×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳

در تبیین مفهوم «فرهنگ مالیات» یک کشور، پدیدآورندگان نظام مالیاتی از یک سو و پرداخت کنندگان مالیات و همچنین کیفیت ارتباط آنان با مسئولین مالیاتی مدنظر قرار می گیرد. فرهنگ مالیات در کشورها نه تنها از نظام مالیاتی آن کشور و پرداخت مالیات تشکیل شده بلکه رابطه بین کارگزاران حوزه مالیات و پرداخت کنندگان را هم در بر می گیرد. در ارتباط با کارگزاران حوزه مالیات، بررسی شایستگی ها و توانایی های این افراد نیز مورد توجه است و بر این اساس همواره سوالاتی در زمینه فرهنگ مالیات مطرح است; سوالاتی مانند: درآمدهای حاصل از اخذ مالیات چگونه بین بدنه های مرکزی و محلی توزیع می شود و چگونه به مصرف می رسد؟ قوانین و مقررات مالیاتی چقدر دقیق و صریح هستند؟ چه تخلفاتی می تواند صورت پذیرد؟ کدام گروه ها ذی نفع هستند و بسیاری سوالات دیگر که چگونگی پاسخ دهی به آنها در روند شکل گیری فرهنگ مالیات موثر است.
ساختار مالیات یک کشور مانند فرهنگ ملی آن، پویا و درحال تغییر و تحول است پس نمی توانیم بگوییم فرهنگ ابزاری ایستا است که از نقش آفرینان مختلف تشکیل شده بلکه فرایندی است پویا که از تعاملات و تقابل های میان نقش آفرینان به وجود آمده است. بنابراین فرهنگ مالیات خاص یک کشور به طور هم زمان به وسیله نظام مالیاتی متداول درآن کشور از یک سو و تقابل نقش آفرینان ارزش های فرهنگی مانند صداقت، عدالت، حس تعهد و مسئولیت از سوی دیگر ایجاد می شود.
اهمیت فرهنگ مالیات تنها زمانی آشکار می شود که ایجاد تغییر در نظام مالیاتی، مشکلات کم و بیش جدی در این زمینه ایجاد کند. از این رو باید به منظور شناخت و درک نظام فرهنگ مالیات در هر کشور، انجام تحقیقات و مطالعات گسترده بر روی نقش آفرینان این نظام، تشکیلات دربرگیرنده آن و همچنین بررسی روند اجرای امور و پردازش تقابلات میان آن ها صورت گیرد.
در راستای اتخاذ سیاست های مطلوب در زمینه اصلاح نظام مالیات، نباید محدودیت ها و قید و بندهای فرهنگی نادیده گرفته شود. همچنین آموزش مودیان و تقویت روحیه پرداخت مالیات از جمله اقداماتی است که تاثیر آن در طولانی مدت محسوس خواهدبود. از سوی دیگر تغییر در قوانین و مقررات مالیاتی نیز فرایندی است که اثر آن در بلند مدت قابل مشاهده و ردیابی است.
به طور کلی وضع سیاست های مالیاتی می بایست ترجیحا در بازه های زمانی مناسب صورت پذیرد. توجه به امر فرهنگ در مالیاتی می تواند شکاف میان اصول اقتصادی مبتنی بر تئوری ها و نظریه ها و آنچه که در واقعیت جامعه قابل مشاهده است را کاهش دهد.
تدوین راهبردهای سیاسی در حوزه مالیات می تواند از بطن مفاهیم و اصول فرهنگی مالیاتی در جامعه استخراج شده و به دنبال آن بستر لازم جهت ایجاد یک نظام مالیاتی مشروع و دستیابی به درآمدهای مالیاتی بالا و پایدار را در دراز مدت هموار سازد.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.