف گسترش مناسبات ایران با کشورهای مستقل در فضای فروپاشی نظام تکقطبی و حضور و تقویت اتحادیههای جدید بینالمللی است. مقامات دولتی همچنین اعلام کردهاند که رویکرد این سفر ارتقای همکاریهای فیمابین در حوزههای متنوع اقتصادی و بالاخص در حوزه انرژی است. در عین حال، حضور وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران در بین هیئت همراه رئیسجمهور، رویکرد ایجاد و بسط همکاریهای نظامی با دیگر سنگرهای مقاومت در جهان را نشان میدهد. تمرکز ایران در روابط با کشورهای حوزه آمریکای لاتین باید روی حفظ، تقویت مناسبات سیاسی و همچنین متحول کردن روابط اقتصادی باشد. با توجه به تحریمهای آمریکا، تحول بخشیدن و تعمیق روابط اقتصادی بینالمللی برای ایران نه تنها یک نیاز بلکه یک ضرورت است. همکاریهای اقتصادی به ویژه در حوزه انرژی با این کشورها کماکان یک رکن اساسی در توسعه اقتصادی محسوب میشود. ایران و ونزوئلا هر یک به تنهایی دارای منابع عظیم نفت هستند. این در حالی است که غالب کشورهای آمریکای لاتین نیاز به مواد سوختی دارند. همکاری ایران در سال گذشته برای بازسازی یکی از پالایشگاههای نفت غیرفعال در ونزوئلا نمونه امکاناتی است که در این زمینه میتوان به آن توجه داشت. در سطحی وسیعتر، لازم است به این واقعیت توجه شود که اغلب کشورهای آمریکای لاتین به علت سوابق وابستگی شدید به کشورهای غربی، درگذشته به اسپانیا و پرتقال و بعدا به ایالات متحده، طی یک دوره طولانی تاریخی از امکان رشد اقتصادی بر پایه منافع ملی با استفاده از منابع سرشار طبیعی خود، همچون زمینهای وسیع حاصلخیز و معادن فلزات قیمتی، محروم بودهاند. گذشته تاریخی این کشورها حاکی از تاراج و به غارت بردن منابع مادی سرشارشان توسط شرکتهای انحصاری غربی بوده است و در تمامی سالهای بهرهکشی غرب از ملل آمریکای لاتین، تلاشی چندان برای ایجاد زیرساختهای مهم اقتصادی در این کشورها صورت نگرفته است. اکنون که حکومتهای مستقل از آمریکا در آن منطقه میخواهند اقتصاد کشورشان را با بهرهگیری از منابع ملی خویش و همکاری با کشورهای مستقل دیگری چون ایران به پیشببرند، ایران میتواند به این تحول بنیادی توجه ویژه باشد. این بدین معنی است که ایران میتواند در احداث پروژههای زیربنایی در حوزههای متنوع، از انرژی گرفته تا جاده، سیستمهای حمل و نقل، کشاورزی، شاخههای مختلف صنعتی و همچنین بهداشت و سلامت در کشورهای آمریکای لاتین مشارکت داشته باشد و در این راستا از همکاری سازمانهای قدرتمند جهانی چون بریکس نیز منتفع شود. ما در این زمینه پیشرفتهایی داشتهایم که حتی در زمان اوج خود متناسب با ظرفیتهای موجود نبوده است. مضافاً اینکه سطح روابطمان با کشورهای آمریکای لاتین و بالاخص کشورهای خط مقدم مقاومت در آن منطقه، همواره دستخوش افت و خیز بوده است. سطح روابط در بعضی مقاطع مثل دوران ریاستجمهوری آقای احمدینژاد افزایش داشته و در مقطعی دیگر و مشخصا تحت ریاست جمهوری آقای روحانی کاهش داشته و بعضاً رو به صفر رفته است. به همین علت تا زمانی که روابط با این کشورها به صورت استراتژیک دیده نشود و یک برنامه جامع درازمدت در حوزه همکاریهای اقتصادی در این زمینه تدوین نشود و به اجرا درنیاید، درب کماکان بر همان پاشنه سابق خواهد چرخید. بنابراین، اگر چه طی دو سال گذشته شاهد پیشرفتهای نسبتا قابل توجهی در خصوص همکاریهای اقتصادی با برخی از کشورهای آن منطقه و بالاخص ونزوئلا بودهایم، لکن هنوز با رسیدن به سطح روابط مطلوب با این بخش مهم از جهان، فاصلهمان زیاد است. این در حالی است که هم امکانات قابل توجه اقتصادی در این کشورها وجود دارد و هم تمایل حاکمان بسیاری از آن کشورها این است که سطح روابطشان را با ایران گسترش دهند. با بازگشت شرکتهای آمریکایی و حتی برخی کشورهای عربی از جمله عربستان به سرمایهگذاری در کشورهای آمریکای لاتین شرایط رقابتی شدیدی در بازار آمریکای لاتین ایجاد شده در این زمینه، برنامه همکاری اقتصادی چین با کشورهای آمریکای لاتین فقط در دوره ۵ ساله بین ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ شامل ۵۰۰ میلیارد تجارت و ۲۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم بوده است. همانطور که شما اشاره کردید کشورهای همسایه ما نیز در این منطقه، همچون عربستان، امارات، قطر و ترکیه نسبت به نیاز سرمایهگذاری در آمریکای لاتین بههیچوجه بیتوجه نبودهاند. به طوری که میزان مبادلات اقتصادی این کشورها با کشورهای آمریکای لاتین در حوزههای مختلف و بالاخص انرژی بالغ بر دهها میلیارد دلار بوده است. با این حال، تعدادی از کشورهای آمریکای لاتین و مخصوصا کشورهای مستقلی چون همین سه کشور، تجارت با ایران را ترجیح میدهند. با اینحال، ما از این امتیاز نسبی آنطور که باید بهره نگرفتهایم. بدیهی است که برای جبران عقبماندگی در این زمینه باید تلاش مضاعف و برنامهریزی کرده و پیگیریهای لازم را انجام دهیم. لازمه همه این کارها کمک به ایجاد و تقویت اراده در دستگاههای ذیربط حکومتی است. باید به موضوع بسط روابط ایران با کشورهای آمریکای لاتین به عنوان یک مطالبه مردمی نگاه کرد و رسانهها در این زمینه میتوانند نقش مؤثر ایفا کنند. در برخی موارد مثل رابطه با ونزوئلا، سوریه و قطر که در دورهای با تحریمهای شدید و مشکلات سیاسی مواجه بودند شاهد بودیم که ایران ضمن پرداخت هزینههای زیاد، تلاش کرد روابط خود با این کشورها را حفظ کرده و از آنها حمایت کند، ضعف کار ما در چیست که در اینگونه موارد با حل شدن یا کاهش مشکلات این کشورها ما در نفع اقتصادی چند پله از سایرین عقب میمانیم، آنچه میشود اضافه کرد این است که به طور کلی لازم است ما در مورد ظرفیتهای ناشی از دیپلماسی اقتصادی تجدیدنظر جدی داشته باشیم و ساز و کارهای نظام سنتی، محافظهکار و غیر کارا در این حوزه را کاملا متحول کنیم. بسط روابط اقتصادی بینالمللی ضامن پیشرفت ایران خواهد بود و با توجه به تجربیات گذشته، باید رویکردی کاملا تحولگرا در این حوزه داشته باشیم.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=192614