مرتضی بکی حسکوئی- اقتصاددان
اثرات رونق بورس وضعیت اقتصادی را می توان از چند منظر مورد بررسی قرار داد. اولین جنبه از رونق مبادلات در بازار سرمایه بر اقتصاد به نقش بازار سرمایه در تجهیز و تخصیص منابع مالی بستگی دارد. به عبارت دیگر نقش بازار سرمایه به عنوان واسطه مالی و بخشی از سیستم مالی اقتصاد وظیفه هدایت پس اندازهای افراد و خانوارها به سمت سرمایه گذاری را بر عهده دارد. از این نقطه نظر، بازار سرمایه و رونق در معاملات سرمایه زمانی میتواند نقش موثری بر حجم فعالیت های اقتصادی داشته باشد که ورود منابع مالی و پس انداز های خرد افراد و خانوارها چه به طور مستقیم و چه به طور غیر مستقیم باعث تامین مالی در بازار سرمایه شود. به عبارت دیگر، زمانی که منابع پس انداز شده صرف خرید عرضه های اولیه میشود تامین مالی رخ می دهد و منابع مالی به سمت فعالیتهای اقتصادی سوق می یابد چنانچه در بازار سرمایه عرضه اولیه صورت نگیرد و درصد سهام شناور شرکت ها تغییر نکند، ورود منابع جدید به بازار موجب افزایش قیمت سهام و افزایش تعهدات شرکتها به سهامداران سرمایهگذاران آنها می شود.
چنانچه از یک سو، شرکتها نتوانند از فرصت ایجاد شده در افزایش قیمت سهام خود و به عنوان یک اهرم برای افزایش حجم فعالیت ها استفاده کنند و از سوی دیگر، توان شناسایی بازدهی مناسب متناظر با افزایش قیمت سهام خود نشوند، در این صورت شاهد سقوط قیمت و به تبع آن شاهد سقوط شاخص ها خواهیم بود.
با این وجود ورود منابع مالی جدید به بازار سرمایه و افزایش ارزش داراییهای سهامداران فعلی می تواند آثار مثبتی بر تقاضای کل اقتصاد داشته باشد که پتانسیل تحریک عرضه اقتصاد را دارد این در صورتی اتفاق می افتد که رشد ارزش دارایی های مالی خانوارها بیش از شاخص عمومی قیمتها یعنی نرخ تورم باشد در این صورت افزایش ارزش دارایی ها بر مصرف آتی اثرگذار خواهد بود.
به عبارت دیگر، پس اندازهای فعلی که صرف خرید سهام در بازار سرمایه شده است چنانچه ارزش آنها بیش از سطح عمومی قیمت ها در طول زمان افزایش یابد، میتواند منجر به افزایش مصرف دورههای آتی و در نهایت تحریک تقاضای کل اقتصاد شودو افزایش در تقاضای کل اقتصاد از محل مصرف خانوار ها میتواند منجر به رشد اقتصادی در دورههای آتی شود.
سهام عدالت در واقع بخشی از دارایی های مردم هست که تاکنون کنترل و مدیریت آن در اختیار دولت بوده و تحت عنوان سهام عدالت به بخشی از افراد جامعه تعلق و تخصیص یافته است. چنانچه سهام عدالت آزادسازی و وارد بازار سرمایه شود، اولین پیامد آن افزایش شفافیت فعالیت ۴۹ شرکتی است که در سبد سهام عدالت قرار می گیرند.
البته از این چهل و نه شرکت تعدادی در حال حاضر در بازار سرمایه معامله میشود. ورود سهام عدالت به بازار سرمایه میتواند باعث رقیق شدن سهام شرکتها شود. افزایش تعداد سهامداران و سرمایهگذاران در بازار سرمایه، نقطه مثبت در توسعه و تعمیق بازار سرمایه به حساب می آید. به عبارت دیگر با ورود ۴۹ میلیون سهامدار جدید به بازار سرمایه الگوی سرمایه گذاری در جامعه تغییر پیدا میکند و این امر می تواند در آینده نقش بازار سرمایه را در تجهیز و تخصیص منابع قابل سرمایهگذاری را ارتقا بخشد. وجود تعداد زیاد سهامداران زمینه برای عرضه های اولیه در آینده را فراهم می آورد. تامین مالی از طریق بازار سرمایه را تسهیل میکند. علاوه بر این، معاملات سهام عدالت چرخش ثروت در جامعه را به همراه خواهد داشت.
