پیمان مولوی، اقتصاددان
کیوسک خبر ـ موتور نقدینگی در ایران روشن شده و در حال خلق تورم است؛ اقتصاد ایران ۶۲۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی در سال آینده خواهد داشت و با دلار ۶۰ هزار تومانی این مبلغ به ۴۰ میلیارد دلار میرسد؛ یعنی ۴۰ میلیارد دلار تقاضای جدید در اقتصاد ایران خواهیم داشت که برآورده نمیشود! این وضعیت سبب میشود که اقتصاد حرکت نکند؛ دولت نقدینگی تولید میکند و این مسیر به گونه ای طی شده که در حال حاضر رشد اقتصادی به زور به یک درصد می رسد! این روند به معنای تورم پایا در اقتصاد ایران است؛ سیاست پولی در اقتصاد ایران ناکارآمد است؛ در واقع این سیاست به نفع مردم نیست بلکه به نفع افرادی است که به منابع بانکی دسترسی دارند. اکنون نرخ بهره حقیقی منفی ۲۰ درصد است که به معنای تورم پایا در اقتصاد ایران است. این روند این سیگنال را میدهد که هر چه پول داری باید در بازارها خرید کنی تا ارزش پول حفظ شود. بزرگترین دارنده دلار در ایران دولت است و بزرگترین مصرف کننده دلار نیز دولت است. بنابراین دولت بیشترین اختیار را روی آن دارد؛ در واقع بد عمل کردن سیستم بانکی عامل اصلی افزایش نرخ دلار است. اگر فرض کنیم که تورم همین طور باقی بماند و مثلا در سطح ۴۵ درصد باشد و در امریکا هم نتوانند تورم را کنترل کنند، تورم دلار ایران در سال ۱۴۰۴ نزدیک به ۱۰۰ درصد خواهد بود. این عدد نقطه تعادلی است یعنی روی این خط در نوسان خواهد بود. در همه کشورهایی که تورم بالاست قیمت دلار همین طور بالا میرود. اما برای ورود به بازار دلار باید بدانید که روند حرکت دلار چگونه است و از نقطهرنی بپرهیزید. در واقع باید بر اساس یک سناریو عمل کرد. در سناریوی دیگر اگر تورم کنترل نشود و ادامه یابد یعنی مثلا در سال ۱۴۰۲ تورم ۵۵ درصدی، در سال ۱۴۰۳ تورم ۶۵ درصدی و در سال ۱۴۰۴ تورم ۷۵ درصدی داشته باشیم، قیمت دلار تا سال ۱۴۰۴ به ۱۴۰ هزار تومان و ۱۵۰ هزار تومان هم خواهد رسید! با این حال نمی توانیم برای شب عید بگوییم که دلار در چه قیمتی خواهد بود. اما سرمایهگذار نباید با حرف وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی کاری داشته باشد بلکه باید به طور مداوم یک روند را در بازار دنبال کند. متوسط قیمت دلار در سال ۱۴۰۱ حدود ۳۳ تا ۳۴ هزار تومان بوده است و در بحث کسری بودجه هم، مساله امروز و دیروز نیست؛ نکته اول روند بلندمدت دلار است که باید به آن توجه کنیم. اگر اقتصاد ایران رشد نکند و روند خلق نقدینگی را ادامه دهد که منجر به کسری بودجه میشود ما ریال را به صورت ماهانه و روزانه قطعا رو به اضمحلال میبینیم. مگر این تازه است که قیمت دلار را به قیمت خاصی تا شب عید برسانند؟ در دولت های قبلی هم بوده است اما بانک مرکزی با چه پولی می خواهد به بازار ورود کند؟ با ۷۰۰ میلیون دلار که نمی شود بازار را متعادل کرد. مساله مهم مشکل بنیادی اقتصاد ایران است. اگر ما چند سال پی در پی رشد اقتصادی ۱۰ درصدی داشته باشیم می توانیم از این مشکل خارج شویم. فقط در سالهای ۳۸ تا ۵۲ رشد اقتصادی ۱۰ درصدی داشتهایم. با همین روند کنونی اما اگر ادامه دهیم و قیمت دلار رشد نکند باید خوشحال باشیم! با این شرایط حفظ ارزش ریال غیرممکن است! خبردرمانی هم تا حدی جواب میدهد؛ با اخبار جدی شدن برجام هم مقطعی کنترل می شود؛ در واقع اثر مقطعی