به گزارش کیوسک خبر به نقل از پایگاه خبری بانک مسکن-هیبنا، در گزارش پژوهشکده پولی و بانکی تاکیده شده است: فنّاوری بلاکچین، به عنوان نوعی از فنّاوری دفترکل توزیعشده، روشی برای ضبط و تأیید معاملات به روش غیرمتمرکز است که در آن طرفهای معامله به سوابق معاملات دسترسی کامل دارند و امکان تغییر آنها وجود ندارد. این فنّاوری پتانسیل تغییر اساسی در نقش واسطههای مالیِ موجود در تبادل، تصفیه، و تسویه را دارد و میتواند فرآیندهای پیچیدهٔ مالی را سادهتر کند و هزینهها را کاهش دهد.
در زنجیرهٔ ارزش فعلی بازار پول و سرمایه، واسطههای متفاوتی دخیلاند که در مراحل مختلف وارد عمل میشوند. وجود این حجم از واسطه در زنجیرهٔ ارزش، علاوه بر سرعت پایین، ریسک عملیاتی ، هزینههای بالایی را بههمراه دارد. این در حالی است که ادعا میشود فنّاوری بلاکچین تسویه را تقریباً آنی میکند و کارمزد واسطههای متعدد حذف میشود. بهدلیل وعدههایی از این قبیل، بانکها و بورسهای اوراق بهادار در سراسر جهان درحال بررسی چگونگی استفادهٔ بهتر از فنّاوری بلاکچین بهعنوان راهی برای کاهش هزینهها، کاهش ریسک، بهبود کارایی، و افزایش امنیت هستند.
در یک سناریوی افراطی، فنّاوری دفترکل توزیعشده میتواند بهطور کامل ساختار فعلی بازارهای پولی و مالی را تغییر دهد؛ به اینصورت که به شرکتکنندگان در بازارهای مالی اجازه دهد مستقیماً و بدون الزام به دخالت یک واسط مرکزی با یکدیگر معامله کنند و با کمک قراردادهای هوشمند دارایی و وجوه را بهطور لحظهای و بدون دخالت واسطههای مالی مبادله کنند و همهٔ حسابها بهطور منظم و بهصورت خودکار از طریق اینترنت ادغام شوند. در این سناریو و سناریوهای مشابه، اتصال دنیای واقعی با بلاکچین از طریق توکنایزکردن داراییها اتفاق میافتد. در این فرایند، داراییهای فیزیکی (و غیرفیزیکی) به داراییهای دیجیتال (توکن) تبدیل میشوند.
نسل سوم بلاکچین برای ترکیب ویژگیهای مهمی از قبیل مقیاسپذیری بالا، قابلیت همکاری، پایداری، حریم خصوصی، و خودحاکمیتی ظهور کرده است. انتخاب نوع بلاکچین و مکانیسم اجماع مناسب برای زنجیرهٔ ارزش بازارهای پول و سرمایه اهمیت بسیاری دارد. بهطورکلی باوجود مزایای بالقوه، بلاکچین چالشهای اجرایی بسیاری نظیر فقدان آمادگی سازمانی یا زیرساختهای فنی، مشکلات مقیاسناپذیری، و نیاز به منابع مالی زیاد برای سرمایهگذاری دارد. به همین دلیل، تدوین راهبردهای مدیریتی و مدل حکمرانی مناسب برای غلبه بر این چالشها، همزمان با استفادهٔ بهینه از مزایای آن ضرورت دارد. برای انتخاب نوع بلاکچین، معیارهای متفاوتی دخیلاند که باید همهٔ آنها را در نظر گرفت؛ مواردی مانند کاربرد بلاکچین (همهمنظوره یا بر پایهٔ دارایی)، مدل دادهای آن، مکانیسم اجماع آن، نوع دفترکل، نوع قرارداد هوشمند، و زبان برنامهنویسی در تصمیمگیری باید مدنظر قرار گیرد.
نکتهٔ مهم دیگر این است که با توجه به اینکه بلاکچینهای متعددی در بازارهای مالی مستقر خواهند شد، قابلیت همکاری عاملی اساسی در تعیین میزان استفاده از این فنّاوری خواهد بود. برای بههمپیوستن دو یا چند اکوسیستم بلاکچین، باید معیارهای داده و استانداردهای حاکمیتی وجود داشته باشد. بهمنظور افزایش نرخِ پذیرش، سازمانها ابتدا باید مسائل مربوط به کسبوکار مانند هویت، استانداردهای داده، و حاکمیت مشترک را حل کنند. توجه به این نکته ضروری است که بلاکچین یک سیستم نهادی همگن ایجاد نمیکند، بلکه یک سیستم نهادی ترکیبی چندوجهی و ناهمگن را بهوجود میآورد. بنابراین، پیداکردن ترکیبهای بهینه از پلتفرمهای مختلف که قابلیت تعامل و سازگاری با یکدیگر را دارند، کار سادهای نخواهد بود.