مهدی صالحی طاهری ـ خبرنگار
کیوسکخبر ـ در دنیای امروز، هوش مصنوعی به یکی از موضوعات داغ و بحثبرانگیز تبدیل شده است. این فناوری نه تنها در حوزههای علمی و صنعتی به کار گرفته میشود، بلکه همچنین به دنیای هنر وارد شده است و تأثیرات عمیقی بر شیوههای خلاقیت و تولید هنری دارد. سؤال کلیدی آن است که آیا هوش مصنوعی میتواند به عنوان یک ابزار خلاقانه در تولید آثار هنری عمل کند و چه تأثیری بر مفاهیم کلاسیک هنر خواهد داشت.
برای درک این موضوع، ابتدا باید به بررسی مفهوم خلاقیت بپردازیم. خلاقیت به عنوان یک ویژگی انسانی در نظر گرفته میشود که شامل توانایی ابداع، نوآوری و تولید ایدههای جدید است. در گذشته، هنر بهویژه به عنوان یک بیان شخصی و انعکاسی از احساسات و تجربیات هنرمند شناخته میشد. اما با ورود هوش مصنوعی به عرصه هنر، تعاریف و برداشتهای ما از خلاقیت و هنرمندی دستخوش تغییر قرار گرفته است.
هوش مصنوعی، با استفاده از الگوریتمهای پیشرفته و دادههای عظیم، قادر است به شبیهسازی فرایندهای خلاقانه بپردازد. برای مثال، برخی از برنامههای هوش مصنوعی میتوانند با استفاده از یادگیری ماشین، الگوهایی را شناسایی کنند و بر اساس آنها آثار هنری جدیدی خلق کنند. این آثار ممکن است شامل نقاشیها، موزیکها و حتی ادبیات باشند. در این راستا، پروژههایی مانند «DALL-E» و «AIVA» نشاندهنده قابلیتهای بالقوه هوش مصنوعی در تولید هنر هستند.
یکی از جنجالیترین مباحث پیرامون هوش مصنوعی و هنر، این است که آیا آثار خلق شده توسط این فناوریها میتوانند به عنوان هنر واقعی شناخته شوند؟ برخی بر این باورند که بدون احساسات انسانی، هوش مصنوعی قادر به خلق اثر با عمق و احساس نیست. این دسته از منتقدان معتقدند که هنر به نوعی از ارتباط انسانی وابسته است که هوش مصنوعی از آن بیبهره است. در مقابل، حامیان هوش مصنوعی اعتقاد دارند که اگر یک اثر هنری بتواند احساسات و تفکرات را در مخاطب ایجاد کند، regardless از منبع آن، میتوان آن را به عنوان یک اثر هنری به حساب آورد.
بهعلاوه، ورود هوش مصنوعی به عرصه هنر به پرسشهای جدیدی درباره مالکیت و حق نشر آثار هنری ایجاد کرده است. هنگامی که یک برنامه هوش مصنوعی یک اثر جدید خلق میکند، سؤال اصلی این است که چه کسی باید مالک آن اثر باشد: توسعهدهنده برنامه، کاربر آن یا خود هوش مصنوعی؟ این موضوع چالشهای حقوقی و اخلاقی بسیاری را به همراه دارد که لزوم بازنگری در قوانین حقوقی و هنری را ضروری میسازد.
در عین حال، هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار خلاقانه میتواند به هنرمندان در فرایند خلق آثارشان کمک کند. به عنوان مثال، هنرمندانی که از ابزارهای هوش مصنوعی استفاده میکنند، میتوانند با ارائه دادههای مورد نظر و تنظیم پارامترها، به سادگی و به سرعت آثار جدیدی را تولید کنند. این روش به آنها این امکان را میدهد که با استفاده از تکنیکها و شیوههای نوین، فضایی جدید برای ابداع و نوآوری ایجاد کنند.
به نظر میرسد هنرمندان جوان و نوآور که به هوش مصنوعی تسلط دارند، احتمالاً قادر خواهند بود مرزهای هنر را جا به جا کنند و به تعاریف جدیدی از خلاقیت دست یابند. در این راستا، آموزش و آگاهی از تکنولوژیهای جدید برای هنرمندان آینده اساسی خواهد بود. آشنایی با هوش مصنوعی و روشهای کاربردی آن میتواند ابزارهای جدیدی برای بیان خلاقیت و نوعی آزادی خلاقانه را در اختیار هنرمندان قرار دهد.
باید تأکید کرد که هوش مصنوعی نمیتواند بهجای هنرمند، احساسات و تجربیات او را تقلید کند. بلکه این فناوری میتواند به عنوان یک همکار، الهامدهنده یا حتی یک تماشاگر در فرآیند خلق هنری ایفای نقش کند. به عبارت دیگر، هوش مصنوعی در دنیای هنر میتواند شبیه به یک دستیار باشد که هنر را به سطوح جدیدی میبرد، بدون اینکه ارزش و پیچیدگی تجربیات انسانی را نادیده بگیرد.
در نهایت، هوش مصنوعی به عنوان یک پدیده جدید در دنیای هنر نه تنها چالشهای خاص خود را به همراه دارد، بلکه همچنین فرصتهای بینظیری برای خلاقیت و نوآوری فراهم میکند. ایجاد دیالوگ و تبادل نظر میان هنرمندان، محققان و توسعهدهندگان فناوری در این زمینه ضروری است تا از مزایای هوش مصنوعی به بهترین نحو استفاده شود. آینده هنر به طور قطع با پیشرفتهای فناوری گره خورده است و ما باید خود را برای این تغییرات آماده کنیم و به دنبال بهبود و ارتقاء هنر انسان محور در کنار هوش مصنوعی باشیم.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=243737