خوبی دارد اما اثر خود را کمکم از دست میدهد. بر همین اساس برای همه افراد هج کردن بر اساس سناریو مهم است و باید برنامه داشته باشند؛ از جمله تجار و افرادی که نیاز دلاری دارند باید به صورت منظم در بازار حضور داشته باشند نه اینکه ناگهان ورود کنند. سرمایهگذار باید از مباحث زرد پرهیز کند. اقتصاد عدد و رقم است کلاس انشا نیست! بر اساس رشد اقتصادی زیر ۳ درصد و رشد نقدینگی ماهیانه ۳۶ درصدی، تورم از کانال ۴۵ و ۵۰ عبور میکند و بالا می رود؛ این امری است که به صورت خوشبینانه میشود درباره آن صحبت کرد. در واقع هر چه رشد اقتصادی به سمت صفر میل کند تورم به اعداد بالاتری می رود. در مورد بازار جهانی طلا باید توجه کنیم که شاهد سیاست انقباضی فدرالرزرو هستیم؛ نرخ بهره به صورت شارپ بالا رفته و باعث شده بازار کالایی و کامودیتی به پایین میل کند. اما چرا طلای داخلی رفتار دیگری دارد؟ در واقع سیاست فدرال رزرو که میخواسته از طریق آن تورم را پایین بیاورد، در خیلی از کشورها موفق شده است اما در کشورهایی نظیر ونزوئلا، ایران، آرژانتین و ترکیه مدل دیگری رفتار کرده و مردم وارد بازار طلا شدهاند. در همین حال مثلا در بازار ایران قیمت دلار فیلتر است اما قیمت طلا را نمیشود فیلتر کرد و از همین رو تقاضا وارد بازار طلا میشود. خیلی از افراد در بازار فلزات گرانبها سکه میخرند؛ برخی دیگر که پول کمتری دارند نیمسکه میخرند و خیلی از افراد هم برای ربع سکه پول دارند. در واقع وقتی بازاری را میبندند، مسالهاش حل نمیشود و تقاضا به سمست بازار دیگری مثل طلا، سکه، خودرو و تتر میرود و متاسفانه بانک مرکزی آنها را رسمیت بخشیده است. اولین و مهمترین نکتهای که در مورد مسکن و فعالیت در این بازار باید به آن توجه داشت، نرخ بهره حقیقی است. تا زمانی که نرخ بهره حقیقی منفی پایدار بر اقتصاد حاکم باشد، روند رشد قیمتها در بخش مسکن ادامه خواهد داشت. چراکه وقتی طی سالیان گذشته نرخ بهره حقیقی در اقتصاد کشور مثبت شد، رکود بر معاملات بازار مسکن سایه افکند. در حال حاضر، نرخ بهره حقیقی منفی ۲۰ درصد است، این امر تداوم رشد قیمتها در بازار مسکن را نشان میدهد. دومین نکته مهم در مورد بازار مسکن، ارزش دلار است. ارزش دلاری مسکن حول و حوش رقم هر متر مربع ۱۰۰۰ دلار در نوسان است. هر زمان که این شاخص از کرانه پایینی عبور میکند سیگنال مهمی به بازار مسکن مبنی بر اینکه رشد قیمتها در راه است، وارد میشود. در آذرماه سال ۱۳۹۷ متوسط قیمت مسکن در تهران هر متر مربع ۹ میلیون تومان بود. در آن برهه زمانی بهای دلار از چهار هزار و ۲۰۰ تومان تا ۱۸ هزار و ۷۰۰ تومان در نوسان بود. پس از این امر، اتفاقی که رخ داد، این بود که بازدهی دلاری مسکن در کمتر از ۳٫۵ ماه به ۱۰۰ درصد رسید. در حال حاضر هم در چنین شرایطی قرار داریم، اما رشد قیمتها در مسکن به اندازه سال ۹۷ نخواهد بود و کمی کمتر از آن پیشبینی میشود. انتظار میرود تا خردادماه سال ۱۴۰۲ قیمت مسکن به طور متوسط ۴۰ درصد افزایش یابد. علت این افزایش قیمت هم، عامل تورم خواهد بود. نباید در دام استدلالهایی نظیر اینکه علت افزایش قیمت مسکن، بالا رفتن نرخ دلار است، افتاد. بلکه علت اصلی افزایش و رشد قیمتها در بازار مسکن، خودرو و خودِ دلار تماما نرخ تورم بوده و هست.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=183537