حمید اسدی، کارشناس حقوقی بازار سرمایه
درآمد صندوق های موسوم به درآمد ثابت، واقعاً ثابت و فیکس نیست و تلرانس دارد. در نتیجه اینکه میگویند درآمد این صندوقها ثابت است، گزاره غلطی است. شاید بهتر باشد گفته شود با تضمین حداقل درآمد. بنابراین خوب است که سازمان بورس چنین مصوبهای گذاشته است. قرار نیست سازمان بورس و بازار سرمایه محل تضمین سود بانکی باشد. صندوق های درآمد ثابت رسالتی دارند که مانند اسفنج عمل کنند. یعنی در زمانی که بازار سهام بازدهی لازم را ندارد، پول را در خود نگه دارند و هر زمان که بازار روند گرفت، این پول را دوباره به بازار پس بدهند. به معنای دیگر، سرمایهگذار بگوید صندوق درآمد ثابت در بازار سرمایه است و به جای اینکه پول را به بانک ببرم و دردسرهای انتقال وجه را تحمل کنم، پول را به صندوق درآمد ثابت ببرم. اما صندوق های درآمد ثابت به بخش عمدهای از بازار سرمایه تبدیل شدهاند و سهام به حاشیه رفته است. بنابراین با توجه به جمیع این جهات، سازمان مقررات خوبی را از تصویب گذرانده است. ما در بازار سرمایه صندوقی با عنوان درآمد ثابت نداریم بلکه صندوق با تضمین سود حداقلی داریم. به نظر من حتی سازمان باید سرمایهگذاری در این صندوقها را هم موقتی کند. بهعنوان مثال، یک فرد سرمایهگذار یا یک کد نباید بتواند پول خود را بیش از ۶ ماه در صندوق های درآمد ثابت قرار دهد. چراکه این بازار سرمایه است و صندوق درآمد ثابت در آن معنی ندارد. اگر فردی میخواهد مدل درآمد ثابت عمل کند باید سرمایه خود را به بانک یا بازار ملک ببرد که ریسک نداشته باشد. بازار سرمایه همواره ریسک داشته و خواهد داشت. آنطور که به نظر میرسد، یکی از دلایلی که سازمان بورس حیطه تبلیغات صندوق های درآمد ثابت را محدود کرده، کاهش جذابیت سهام در دوران رکود بازار سرمایه در برابر سود بالای ورود به بازار پول است. اما سوال اینجاست که چرا سازمان بورس برای افزایش سهم «سهام» در سبد سرمایهگذاری صندوق های درآمد ثابت، نصاب سهام آنها را بالا نبرده است. حتی اگر نصاب سهام صندوق های درآمد ثابت هم بالا برود، شرایط تفاوتی نمیکند. سهامداران اگر بدانند جایی درآمد تضمینی خوبی وجود دارد، به همان سمت متمایل میشوند. حتی اگر صندوق های درآمد ثابت بخواهند میزان بیشتری از سبد خود را از سهام بچینند، همچنان مجبورند اصل سود را تضمین کنند و در نتیجه ریسک بالایی را متحمل میشوند که طبعاً زیر بار آن نمیروند. این در واقع یک دومینو است. وقتی یک حقوقی مبلغ هزار میلیارد تومان سرمایه خود را در صندوق های درآمد ثابت میگذارد و سود سالانه بالای ۳۰ درصد تضمینشده میگیرد، هیچ انگیزهای برای ورود به بازار سهام ندارد. این میزان در واقع بدون هزینه پرسنل، جابهجایی و هزینههای جاری است. در اخزا هم که این سود به ۳۸ درصد رسیده است. چنین سودی انگیزهای برای ورود به بازار سهام باقی نمیگذارد. حتی اگر نصاب سهام را افزایش دهند، باز هم صندوق سهام را نمیخرد چون میداند که بازار ریسک دارد. از سوی دیگر مدتی است تبلیغات صندوق های درآمد ثابت بیش از حد افزایش پیدا کرده است. این تبلیغات باعث شده بود حتی سهامدارهای خرد هم به سمت این صندوقها حرکت کنند. اولویت این بود که تبلیغات این صندوقها را حذف کنیم. قدم بعدی این است که اجازه دهیم سهام تبلیغ شوند. چرا نباید سهام اجازه تبلیغ داشته باشند؟ در حال حاضر شرکتی در بازار سرمایه داریم که قیمت سهم آن ۴۰۰ تومان و سود مجمع آن ۱۰۰ تومان است. یعنی فردی که این سهم را بخرد، بالغ بر ۲۵ درصد سود مجمع دریافت میکند که تضمینشده است. ضمن آنکه سود حاصل از خرید و فروش آن (Capital Gain) را هم دارد. به نظر شما فرد این سهم را بخرد منطقیتر است یا برود در صندوق درآمد ثابت سرمایهگذاری کند؟ در واقع سهم شرکت را که میخرد، سود مجمع را میگیرد و سود خرید و فروش سهام را هم میبرد و در واقع، سود آن از سود درآمد ثابت بالاتر میرود. ضمن آنکه میتواند از اعتبار هم استفاده کند.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=227339