×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳
هنر؛ هویت و زبان مشترک بین ملت‌هاست

ششمین شب از هفته هنر افغانستان که به همت کمیسیون ملی یونسکو- ایران برگزار می‌شود شب گذشته ۲۷ آذرماه با موضوع صنایع دستی با حضور هنرمندان افغانستانی اجرا شد.
در ابتدای این برنامه فاطمه خاوری مدرس صنایع دستی و سوزن دوزی بیان کرد: افغانستان به دلیل موقعیت جغرافیایی که دارد مرکز تمدن بشری بوده و صنایع دستی این کشور به هزار سال قبل از میلاد مسیح برمی‌گردد که در زمان باختریان و غزنویان به رونق بیشتری رسیده، تمدن کشورهای اسلامی مثل تمدن هخامنشیان، سامانیان، تیموریان و چین هم به آن اضافه شده که در توسعه صنایع دستی افغانستان نقش داشته، افغانستان دارای قومیت‌های متنوع و مختلفی است.
تنوع این قومیت‌ها زیبایی خاصی به جامعه افغانستان داده که همین باعث تنوع صنایع دستی در افغانستان شده، کوشش‌های مختلف قومیت‌ها، زیبایی دیگری است که جلب توجه می‌کند. آداب و فرهنگ در افغانستان هنوز زنده است و برای مردم اهمیت زیادی دارد. در افغانستان انواع هنرهای دستی وجود دارد از جمله سوزن دوزی، گلدوزی و… این سوزن‌دوزی ها بیشتر روی لباس‌ها کاربرد دارد البته در تزیینات منازل هم استفاده می‌شود. کنار سوزن‌دوزی‌ها ما انواع بافت‌ها را داریم که شامل بافت فرش، گلیم، جاجیم، نمد و… است که هر کدام کاربرد خاص خود را دارند.
 سوزن‌دوزی افغانستان؛ از ظریف‌ترین و زیباترین هنرهای دستی
وی افزود: هنرهای دستی در افغانستان بیشتر توسط مادران و زنان این سرزمین خلق و توسط آنها نسل به نسل منتقل شده، هنر سوزن‌دوزی افغانستان از ظریف‌ترین و زیباترین هنرهای دستی است که برای آن زحمت، سلیقه و حوصله زیادی لازم است. بانوان افغانستانی در نقاط مختلف با علاقه و مهارت زیادی به این هنر می‌پردازند که به نوبه خودم به وجود آنها که فراموش‌شده هستند و به نوعی هنر آنها مظلوم شده افتخار می‌کنم، آنها در هر شرایطی توانسته‌اند به زندگی زیبایی ببخشند، چه در ایام جنگ و چه در ناامنی با دستان هنرمند خود زیبایی را روی لباس‌ها و در و دیوار خانه‌ها خلق کرده‌اند و رنگ‌های چشم‌نواز و روح‌بخش را زنده می‌کنند تا حس آرامش و امنیت را ایجاد کنند.
 لزوم مشارکت بانوان افغانستانی در اقتصاد هنر
خاوری بیان کرد: این هنر است که اتحاد، صلح، دوستی و همدلی را به ارمغان می‌آورد. افغانستان کشوری است که هر لحظه و هر روز با رویدادی رو به رو است. وقتی درصد زیادی از جامعه زیر خط فقر هستند و نیاز به اشتغال بانوان و مشارکت آنها در اقتصاد خانواده احساس می‌شود، وقتی ما زنان هنرمند زیادی داریم که با مهارت خوبی آثار بی‌نظیر و زیبایی را خلق می‌کنند نباید این هنر ارزشمند سوزن دوزی را نادیده بگیریم یا نسبت به آن بی‌تفاوت باشیم. هنر سوزن‌دوزی بر لباس‌های سنتی افغانستان یک منبع خوب درآمد برای زنان محسوب می‌شود و آنها می‌توانند از این طریق بخشی از هزینه‌های زندگی را تامین کنند. این کار به زنان اعتماد به نفس می‌دهد، باعث استحکام زندگی می‌شود، می‌تواند آنها را به استقلال برساند و انگیزه و حس مسؤولیت‌پذیری را در وجود آنها پررنگ‌تر کند. همه ما در مقابل ترویج و نگهداری صنایع دستی افغانستان مسؤولیت داریم هرچند متاسفانه در این زمینه به شکل علمی و تخصصی کار چندانی نشده است. چند روزی بود که دنبال منابعی می‌گشتم تا بتوانم به آنها استناد کنم اما چیزی در این زمینه پیدا نکردم که این یک خلا است و امیدوارم با کمک هنرمندان و کسانی که در این زمینه سررشته دارند، شرایط بهتر شود.
