«محسن بیاتینیا» را باید یکی از بدشانسترین بازیکنان تاریخ باشگاه استقلال دانست. او مهاجم مورد علاقه مرحوم ناصر حجازی بود اما در بازی با شیرینفزاز کرمانشاه با پارگی رباط روبرو شد تا رویا و آرزوهایش با پیراهن آبی خیلی زود به پایان برسد.
بیاتینیا در گفتوگو با خبرنگار ورزشی ایرنا درباره روزهای حضورش در استقلال حرفهای جالبی بر زبان آورد. متن این گفتوگو در زیر از حضورتان خواهد گذشت.
حضورت در استقلال خیلی کوتاه بود.
متاسفانه بله، اگرچه دوران حضور من در استقلال خیلی کوتاه بود اما همیشه به یک چیز افتخار کردهام.
چه چیزی؟
اینکه من توسط ناصر حجازی استقلالی شدم و استقلال به خواست او من را جذب کرد. یادم میآید در آن سال اولین خرید استقلال بودم. همیشه به این موضوع افتخار کردهام که بزرگمرد تاریخ باشگاه استقلال به من پیشنهاد حضور در این تیم را داد.
در هفتههای ابتدایی فصل مصدوم شدی؟
گاهی وقتها زندگی مطابق رویا و آرزوهای شما نمیچرخد و اتفاقاتی رخ میدهد که برایتان ناراحت کننده و عذابآور است. درست این اتفاق برای من شکل گرفت و در بازی با شیرین فراز کرمانشاه مصدوم شدم. هفته سوم لیگ برتر بود. یک مصدومیت تلخ و سنگین بود که باعث شد رباط پایم پاره شود.
همین اتفاق دوران حضورت در استقلال را پایان داد؟
اواخر فصل برگشتم و چند بازی برای این تیم انجام دادم اما از آمادگی بدنی و ذهنی لازم، دور بودم و آنطور که خودم میخواستم نتوانستم به استقلال کمک کنم. در آن فصل اتفاقات خوبی برای استقلال رخ نداد. اتفاقاتی که ممکن است هر دو دهه یکبار بیافتد. مشکلات زیادی داشتیم. تغییرات زیادی در کادر فنی آبیپوشان انجام شد. شاید در طول تاریخ استقلال سابقه نداشته است که در یک فصل سه مربی روی نیمکت این تیم بنشینند. با تمام این تفاسیر در پایان فصل توانستیم عنوان قهرمانی جام حذفی را به نام خودمان سند بزنیم.
در پایان فصل از استقلال جدا شدی؟
به هر حال به این نتیجه رسیدم که برای ادامه دوران فوتبالم تیم دیگری را انتخاب کنم و برخلاف میل باطنیام این تصمیم را گرفتم. در آن برهه زمانی چنین تصمیمی منطقی بود اما همیشه گفتهام و باز هم تاکید میکنم دوستان خوبی در استقلال پیدا کردم که همراه من هستند. همین الان وقتی هواداران استقلال مرا میبینند، میگویند ما تو را به عنوان پیشکسوت استقلال قبول داریم و من به این عزیزان پاسخ میدهم پیشکسوت یعنی کسی که ۱۰ سال برای یک تیم بازی کرده باشد اما من که زمان کوتاهی در استقلال حضور داشتم اما لطف این عزیزان شامل حالم شده است.
چرا در آن فصل استقلال خوب نتیجه نگرفت؟
استقلال تیم خوبی داشت، ناصرخان بازیکنان مطرحی را به خدمت گرفته بود. همه شرایط برای موفقیت آماده بود اما یکسری افراد مرحوم حجازی را اذیت کردند. اتفاقاتی شکل گرفت که تیم و او را تحت تاثیر قرار داد و عدم کسب نتایج خوب باعث شد تا شرایط به حاشیه کشیده شود. بعد فیروز کریمی آمد و آن مسائل حاشیهای به اوج خود رسید که دوست ندارم دربارهاش حرف بزنم.
کدام مسائل؛ همان حاشیههایی که پس از شکست استقلال در بازی با نفت آبادان رخ داد؟
بله، شاید برای بازیکن این تنبیه عادی باشد اما برای هواداران قابل هضم نبود. همین الان من در قامت مربی وقتی تیم نتیجه نمیگیرد برای اینکه بازیکن را تنبیه کنم ساعت ۷ صبح تمرین میگذارم تا بازیکن به جای خوابیدن در تمرین حاضر شود اما تا آن زمان جلوی تماشاگران، هیچ مربی دیگری، شاگردانش را آنطور تنبیه نکرده بود! این اتفاقات در روند نتیجهگیری تیم در ادامه فصل دخیل بود و در نهایت امیر قلعهنویی آمد و با او در جام حذفی قهرمان شدیم.
در آن برهه زمانی به ناصر حجازی خیانت شد؟
من با اطمینان میگویم این اتفاق از سوی بازیکنان رخ نداد و همه شاگردان او با تمام وجود در زمین تلاش میکردند تا استقلال به موفقیت برسد اما اتفاقات دیگری رخ داد.
چه اتفاقاتی؟
برخی دوست نداشتند استقلال با ناصر حجازی به موفقیت رسد و برای شکست او لحظهشماری میکردند. من نمیخواهم وارد این بحث بشوم اما در آن سال هر کسی که از جنس فوتبال هم نبود متوجه این حقایق تلخ میشد.
چه کسانی بودند؟
من دوست ندارم این بحث را ادامه بدهم اما امیدوارم آن آدمها الان هر کجا هستند تلنگری خورده باشند و بدانند دنیا ارزش این را ندارد برای رسیدن به جایگاه یک فرد، دست به هر کاری بزنند. اینکه برای رسیدن به پست و جایگاهی تلاش کنید بد نیست اما نباید از برخی خطوط قرمز رد شد. من با اطمینان میگویم ناصر حجازی یکی از پاکترین انسانهایی بود که در تاریخ ورزش ایران حضور داشت.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=47145