اینجا شمال است جایی که ۱۲۰ هزار شالیکار تا ۶ ماه دیگر هم باید هی بیایند و بروند و شالی خیس شده بپاشند در خزانه و صبر کنند تا نشایشان سبز شود و سبزینهها را بچینند و به زمین اصلی منتقل کنند و نشا کنند و وجین و چشم بدوزند به آسمان و آفتاب و باران تا فصل برداشت خوشههای زرد برسد و سفرههای ما را سبزتر کنند و شاید هم به قدر چند کیسه، کشور ما را خودکفا در برنج. این داستان تکراری هر سال است شالیکاران حقشان را برای سرزمین پدری شان ادا میکنند، بی خیال آنکه زحمتش برای آنان است و سودش برای دلالها و واسطه ها؛ حالا اما از بازار برنج شمال خبر می رسد که اوضاع قرار است امسال فرق کند، برنج بورسی شده است و فقط کشاورز است و خریدار و تالار بورس، نه دلالی وجود دارد نه سلف خر، نه بنگاهی وجود دارد نه عمده فروش، کشاورز برنج را به انبار بورس میدهد، گواهی سپرده میگیرد، خریدار مشخصات برنج را روی تابلو میبینید، با یک کلیک میخرد، پول به حساب شالیکار واریز میشود و برنج هم از انبار میرود به خانه خریدار به همین راحتی.
کیوسک خبر ـ به گزارش «کالاخبر» به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، بهار که میآید شمالیها رسم دارند چکمه هایشان را از پشت بام خانهها بر میدارند، بانوان نیز چادر کارشان را به کمر میبندند و استخارهای به قرآن میزنند تا یک روز سعد انتخاب کنند و بسم الله شان را بگویند و بروند به سمت دشتهای خالی تا ساقههای خرد برنج را در زمینی که آب، گوش تا گوش آن را پر کرده است نشا کنند و امید داشته باشند به رحمت رزاق بی منت تا امسال چه در کیسه آنها بریزد.
اینجا شمال است جایی که ۱۲۰ هزار شالیکار تا ۶ ماه دیگر هم باید هی بیایند و بروند و شالی خیس شده بپاشند در خزانه و صبر کنند تا نشایشان سبز شود و سبزینهها را بچینند و به زمین اصلی منتقل کنند و نشا کنند و وجین و چشم بدوزند به آسمان و آفتاب و باران تا فصل برداشت خوشههای زرد برسد و سفرههای ما را سبزتر کنند و شاید هم به قدر چند کیسه، کشور ما را خودکفا در برنج.
این داستان تکراری هر سال است شالیکاران حقشان را برای سرزمین پدری شان ادا میکنند، بی خیال آنکه زحمتش برای آنان است و سودش برای دلالها و واسطه ها حالا اما میگویند اوضاع قرار است امسال کمی فرق کند، برنج بورسی شده است و فقط کشاورز است و خریدار و تالار بورس، نه دلالی وجود دارد نه سلف خر، نه بنگاهی وجود دارد نه عمده فروش، کشاورز برنج را به تالار بورس میدهد، گواهی کیفیت میگیرد، خریدار مشخصات برنج را روی تابلو میبینید، با یک کلیک میخرد، پول به حساب شالیکار واریز میشود و برنج هم از انبار میرود به خانه خریدار به همین راحتی.
چهارده بدر با برنج
مرکز بینالمللی تجارت برنج ایران در آمل ۱۷۰ هزار متر مربع مساحت دارد، ۵۰ هزار مترمربع انبار، ۶ هزار مترمربع واحد تجاری و یک مدیر که همیشه پای کار است. سید اسماعیل یزدان پناه که دو سه سالی است این مجموعه را راه اندازی کرده است و میگوید آرزویش این بود که بتواند واسطه گری را از بازار برنج کشور برچیند و از همان ابتدا که کلنگ این مجموعه را زد یک سالن معاملات بورس برنج هم در بهترین نقطه این مرکز جانمایی کرد حالا آرزویش امسال برآورده شده و سالن معاملاتی هم راه افتاده است.
او میگوید: این پایانه تا ۷۰۰ هزار تن برنج را میتواند نگهداری، سورتینگ و بسته بندی کند و بی واسطه به مشتریهای داخلی و خارجی تحویل دهد حالا که با راه افتادن تالار بورس در این مرکز و ورود برنج به بورس کالای کشاورزی همه چیز نور علی نور شده است.