 هنر راهی برای بیان ناگفته‌ها، دردها و شادی‌های هنرمند
این هنرمند اظهار کرد: در این زمینه نیاز است بانوان هنرمند برای ماندگاری و انتقال این هنر بیشتر احساس مسؤولیت کنند. هنر بخشی از هویت و زبان مشترک بین ملت‌هاست و می‌تواند حس زیبایی‌شناسی، نوع‌دوستی و آرامش را در دل‌ها بیدار کند. منصفانه نیست اگر بخواهیم نسبت به این هنر بی‌توجه باشیم. هنرمندان توسط هنر خود ناگفته‌ها، دردها و شادی‌های خود را بیان می‌کنند. هنرمندان افغانستانی با کمترین امکانات بیشترین خلاقیت را دارند. واضح است که مشارکت اقتصادی زنان می‌تواند باعث رشد اقتصادی کشور افغانستان شود و در راستای زنده نگه داشتن فرهنگ افغانستان گام دارد. بانوان هنرمند ما در مهاجرت هم به ارایه این هنر پرداخته‌اند و محصولات ارزشمندی را با در نظرگرفتن سلایق روز تولید می‌کنند ولی جای نگرانی است که فرزندانی که در مهاجرت متولد می‌شوند علاقه‌ای برای آموختن و پرداختن به این هنر ندارند و این می‌تواند آینده این صنعت را به خطر بیندازد.
درخشش هنر و صنعت کاشی‌سازی در هرات
در ادامه همایون احمدی مسؤول حفظ آبدات تاریخی هرات روی خط آمد و عنوان کرد: هرات به عنوان یک شهر تاریخی همواره مقصدی برای جهان‌گردان بوده و هر کسی که از هرات دیدن کرده آن را با مصلا، مسجد جامع، زیارتگاه خواجه عبدالله انصاری و… شناخته‌ است. اروپاییان مسجد جامع هرات را به عنوان «مسجد آبی» می‌شناسند که این به خاطر کاشی‌کاری آن است. در نیمه قرن ششم سنگ بنای مسجد جامع هرات گذاشته و برای اولین‌بار کاشی و لعاب بر تزیینات مسجد افزوده شد از قرن ششم، دروازه ورودی مسجد جامع مزین به خطوط کاشی است؛ این در آن زمان اتفاق نادری بوده و پس از آن در تزیینات از کاشی و لعاب استفاده کردند. ما مقبره‌های شخصیت‌های قدیمی را هم داریم که برای اولین بار نمونه موکت کاشی را داریم که از نمونه‌های نادر است.
احمدی توضیح داد: در زمان تیموریان هم مسجد جامع را به کاشی‌های دیگر مزین می‌کنند و هنر کاشی‌کاری شیوه خلاقانه‌تری به خود می‌گیرد. استادان خبره‌ای جمع می‌شوند و هنر کاشی‌کاری به ۲ شیوه صورت می‌گیرد؛ شیوه معرق و هفت رنگی. در معماری بناهایی که در معرض نور خورشید و بارندگی قرار نداشتند از کاشی معرق و در دیواره‌ها بیشتر از کاشی‌های هفت‌رنگی استفاده شد. پس صنعت کاشی‌سازی در هرات قدمت زیادی دارد اگر بخواهیم اوراق تاریخ را ورق بزنیم می‌بینیم در بناهای تیموری و پیش از تیموری هنر کاشی‌سازی به شیوه بسیار دقیق در هرات رواج داشته و به اوج شکوفایی خود رسیده بوده، در آرامگاه پیر هرات کتیبه شاه طهماسب صفوی، درج است که حکایت از این دارد که هنر کاشی‌سازی در هرات به شکل درخشان ادامه داشته‌است.
