مرتضی مکی؛ کارشناس مسائل بینالملل
کیوسک خبر ـ حمله به یکی از مراکز امنیتی وزارت دفاع جمهوری اسلامی اولین حملهای نیست که توسط عوامل منتصب به رژیمصهیونیستی انجام میشود و احتمالا آخرین آن هم نخواهد بود. ما از این نوع حملات در اصفهان، تهران، کرج داشتیم و همواره متهم اصلی اینگونه حملات اسرائیل عنوان شده است. رسانههای اسرائیلی نیز به این نکته اذعان داشتند که این اقدام از سوی رژیمصهیونیستی بوده و برخی از مقامات آمریکایی غیرمستقیم بر این نکته اذعان کردند. در شرایطی که به نظر میرسد شاید یک روزنه خیلی کوچکی برای احیای برجام وجود داشته باشد، اسرائیلیها تلاش میکنند با اینگونه اقدامات، این فضایی که شاید میتواند یک حسن ختام مثبت برای برجام باشد را از بین ببرند. واکنش جمهوری اسلامی به این حمله نشان میدهد که در واکنش به این حمله به دنبال موضعگیری سخت و افتادن در تله اسرائیلیها نیستند و به خوبی آگاه هستند که فضای به وجود آمده حتی فضای مناسبی برای واکنش سیاسی تند هم نیست. به نظر میرسد در اینگونه حملات، شاید محل پرواز این حملات از سمت آذربایجان، داخل کردستان عراق یا خلیج فارس باشد که با توجه به پایگاههایی که اسرائیل دارد، هرکدام میتواند بخشی از طراحی این عملیات باشد. در میان این حادثه، وزیر خارجه قطر به تهران آمد و شاهد مذاکراتی برای حل اختلاف ایران و اوکراین بودیم و از طرف دیگر شاهد اظهارات مقام اوکراینی و احضار کاردار این کشور به وزارت خارجه بودیم در تحلیل تحولات بعد از این اتفاقات باید گفت که واکنش اوکراین نسبت به این حادثه بیشتر بر این اساس است که اوکراینیها تلاش میکنند از فضای موجود حداکثر بهرهبرداری سیاسی و تبلیغاتی را ببرند. با توجه به اینکه دولتهای غربی، آمریکا و اروپا فضایی را علیه ایران در جنگ اوکراین ایجاد کردند که ایران در کنار روسیه، علیه غرب و اوکراین حضور داشته است، به همین دلیل، سفر وزیر خارجه قطر به ایران را که همواره تلاش کرده نقش میانجی را در روابط ایران و آمریکا ایفا کند و کنشگری در عرصه منطقه و جهان داشته باشد، باید در این قالب نگاه کرد که برای جمهوری اسلامی، اینگونه میانجیگریها میتواند فرصتی باشد تا در جنگ روانی که علیه کشورمان در جریان در جنگ اوکراین راه انداختند، از آن استفاده کنند. به هرحال ایران یک شروع مذاکره با اوکراین داشته است و اگر بخواهیم موضوع پرونده ایران و اوکراین را مدیریت کرده و آن را ببندیم راهی جز گفتوگوی مستقیم با مقامات اوکراینی نیست و اگر این گفتوگوها به صورت جدی پیگیری شود، میتواند تاحدودی سیاستهای غرب در اوکراین را علیه ایران خنثی کند. مواضعی که آقای امیرعبداللهیان در کنفرانس خبری با وزیر امورخارجه قطر داشتند نشان میدهد که ایران به سمت عملگرایی بیشتری در موضوع اوکراین پیش گرفته و تاکید کردند که همکاری با روسیه به معنای قرار گرفتن مقابل اوکراین نیست و یا همکاری با اوکراین به معنای قرار گرفتن در مقابل روسیه نیست. به هرحال این مواضع میتواند پیامی به هر دو طرف باشد. حتی اگر این عملگرایی خیلی دیر اتخاذ شود، به این صورت است که ماهی را هروقت از آب بگیری فرصتی است برای آنکه بتوان از حداقل فرصت استفاده کرد. اسرائیلیها در دوره نتانیاهو سیاست دشمنی بسیار جدیتری نسبت به ایران انجام میدهند و با توجه اینکه دولت بایدن نیز همراهی و همسویی بیشتری با اسرائیل دارد و فضای گفتوگو و مذاکره غرب و آمریکا با ایران بسیار دشوار شده، نتانیاهو میکوشد از این فضای به وجود آمده علیه ایران از طرف اروپا و آمریکا حداکثر استفاده را برای هدف قرار دادن مراکز نظامی در سوریه و هم آنجا که بتواند با پهبادهای خود در داخل ایران اقداماتی علیه ایران سازماندهی و اجرا کند. اینگونه رفتارها در سوریه و ایران، قطعا ارتباط مستقیمی با فضای اجماعی که علیه ایران شکل گرفته دارد. با توجه به اتفاقاتی که افتاده، سران آمریکا در کنار اسرائیلیها مدام از پلن B و حمله به مراکز هستهای ایران صحبت میکنند. همواره در مورد پلن B به این نکته اشاره شده که غرب به دنبال درگیری جدید در منطقه است و این تهدید به وقوع جریان، میتواند ابزار جنگ روانی و هم تهدید نظامی جدی باشد.