اما باید توجه داشت که شرط لازم برای تحقق این شرایط افزایش سطح دانش سرمایه گذاری در جامعه و توسعه نهادهای مالی جهت ارائه خدمات قابل اتکاء سرمایه گذاری به سهامداران خرد است.
چنانچه در این شرایط ایجاد نشود و سهامداران خرد یعنی سهامداران سهام عدالت تحت تاثیر حرکت های بازارسازان در بازار قرار گیرند نه تنها ارزش داراییهای خود را از دست خواهند داد بلکه اعوجاج های ایجاد شده و نوسانات به وجود آمده در بازار سرمایه پیامدهای نامطلوبی را می تواند برای اقتصاد به همراه داشته باشد
اولین مسأله که باید سرمایه گذاران در بازارهای مالی به ویژه تازه واردان به بازار سهام مورد توجه قرار دهند شناخت و آگاهی کامل نسبت به ماهیت ابزارهای مالی است که در آن سرمایه گذاری می کنند. در بازار علاوه بر اوراق سهم، صندوق های سرمایه گذاری بادرآمد ثابت و صندوقهای سرمایهگذاری سهمی و همچنین اسناد خزانه و اوراق صکوک مبادله می شود، بنابراین سرمایه گذاران باید شناخت کافی به این ابزارها و تفاوتهای آنها و ریسک و بازده هر یک از این ابزار ها داشته باشند.
اگر سرمایهگذاران نو ورود شناخت کافی نسبت به ویژگی های بازار سهام ندارند از افراد خبره و مطلع و نهادهای رسمی بازار سرمایه که به منظور ارائه خدمات مالی و سرمایه گذاری شکل گرفته است استفاده کنند هرچند سرمایههای خود را نمیتوان در قالب قراردادهای سبدگردانی به شرکت های سبدگردان واگذار کرد اما سرمایه گذاران می توانند از خدمات مشاورهای نهادهای بازار سرمایه استفاده نمایند.
چنانچه بتوانند نسبت به این ابزار ها آگاهی پیدا کنند نخستین گام استفاده از اصل تنوع بخشی به دارایی ها به منظور کاهش ریسک سرمایه گذاری است . بهعبارت دیگر، سرمایهگذاران علاوه بر اوراق سهام ترکیبی از داراییهای بازار را نیز انتخاب نمایند تا ریسک سرمایه گذاری خود را حداقل کنند.
نکته بعدی توجه به مسأله ریسک و بازده است. در ادبیات مالی ریسک و بازده با یکدیگر تناظر دارند یعنی هرجا که بازدهی بالا وجود دارد، ریسک بالاتری نیز متوجه سرمایه گذار است. بر اساس این اصل، سرمایه گذاران تازه وارد نباید مجذوب بازدهی های بالای برخی از سهم ها شوند چراکه این بازدهی ها با ریسک همراه است و احتمال دارد که آنها اصل دارایی خود را نیز از دست بدهند.
نکته دیگر، این است که سرمایه گذاران تازه وارد باید متوجه جریانهای تغییر در قیمت و بازدهی سهام که توسط بازارسازان ایجاد می شود باشند . به طور معمول بازارسازان با ایجاد تقاضا و یا عرضه زیاد روند تغییرات قیمت را متناسب با سیاست های خود تغییر داده و چنانچه افراد دیگر شناخت کافی به این تغییرات نداشته باشند در شرایط افزایش قیمت اقدام به خرید سهام با قیمت بالا و در شرایط کاهش قیمت اقدام به فروش سهام خود می کنند که این امر میتواند باعث زیانهای بزرگ به این دسته از سرمایهگذاران خرد شود
بنابراین پیشنهاد من و توصیه من این است که سرمایه گذاران خود با انتخاب سهم های ارزنده و با رویکردی بلند مدت در بازار سرمایه گذاری کنند تا اسیر نوسانات کوتاه مدت بازار نشوند همچنین از اصل تنوع دارایی ها استفاده نمایند تا ریسک سرمایهگذاری خود را به حداقل ممکن برساند.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=19884