ارتباط با ایران؛ عاملی در جهت شکوفایی هنر کاشی‌سازی افغانستان
وی گفت: در دوره معاصر هم عده‌ای از هنرمندان هرات برای شکوفایی هنر کاشی‌سازی اقدام می‌کنند، بر اثر ارتباطات با ایران، عده‌ای از هنرمندان ایرانی هم به هرات می‌آیند و دوباره برای شکوفایی این هنر اقدام می‌کنند و این هنر دوباره در هرات شکوفا می‌شود و تا امروز با همان شیوه سنتی و به همان شکل بومی ادامه پیدا می‌کند. هنر کاشی‌سازی در زمان انقلاب بر اثر کشمش‌های سیاسی که در منطقه ایجاد شد، به حاشیه رانده شد و از کانون توجه حاکمان دور ماند. در سال ۸۲ سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) تحت پروژه‌ای برای احیای مجدد این هنر در هرات اقدام کرد و دوباره کاشی‌سازی به شکل باشکوه‌تری آغاز به کار کرد و برخی شروع به فراگیری این هنر کردند. متاسفانه در سال ۸۵ بر اساس تصمیم وزارت مالیه، قسمتی از کمک‌های مالی که دولت برای شکوفایی هنر کاشی‌سازی در نظر گرفته بود قطع شد و این هنر به حاشیه رفت ولی باز هم خیرین هرات برای احیای این هنر گام برداشتند اما در سال ۹۴ دولت مجددا به این امر کمک کرد. امروز یگانه کارگاه کاشی سنتی در هرات وجود دارد.
احمدی در پایان تصریح کرد: با فراز و نشیب‌ها و تهدیدهای امنیتی که در افغانستان وجود دارد و چالش‌هایی که در مقابل مردم و حکومت افغانستان پیش روست، خوشبختانه هنر و صنعت کاشی‌سازی همچنان در هرات پابرجا و قابل دیدار است. تلاش‌ها بر این است که هنر کاشی‌سازی افغانستان در یونسکو ثبت شود و امیدوارم ما شاهد این باشیم که این هنر به شکل پیشرفته‌تری گسترش پیدا کند.
هنر مرز ندارد؛ تمدن و قدمت هر شهر، تنیده در نقشه‌ها و تار و پود فرش‌ها
سپس محمد امیری پژوهشگر حوزه بافت و مرمت فرش دستبافت بیان کرد: از ابتدا فرش در حیطه ایران و افغانستان نبوده بلکه در سراسر آسیای مرکزی بوده است. در هر بخشی از افغانستان نقوش خاصی دیده می‌شود و می‌تواند حرفی برای گفتن داشته و گویای فرهنگ و هنر آن منطقه‌ باشد. فرش ایران طبق بررسی‌های انجام شده در هر منطقه دارای بافت و نقوش خاص خود است که در افغانستان هم به همین شکل است. از دیرباز در دو کشور ایران و افغانستان این نقوش خاص به کار می‌رفت و پیوسته با آداب و رسوم مناطق پیوند داشته است. تاریخچه فرش به هزار سال پیش برمی‌گردد که در دوران هخامنشیان اولین فرش بافته شد.
