
ایمان زنگنه، کارشناس اقتصادی
مسئله انتظارات یک عامل مؤثر است که انگارههای ذهنی مردم را شکل میدهد و نمیتوان به راحتی از کنار این قضیه گذشت. در واقع، این موضوع بخشی از مولفههای ساختاری تورم در کشور است. از ابتدای دهه ۵۰، ما با تورم مواجه بودهایم که به ایجاد تورم ساختاری درکشور منجر شده است. با توجه به سالهای مختلف و میزان دسترسی به درآمدهای نفتی یا کنترلهای پولی، میزان این تورم تغییر کرده، اما ذهنیت مردم به نرخهای تورم بین ۲۳ تا ۲۵ درصد عادت کرده است. طی سالهای اخیر، تورم در ایران تغییر رفتار داده است و باید توجه کنیم که چه میزان از این تغییر رفتار به مفهوم انتظارات مربوط میشود و چه میزان ریشه در عوامل گذشته دارد. در دوره جدید، مفهوم انتظارات به ویژه از زبان سیاستگذار، یعنی بانک مرکزی، شنیده میشود. دکتر فرزین، به عنوان رئیس کل بانک مرکزی و یک اقتصاددان، به خوبی میداند که تورم میتواند متأثر از عوامل روانی و ذهنی باشد. در واقع، انتظارات به پیشبینی ما از حوادث آینده محدود نمیشود، بلکه این پیشبینیها میتواند باعث ایجاد کنش و رفتار اقتصادی شود. به همین دلیل، بازارها دچار تلاطم میشوند و مسئله ازدحام متأثر از انتظارات در اقتصاد کشور شکل میگیرد. این وضعیت منجر به تغییر ترکیب داراییها و رفتارهای نقدینگی میشود. عامل انتظارات نه تنها بر پیشبینی ما از شرایط تأثیر میگذارد، بلکه میتواند باعث ایجاد کنشهای اقتصادی شود که اگر این کنشها مدیریت نشوند، ممکن است به صورت سیلاب عمل کنند. اما اگر به درستی مدیریت شوند، میتوان انتظارات را به زهکشی آب تشبیه کرد. برای مدیریت انتظارات، ابتدا باید شناخت دقیقی از مسئلهای که باعث نگرانی مردم شده، پیدا کنیم. سپس باید به فکر راهحل و مدیریت این موضوع باشیم. حل کردن این مشکل صرفاً از طریق خبردرمانی نیست، بلکه نیاز به اقناع مردم دارد، یعنی باید به آنها اطمینان بدهیم و از طریق پیادهسازی سیاستهای درست، به درستی به این مسئله بپردازیم. شما میبینید در حوزه اتفاقات اخیر، ما چند رخداد بزرگ را داشتیم که شاید قبل از این میتوانست تغییرات نوسانی شدیدی را در حوزه نرخ ارز به وجود بیاورد. اما مدیریت کارآمد بانک مرکزی، که بخش اصلی و تکیه و اتکای آن به موضوع انتظارات بود، باعث شده است که مردم در حوزه انتظاراتشان به رفتارهای بانک مرکزی توجه کنند. این موضوع بسیار مهم است، زیرا نگاه انتظارات مردم به این است که آیا دستگاه سیاستگذار میتواند تصمیم درستی بگیرد یا خیر. در دوره اخیر چند اتفاق بسیار بزرگ، چه در حیث منطقهای و چه در حیث جهانی برای اقتصاد ایران افتاد. این رویدادها نشان داده که بزرگی آنها تأثیری در رفتار اقتصادی مردم به شکلی که در یکی دو سال قبل میدیدید، ندارد. در حال حاضر، اثر ازدحام در بازار ارز کاهش یافته است و مردم دیگر به صرافیها هجوم نمیبرند. امروز، در حالی که کشور در میانه درگیری و رخدادهای سیاسی و منطقهای زیادی قرار دارد، نرخ ارز به صورت انفجاری و رها شده نیست و تمامی آن رویدادهایی که قبلاً تجربه کرده بودیم، دیگر اتفاق نمیافتد. بخشی از این وضعیت به مقوله انتظارات برمیگردد و بخشی دیگر به اینکه دسترسیهایی فراهم شده که مانع از سرریز تلاطمات سیاسی به حوزه اقتصاد میشود. بنابراین، تأثیر این مسائل وجود دارد، اما شدت تأثیر آن کاهش یافته و به طور مؤثری مدیریت شده است. در اقتصاد ایران، اگر بخواهیم چند گام برداریم تا تورم را حل کنیم، باید در نظر داشته باشیم که این مشکل یک شبه قابل حل نیست. نخستین گام این است که تلاش کنیم رفتار جدید تورمی که طی سالهای اخیر باعث افزایش نرخ تورم به بالای ۳۰ و ۳۵ درصد شده، را کنترل کنیم. در حال حاضر، نرخهای جدیدی را تجربه میکنیم که حول و حوش ۴۰ تا ۵۰ درصد است. بنابراین، نخست باید تورم را به میانگین بلندمدت بازگردانیم.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=255957