طاهره نطقی طاهری ـ مدیر مسئول
کیوسک خبر ـ بیکاری یکی از چالشهای جدی جوامع مدرن است که تأثیرات عمیقی بر اقتصاد و اجتماع دارد. در حالی که بسیاری از جوانان با مدارک تحصیلی بالا همچنان با مشکل اشتغال دستوپنجه نرم میکنند، نیاز به نگاهی نو و راهکارهای عملیاتی برای حل این معضل بیش از پیش احساس میشود.
اشتغال و کسب درآمد یکی از ارکان اساسی زندگی بشر است که نهتنها برای تأمین نیازهای روزمره، بلکه برای شکوفایی فردی و اجتماعی نیز اهمیت دارد. فعالیتهای شغلی انسانها باعث رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه میشود. با این حال، واژه بیکاری به یکی از معضلات جدی جوامع تبدیل شده و بسیاری از افراد با این مشکل مواجهاند. جملاتی مانند «بیکارم» و «از بیکاری خسته شدم» حکایت از احساس ناامیدی و فشار روانی دارد که بسیاری از جوانان و خانوادهها با آن دست به گریباناند. اما علت اصلی این وضعیت چیست و چگونه میتوان بهدنبال راهحلهایی برای رفع آن بود؟
یکی از اصلیترین دلایل بیکاری را میتوان در انتخاب نادرست رشتههای تحصیلی و نبود همخوانی بین آموزشهای آکادمیک و نیازهای بازار کار جستجو کرد. در دهههای اخیر، خانوادهها بهدلیل فشارهای اجتماعی و اقتصادی و تحت تأثیر رسانهها، فرزندان خود را به سمت رشتههایی سوق میدهند که شاید با علایق و تواناییهای آنان همخوانی ندارد. در این شرایط، بسیاری از جوانان بهجای پیگیری علایق خود، به دنبال رشتههایی با درآمد بالا و جایگاه اجتماعی بهتر هستند که اغلب منجر به ناامیدی و ناتوانی در دستیابی به شغل مورد نظر میشود.
این روند باعث شده تا جوانان پس از گذراندن سالها تحصیل، با مدرک تحصیلیای در دست به بازار کار وارد شوند، اما اغلب بهدلیل نبود مهارتهای عملی و کاربردی، نتوانند شغلی مناسب پیدا کنند. سیستم آموزشی نیز با تمرکز بر روی حافظه محوری و نمرهمحوری، تواناییهای واقعی دانشجویان را توسعه نمیدهد. این شکاف میان آموزش و نیازهای واقعی بازار کار، یکی از اصلیترین عواملی است که به بیکاری جوانان دامن میزند.
برای کاهش این شکاف و هموار کردن مسیر اشتغال، لازم است که در سیستم آموزشی کشور تغییرات بنیادین ایجاد شود. حذف مفاهیم غیرکاربردی و بهجای آن، تقویت آموزشهای فنی و مهارتی میتواند به جوانان کمک کند تا بهجای مدرکگرایی، به مهارتهایی عملی و کاربردی دست پیدا کنند. این مهارتها میتوانند آنها را برای ورود به دنیای واقعی کار آماده کرده و از تبدیل شدن به بیکاران تحصیلکرده جلوگیری کند.
یکی دیگر از راههای مقابله با بیکاری، توسعه فرهنگ کارآفرینی است. کارآفرینی با ایجاد مشاغل جدید و بهکارگیری خلاقیت و نوآوری، میتواند راهحلی اساسی برای بیکاری باشد. آموزش کارآفرینی از سنین پایین در مدارس و دانشگاهها میتواند نقش مؤثری در تغییر نگرش جوانان نسبت به کار و ایجاد فرصتهای جدید شغلی داشته باشد. کارآفرینان با شناخت نیازهای جامعه و با بهکارگیری ابتکارات خود، میتوانند نهتنها برای خود بلکه برای دیگران نیز شغل ایجاد کنند.
با توجه به پیشرفتهای روزافزون فناوری، یکی دیگر از چالشهای بیکاری، جایگزینی نیروی انسانی با تکنولوژی است. بسیاری از بنگاههای اقتصادی بهدلیل استفاده از فناوریهای جدید، نیاز به نیروی انسانی کمتری دارند. این امر موجب شده تا تعداد زیادی از فارغالتحصیلان نتوانند در این شرکتها مشغول به کار شوند یا در برخی موارد افراد شاغل بهصورت اجباری یا خودخواسته از کار خارج شوند. به همین دلیل، آموزش مهارتهای مرتبط با فناوری و استفاده از تکنولوژیهای نوین میتواند یکی از راهحلهای موثر در کاهش بیکاری باشد.
در نهایت، برای مقابله با بحران بیکاری و ایجاد اشتغال پایدار، نیاز به برنامهریزیهای بلندمدت و سرمایهگذاریهای هدفمند در بخشهای مختلف اقتصادی بهویژه در صنایع تولیدی داخلی است. تقویت زیرساختهای تولید و افزایش ظرفیتهای سرمایهگذاری در این بخشها میتواند زمینهساز ایجاد فرصتهای شغلی جدید شود. با سرمایهگذاری در تولید ملی، نهتنها بیکاری کاهش مییابد، بلکه اقتصاد کشور نیز از پویایی بیشتری برخوردار خواهد شد.
در مجموع، برای حل مشکل بیکاری نیاز به تغییرات اساسی در نگرشها، آموزشها و سیاستهای اقتصادی داریم. تنها از این طریق میتوان با این معضل پیچیده مقابله کرد و شرایط بهتری برای نسل جوان و جامعه فراهم آورد.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=236458