وی افزود: دوران شکوفایی فرش در افغانستان در دوره تیموریان بوده‌است که  فرش‌های نفیسی تولید و زبانزد شد. باید سعی کنیم نقش‌های اصیل ببافیم چون تمدن و نشان هر شهر همان نقوشی است که در نقشه‌ها و تار و پود فرش‌ها بافته می‌شود و قدمت آن شهر را نشان می‌دهد. متاسفانه حالا چه در فرش ایران و چه در فرش افغانستان تقلب دیده می‌شود. فرش افغانستان در معرض نابودی قرار دارد چون به کشور پاکستان می‌رود، به نام آنها صادر می‌شود و هیچ ارز آوری برای کشورمان ندارد. هنر مرز ندارد و امید است که بدون تقلب در فرش ایران و افغانستان این پرچم همیشه بالا نگه داشته شود.
هنر، چتر سیاست و اقتصاد است
سپس محمدامین نادم مدرس نقاشی فرش و بافت تصویر و منظره به سبک رئالیسم مهمان این برنامه شد. وی گفت: هیچ جای شکی نیست که از پنجاه سال پیش ایران خانه دوم افغان‌ها بوده، به ویژه روستاییان ما که امکانات رفتن به اروپا و آمریکا را نداشتند. به همین ترتیب تعداد زیادی از قالیبافان به ایران آمدند و در این کشور کار ‌کردند تا سال ۲۰۱۱ که متاسفانه ایران توسط تعدادی از قلدران جهان تحریم و به همین ترتیب مسأله برعکس شد؛ یعنی فرش‌های ایرانی به افغانستان آمد و از سوی افغانستان به کشورهای دیگر صادر می‌شد. وقتی دوران کودکی ام را مرور می‌کنم یادم می‌آید که برخوردهای اجتماعی بین ایران و افغانستان به گونه‌ای بود که مردم به سمت ایران رجوع می کردند چون در افغانستان کسب و کار نبود، در آن زمان شهری‌ها به اروپا و روستاییان به ایران آمدند. دوستان ایرانی ما در آن زمان به چشم حقارت به این افغانستانی‌ها نگاه می‌کردند ولی همین اتفاقات به روستاییان ما یاد داد که زندگی شهری به چه صورت است.
نادم بیان کرد: زندگی بشری از ابتدا با صنایع دستی ارتباط داشته است اما رفته رفته ناهنجاری‌های اجتماعی زیاد شد یعنی در حالی که در استرالیا لبنیات را دور می‌ریختند تعداد زیادی از آدم‌ها در افغانستان در تهیه تکه نانی درمانده بودند.
این هنرمند تصریح کرد: من باور دارم که اقتصاد، سیاست و هنر پیوندی ناگسستنی دارند. جای شکی نیست که در دنیا حرف اول را اقتصاد، حرف دوم را سیاست و حرف بعدی را هنر می‌زند. باید متوجه باشیم که هنر چتر سیاست و اقتصاد است. اگر ما هنر و سنت را تقویت نکنیم جهان رو به نابودی می‌رود. افغانستان سرزمین عجایب است. در این کشور من با غالب سیاستمداران، قول‌ها و عقده‌های اقتصادی رو به رو شده‌ام. اگر در افغانستان هویت انسانی احیا نشود امنیت و آرامشی هم وجود نخواهد داشت.
نادم عنوان کرد: امیدوارم دیگر فرش‌های ما قاچاق نشود و تعدادی از مردمان ما صاحب شغل شوند. افغانستان مشکلات عدیده‌ای دارد مثلا قطع و نبود برق یکی از این مشکلات است آن هم در روزگاری که جهان دیجیتال شده است اما مبارزه ما هنرمندان همچنان ادامه دارد و ما برای تمام مردم جهان آرزوی صلح داریم. زندگی راهی است که گاهی تند می‌شود، گاهی آرام،‌ گاهی خوب و گاهی بد. کسی که زندگی را دشورا می‌بیند فکر می‌کند زندگی یک کوه است پس بیاید تصور کنیم که زندگی یک فیلم است، تلاش کنیم طرحی نو دراندازیم و پیام خوبی برای مردم و نسل بعدی داشته‌ باشیم. امیدوارم دیگر شاهد ناامنی، ترور و بدبختی نباشیم چون انسان‌ها خلیفه روی زمین هستند.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.