از پیگیریهای دو سه ساله اش با وزارت اقتصاد، کشاورزی، صمت و سازمانهای استاندارد و بورس و دهها سازمان و اداره عریض و طویل دیگر حتی سازمان آتش نشانی برای کسب مجوز بورسی شدن برنج میگوید و افتخار میکند این آرزوهای شالیکاران کشور بالاخره محقق شده است اینکه دسترنجشان را به قیمت مناسب بی واسطه و واهمه از دلال و چک و سفته و … بفروشند.
از روال کار این تالار میپرسم میگوید فرقی نمیکند کشاورز مازندرانی باشی یا گیلانی یا خوزستانی و یا هر جای دیگر، شالیکار ابتدا کد بورسی میگیرد بعد برنجش را به مرکز بینالمللی تجارت برنج ایران در آمل تحویل میدهد، کارشناسان برنج را ارزیابی و درجه بندی میکنند و در صورت تایید، برنج روی تابلوی بورس قرار میگیرد.
تا اینجای کار که مربوط به شالیکار بود ساده است، بخش خرید، اما سادهتر، یزدان پناه میگوید خریدار هم در هر کجای ایران باشد نیازی ندارد برای پیدا کردن برنج ایرانی خوش عطر و طعم بازارها را گز کند، کافی است از طریق لب تاپ یا گوشی وارد تالار بورس کالاهای کشاورزی شود هر میزان برنج میخواهد حتی یک کیسه ۱۰۰ کیلویی سفارش بدهد و یک کلیک کند و برنج از سبد فروشنده به سبد خریدار منتقل میشود حداقل تا ۲۵ درصد زیر قیمت بازار با اطمینان از اینکه برنجی که خریده طارم اصل شمال است.
او میگوید: وقتی خریدار برنج عرضه شده توسط شالیکار را از بازار بورس خریداری کرد میتوانند با پرداخت ۱۶ درصد از قیمت روز معاملات، برنج را به صورت بوجاری شده و یکدست در کیسههای ۱۰ کیلویی در درب منزل تحویل بگیرد و تاکنون هزار تن برنج طارم شمال به همین شیوه به فروش رفته است.
خداحافظ دلال، خداحافظ سلف خر
قدم اول برای حذف دلالها و تجارت الکترونیکی برنج در کشور برداشته شده است، اما بورسی شدن برنج یک مزیت دیگر هم دارد میتواند شالیکاران را از دست سلف خرها هم نجات دهد.
سلف خری همان پیش خرید نقدی محصولات است یعنی یک نفر که پول به اندازه کافی در بساط دارد، محصولی را که کشاورز چندماه دیگر برداشت خواهد کرد را میخرد و بیعانهای میدهد و تعهد میگیرد که کشاورز محصولش را با همان قیمت توافقی که همیشه ارزانتر از بازار هم است به او تحویل بدهد حالا با بورسی شدن برنج، شالیکار میتواند با سلف خرها هم خداحافظی کند.
یزدان پناه میگوید: وقتی کشاورز برنجش را به مرکز بینالمللی تجارت برنج ایران در آمل تحویل میدهد، این مرکز گواهی سپرده کالایی به شالیکار میدهد که خودش نوعی اوراق بهادار معتبر است یعنی کشاورز میتواند از این گواهی برای دریافت تسهیلات بانکی استفاده و یا حتی آن را به دیگران واگذار کند.
او ادامه داد: شورای عالی بورس و اوراق بهادار سال ۹۴ گواهی سپرده کالایی را به عنوان یک ابزار مالی در بازار اوراق بهادار تصویب کرد و داشتن این گواهی هم به معنای مالکیت مقدار معینی کالا است.
یزدان پناه تصریح کرد: افرادی که کد بورسی دارند میتوانند به راحتی گواهی سپرده کالایی برنج را خرید و فروش کنند، این امکان هم برای همه اشخاص حقیقی و حقوقی فراهم شده است، همه نهادها، فروشگاههای بزرگ و سازمانها و افراد عادی و کشاورز که هر زمانی که لازم بداند میتواند این گواهی سپرده را واگذار کند و پولش را بگیرد حتی پیش از تولید.
یک سوی مثلث بازار برنج هم دلالها هستند واسطههایی که به دلیل ارتباطشان با بازارهای بزرگ و عمده فروشان حلقه وصل کشاورز با خریدار در بازار سنتی هستند و اگر این طرح با قدرت ادامه پیدا کند قرار است از این بازار به تدریج خارج شوند.
