اکنون کشورهایی در دنیا توسعه یافته و جهان اولی محسوب میشوند، که توانسته باشند بازارهای بینالمللی را فتح کند. ایران هم از این مسیر خارج نیست اما متاسفانه حدود یک دهه است که ما از بازارهای بینالمللی دور شده و فاصله ما از این مسیر مدام دورتر میشود.
به گزارش کیوسک خبر به نقل از روابط عمومی سازمان توسعه تجارت ایران، سید علی امامی، سرپرست معاونت خدمات تجاری سازمان توسعه تجارت ایران مهمترین مساله کنونی برای تجارت و حوزه اقتصاد کشور را سیاستهای ارزی میداند و معتقد است که سیاستهای ارزی خود را به سیاستهای تجاری و تولیدی تحمیل کرده است. به گفته وی کمبود ارز در کشور باعث شد نگاه واردکنندگان و صادرکنندگان معطوف به عملکرد و اقدامات بانک مرکزی باشد؛ به نظر میرسد هم اکنون سیاستهای تجاری کشور اثربخشی خود را بهدلیل برخی سیاستهای ارزی از دست داده است. با او در خصوص اهمیت صادرات غیرنفتی برای کشور و راهکارهای رشد آن به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میآید:
صادرات، مهمترین شاخص اقتصاد در جوامع و یکی از رمزهای بقای کشورها در بازارهای جهانی است؛ به نظر شما برای توسعه صادرات غیرنفتی و دور شدن از خامفروشی چه برنامههای باید در دستور کار دولت و بخشخصوصی قرار بگیرد؟
واقعیت این است که اکنون جهان ما دنیای بدون مرز است و کشوری در این وادی موفق خواهد شد و میتواند در دنیا سربالا بیاورد که در بازارهای جهانی و منطقهای بتواند محصولات تولیدی خود را عرضه و بفروشد و اگر نتواند بازاری برای تولیدات خود بیابد، بدون تردید محکوم به شکست خواهد شد.
اکنون کشورهایی در دنیا توسعه یافته و جهان اولی محسوب میشوند، که توانسته باشند بازارهای بینالمللی را فتح کند. ایران هم از این مسیر خارج نیست اما متاسفانه حدود یک دهه است که ما از بازارهای بینالمللی دور شده و فاصله ما از این مسیر مدام دورتر میشود.
اوایل دهه ۹۰، ۵۵ صدم درصد از بازارهای جهانی متعلق به ما بود این در حالیست که اکنون این میزان به ۳۳ صدم درصد رسیده است. یعنی بازارهای ما در حال محدود شدن است اما به چه دلیل این مهم انجام میگیرد؟ به نظر بنده در سالهای اخیر از یک سو توجه ما به بازارهای جهانی کمتر شد و از سوی دیگر اینکه رقبای ما قویتر شدند و توانستهاند این بازارها را تسخیر کنند.
رقبای ما چون ترکیه، چین و هند به بازارها آمده اند و بخشی از بازارهای ما را تصاحب کردند. بنابراین مهمترین اتفاقی که باید در حوزه صادرات بیفتد این است که اولویت کشورمان را روی صادرات قرار دهیم یعنی استراتژی تجاری، صنعتی، ارزی و اقتصادی ما متمرکز بر صادرات شود. مفهوم آن این است که اگر سیاستهای ارزی را تعریف میکنیم باید با نگاه صادرات محور باشد.
اگر از تولید حمایت میکنیم باید از نگاه بازارهای صادراتی باشد یعنی محصول صادراتی را در اولویت قرار دهیم. در اصل استراتژی به ما میگوید که چه چیزی تولید کنیم تا بتوانیم آنها را صادر کنیم. اگر هم قرار است واردات انجام دهیم اولویت ما باید با کارخانههایی باشد که صادرات انجام میدهند همچنین حمایت از تولید نیز باید معطوف به کالاهای صادرات محور باشد. بنابراین اگر نگاه حاکمیت به این سمت برود که برونگرا و نگاه ما به اقتصاد، نگاه جهانی باشد، بدون تردید میتوانیم در این حوزه موفق باشیم پس نتیجه میگیریم که باید پاردایم اقتصادی ایران صادرات محور باشد.
از منظر شما رشد صادرات غیرنفتی میتواند جهش تولید و مهارتورم را در پی داشته باشد؟
بیتردید چنین است، وقتی میگوییم اقتصاد ما در شرایط رکود تورمی است یا اقتصاد ما در حال رکود است یا رشد اقتصاد ما در دهه ۹۰ صفر است، به این معنی است که تقاضا برای محصولات ما کاهش یافته است. تقاضای داخلی و تقاضای خارجی هر دو وجود دارند، سقف بازار داخلی مشخص است جمعیت ما ۸۵ میلیون نفر است، بنابراین برای افزایش این ظرفیت که منجر به رشد اقتصادی میشود باید کمک کرد که بتوانیم بازارهای بینالمللی از جمله آفریقا و آسیای شرقی و … را تسخیر کنیم.