به نظر من پلن B در حال اجرا شدن است، پلن B انزوای سیاسی ایران و تنگ کردن حلقه محاصره اقتصادی است. پلن B فشار به عراق برای کاهش مبادلات تجاری با ایران است. فشار به چین در نخریدن نفت از ایران است. فشار به عمان و امارات و ترکیه جهت محدود کردن جهت خودشان با ایران است. سفر معاون خزانهداری آمریکا به منطقه به عمان، امارات و ترکیه در همین راستا و برای بررسی ارزیابی مسائل است. به هرحال جمهوری اسلامی ایران در قبال این جنگ سیاسی، اقتصادی و روانی که آمریکاییها در منطقه و جهان علیه ایران شکل دادند راهی جز دیپلماسی و استفاده از ابزارهای لازم برای خنثی کردن سیاستهای تبلیغی علیه ایران ندارد. به هرحال سفر آقای رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی به تهران فرصتی است که شاید ما از این طریق بتوانیم پرونده هستهای را حل کنیم. یک چارچوب و زمانبندی برای بستن این پرونده در آژانس داشته باشیم تا حداقل از طریق آژانس نتوانند با امنیتی کردن پرونده هستهای و ارسال آن به شورای امنیت، فضا را علیه ایران تنگتر و سختتر کنند. باید از محدود فرصتهای باقیمانده برای احیای برجام حداکثر استفاده را کرد، راهی جز استفاده از ابزار سیاسی و دیپلماتیک وجود ندارد و قطعا به غیر از این، کشور همین شرایط سخت اقتصادی را تحمل میکند. همین فشارهای سیاسی و تهدیدهای نظامی که وجود دارد میتواند چشمانداز آینده کشور را بسیار ابهامبرانگیز و تیره کند. در عالم سیاست هیچچیز غیرممکن نیست. حمله روسیه به اوکراین نشان داد در دهه سوم قرن ۲۱ همهچیز امکان دارد. دههای که انتظار نمیرفت هیچ کشوری مانند روسیه بخواهد با حمله نظامی جغرافیای منطقه را تغییر دهد. همهچیز امکانپذیر است اما با توجه به متغیرهای موجود احتمال اینکه بخواهد درگیری نظامی علیه ایران شکل بگیرد، ضعیف است. به نظرم وقتی دشمنان ابزارهای اقتصادی، سیاسی، تبلبیغاتی و روانی رسانهای را برای محدود کردن ایران دارند، نیازی به ابزار نظامی و وقوع جنگی که ابعاد آن غیرقابل پیشبینی است و هزینههای سنگینی به منطقه و کشورها تحمیل میکند، ندارند. به نظرم مسیری که دولتهای غربی و اروپایی در قبال ایران پیش گرفتند در همین راستا است و میخواهند با آن ابزارها به اهداف خودشان نزدیک شوند. تنگتر شدن حلقه محاصره ایران و تبعات آن در بازار ایران به خوبی نشان میدهد وضعیت شکننده سیاسی و اقتصادی جامعه ایران نیازمند وحدت ملی و رویکرد تنشزدایی در سطح منطقه و جهان است.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=180806