اکبری عضو هیات رئیسه شالیکوبی داران استان است و کاملا در جریان بورسی شدن برنج گفت: فعلا مقرر شده بطور میانگین روزانه ۲ تن برنج در بازار بورس کالا معامله شود و سازمانها و شرکتها و خریداران برنج و حتی خانوادهها میتوانند برای مصارف شخصی، برنج مورد نیاز خود را از این بازار خریداری و از انبار دریافت کنند.
او میگوید: با فراهم شدن امکان خرید و فروش برنج در بورس کالا، حالا مکانیزم بازار خود بخود قیمتها را تعیین میکند نه سلف خرها و دلالها با قیمتهای دستوری.
خال مهرویان سیاه و فلفل هندی سیاه …
برای برخیها تمام کیف و مزه خرید برنج به گشتن در بازار و بوییدن عطر و ورانداز کردن و تز دادن و خود را کارشناس برنج نشان دادن است، مصرفکنندگان بیشتر به خرید مستقیم و جزئی برنج از بازار تمایل داردند و میل کشاورز هم به دریافت اسکناسهای سبزرنگ به جای گواهی، حواله و چک است.
از سوی دیگر نام بورس که میآید ناخودگاه بخشهای از جوارح بدنمان میلرزد، برخیها خاطرات خوبی از آن تابلویی که هر روز قرمزتر میشد و میشود ندارند حالا هم که برنج وارد بورس شده است.
اینها را هم که میگویم نه اینکه خدای نکرده بورسی شدن برنج را کم نما کنیم اینها دغدغههای مردم است که مهدی بشارت ده کارشناس مسائل اقتصادی و استاد دانشگاه علم و فن آوری آنها را مطرح میکند و میگوید در هر خانواده کشاورز یک نفر یکسال گذشته وارد بازار سرمایه شده و با توجه به اتفاقات تلخ، نگاه خوبی به سهام و بورس و اوراق بهادار ندارند، اما بورس کالا با بورسی که همه میشناسند متفاوت است.
او میگوید: در بازار سرمایه متاسفانه نظارت کافی وجود نداشت و عدم نظارت هم سبب ایجاد رانت میشود بلایی که سر بازار سرمایه آمد است ناشی از دستوری بودن این بازار و رانت است، اما در بازار بورس کالاهای کشاورزی اینگونه نیست، خریدار فقط یک کالایی را میبیند و اگر لازم داشت و قیمت مناسب بود میخرد.
این استاد دانشگاه گفت: قیمتها در بورس کالای کشاورزی ساده و شفاف است و هیچ دستکاری در قیمت کالاها انجام نمیشود و هیچ رابطهای هم بین خریدار و فروشنده نیست که بخواهند رانت بازی کنند و چون نگاه دستوری دولت هم وجود ندارد، بورس کالا میتواند اثرگذاری لازم را داشته باشد.
او افزود: برنج بعد از پسته و زعفران و زیره به مجموعه منسجم و شفافی مانند بورس کالا وارد شد و نفس این اقدام مثبت است، چون اگرچه کیفیت و کمیت برنج سالهای اخیر افزایش خوبی داشت، اما در عرضه برنج پیشرفت چندانی دیده نمیشد و بازار در قبضه دلالان و سوداگران سنتی بود به همین دلیل اقتصاد کشاورزی در استان ضعیف تر از بخشهای دیگر صنعتی و خدماتی بود.
بشارت ده یکی دیگر از مزیتهای ورود برنج به بورس را تعیین استاندارد خاص و مورد قبول برای این محصول اعلام میکند. وی دو مشکل در بورسی شدن برنج را مطرح میکند که هر دو قابل حل است یکی تمایل کشاورز به فروش سنتی کالا و دیگری آشنا نبودن آنان به این فرایند و میگوید وظیفه جهاد کشاورزی و کارشناسان دفاتر خدمات کشاورزی در روستاها است که محاسن ورود برنج به بورس را به کشاورزان اطلاع بدهند اگرچه به نظر میرسد هنوز برخی کارشناسان جهاد هم در این خصوص اطلاعات درستی ندارند.
اینها پیشنیازهای تداوم بورسی شدن برنج است و اگر سازمانهای متولی نتوانند کشاورزان را ترغیب به عرضه کالا در بورس کالا کنند شاید این طرح به نتایج مطلوب خود نرسد و باز هم کشاورز بماند با سلف خرها و دلالانی که هر سال میخواهند محصول شالیکار را مفت از چنگشان در بیاورند.