مشکل اصلی ما این است که به این موضوع توجه نداریم که با حوزه صادرات میتوان بخش عمدهای از مشکلات اقتصادی از جمله بیکاری، رشد اقتصادی، مهار تورم و جلوگیری از رکود را برطرف کنیم.
کشورهای صادرات محور مثل چین و ترکیه از کاهش ارزش پول ملی برای رشد صادرات خود بهره گرفتهاند، آیا ما توانستیم از این موضوع برای رشد صادرات بهره بگیریم؟
روندها این موضوع را نشان نمیدهد؛ با وجود اینکه ارزش پول ملی ما کاهش یافته، صادرات ما رشد قابل توجهی را تجربه نکرد دلیل آن این است که بخشی از محصولات صادراتی ما وابسته به قیمت وارداتی است، چون کارخانههای صادراتی مواد اولیه و تجهیزات و سرمایه خود را وارد میکنند، بنابراین وقتی ارزش پول ملی ما کاهش مییابد، واردات گران میشود، بنابراین بر صادرات هم تاثیر میگذارد.
کاهش ارزش پول ملی زمانی بر صادرات موثر است که وابستگی آن به واردات حداقل باشد. علاوه بر آن باید به اقتصاد بینالمللی هم توجه کرد ما زمانی رکود جهانی داشتهایم که به دنبال آن، قیمتهای جهانی برای مثال در محصولات پتروشیمی کاهش یافتهاست. بنابراین یک پویایی در این میان وجود دارد که باید همه آنها را در نظر بگیریم و فقط با کاهش ارزش پول ملی این اتفاق نمیافتد.
با توجه به مباحث مطرح شده، آیا صادرات جایگاه واقعی خود را در ایران پیدا کرده، اگر پاسخ شما به این پرسش منفی است، چه اقداماتی باید در این زمینه انجام بگیرد؟
ما باید در زنجیره ارزش جهانی قرار داریم و تا زمانی که در این زنجیره نباشیم، نمیتوانیم در صادرات رشد قابل توجهی داشته باشیم. اگر ترکیه، هند، ویتنام، سریلانکا و اندونزی این رشد را یافتهاند علت آن این است که خودشان را در بازی اقتصاد جهانی قرار داده و در این بازار مشارکت و بازی برد برد داشتهاند.
برای حضور در زنجیره بازارهای جهانی نیاز به فراهم کردن بسترهایی است که بخشی از آن مسایل ارزی است به نظر میرسد باوجود این سیاستهای ارزی صادرات ما رشد پیدا نمیکند. مورد دیگر مباحث لجستیکی است که با لجستیک موجود نمیتوان منتظر شد صادرات باشیم. گاهی شاهد هستیم که محصولات صادراتی ایران لب مرز به دلایل مختلف متوقف میشود در حالیکه در کشورهایی مثل ترکیه این اتفاق نمیافتد و به سرعت کالا عبور میکند. وقتی بنادر شمالی ما لایهروبی نشده و زیرساخت آنها آماده نیست، نمی توان با کشورهایی که این مشکلات را ندارند، رقابت کرد.
بنابراین قبل ازاینکه به بازاریابی محصول در بازارهای جهانی پرداخته شود، باید زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری محصول فراهم شود. مهمترین مساله کنونی برای تجارت و حوزه اقتصاد، سیاستهای ارزی است که خود را به سیاستهای تجاری و تولیدی تحمیل میکند. کمبود ارز باعث شده است نگاه واردکنندگان و صادرکنندگان به عملکرد بانک مرکزی باشد که آیا ارز پرداخت میکند یا خیر؟ به نظر میرسد هم اکنون سیاستهای تجاری کشور اثر خود را به خاطر سیاستهای ارزی از دست داده است.
بنابراین پیش از صادرات، چند پاردایم باید در تفکرموجود اقتصاد ایران در حوزه ارزی، تولید، لجستیک، شرایط فنی، استاندارد و …. تغییر کند؛ در چنین شرایطی همه در یک راستا حرکت میکنند.
گفتنی است، روز ملی صادرات پایان مهر با حضور مقامات عالی کشوری و جمعی از فعالان اقتصادیباهدف تقدیر و تکریم از صادرکنندگان نمونه برگزار خواهد شد.