×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : شنبه, ۳ آذر , ۱۴۰۳
خوشنویسی پتانسیل عرضه جهانی دارد/ هنرمندان خوبی داریم اما در ارائه آثار ضعیف عمل کرده‌ایم

میرحسین زنوزی می‌گوید: خط نستعلیق استدلال دارد و از یک جهان‌بینی خاصی تبعیت می‌کند. آنچه در خط نستعلیق اهمیت دارد کتاب آسمانی قرآن و آیات و احادیث است.

به گزارش کیوسک خبر به نقل از ایلنا، خطاطی و خوشنویسی یکی از هنرهای اصیل ایرانی است که در عرصه‌های بین‌المللی آنطور که باید به آن پرداخته نشده است. بی‌شک هنر خطاطی علاوه بر جذابیت‌های بصری و هنری، نمایانگر ادبیات و شعر ایرانی است و می‌توان به واسطه آن نویسندگان و شاعران و مفاخر فرهنگ و هنر ایران را به مردم دیگر کشورها معرفی کرد. 

یکی از اتفاقات مثبت در این زمینه، برگزاری نمایشگاه مجازی «بلبل چمن‌های خجند» است که با همکاری موسسه فرهنگی اکو و کمیسیون ملی یونسکو ایران برای پاسداشت هفتصدمین سالگرد تولد شاعر برجسته کمال‌الدین خجندی برگزار شده است. در این نمایشگاه آثار خوشنویسی میرحسین زنوزی و نقاشی‌های محمد کریم رقیب اف (نقاش اهل تاجیکستان) پیش روی مخاطبان قرار گرفته است. 

میرحسین زنوزی (خطاط، خوشنویس و مدرس هنر) که از محضر اساتیدی چون حسن هریسی، ابراهیم بخت شکوهی و غلامحسین امیرخانی بهره برده، دارای مدرک استاد تمام از انجمن خوشنویسان ایران است. او که پیش‌تر سرپرستی انجمن خوشنویسان تبریز را به عهده داشته، در حال حاضر یکی از اعضای شورای عالی انجمن خوشنویسان ایران است و بیش از ده کتاب در زمینه خوشنویسی منتشر کرده است. او طی سال‌های فعالیتش شاگردان بسیاری را تربیت کرده و نمایشگاه‌های متعدد انفرادی و گروهی در داخل و خارج از کشور برگزار نموده است. محمدکریم رقیب‌اف نیز، اهل استان بدخشان تاجیکستان، از هنرمندان مطرح کُندَل است. کُندَل نقاشی روی گچ است و نقاشی زینتی محسوب می‌شود. رقیب‌اف سال‌هاست تخصصش را در دانشکده دولتی هنر و دیزاین تاجیکستان تدریس می‌کند.

حضور میرحسین زنوزی در نمایشگاه مجازی «بلبل چمن‌های خجند» بهانه گفتگویی است درباره اهمیت خوشنویسی و نقش آن در معرفی فرهنگ، هنر و ادبیات ایرانی به جهانیان.

میرحسین زنوزی در کنار زنده‌یاد محمدحسین شهریار

زنوزی مشوق اصلی شهریار در عرصه خوشنویسی بود

به نظرتان همکاری‌های مشترک میان هنرمندان ایرانی با هنرمندان دیگر کشورها تا چه حد به معرفی آثار ایرانی کمک خواهد کرد و پرداختن به ویژگی‌های مشترک فرهنگی و هنری کشورهای همجوار چقدر سطح فرهنگ و سلیقه مخاطبان ایرانی و غیر ایرانی را ارتقا خواهد داد؟ 

بی‌شک این اتفاق‌ها و همکاری‌ها بسیار موثر است. البته این ارتباط‌ها در قدیم نیز وجود داشته و بر شناخت ادبیات و هنر ایران توسط مردم کشورهای منطقه تاثیرات مثبت داشته است. ما می‌توانیم طی همکاری‌های مشترک با هنرمندان کشورهای همسایه اهداف خودمان را به سرانجام برسانیم و پیاده کنیم. اگر به گذشته نگاهی بیندازیم خواهیم دید که برخی از کشورهای همسایه از جمله پاکستان، افغانستان، تاجیکستان فارسی صحبت می‌کرده‌اند و اتفاقا از ادبیات ایران بهره می‌گرفته‌اند. به همین دلیل است که بسیاری از شعرای ایرانی در کشورهای همسایه و غیرهمسایه نیز مطرح و مورد توجه بوده‌اند. حال چند سالی است که اینگونه همکاری‌ها کمرنگ شده، اما اگر بتوانیم نمایشگاهی حتی به صورت مجازی برگزار کنیم قطعا در دیگر کشورها نیز مخاطبان بسیار خواهیم داشت و از آثار استقبال خواهد شد. چنین اتفاقاتی به تبادلات هنری و فکری و فرهنگی میان کشورها منجر خواهد شد. 

نمایی از نمایشگاه مجازی «بلبل چمن‌های خجند»

چه شد که با همکاری و مشارکت محمد کریم رقیب‌اف هنرمند نقاش اهل تاجیکستان همکاری کردید؟ 

واقعیت این است که پیش از برگزاری نمایشگاه آقای رقیب اف را نمی‌شناختم و برقراری این ارتباط و همکاری به لطف دوستان در موسسه اکو و کمیسیون ملی یونسکو ایران صورت گرفت. آقای محمدکریم رقیب اف آثاری داشت و من بعدا آن‌ها را دیدم و  پذیرفتم تا به اتفاق یکدیگر نمایشگاهی مشترک برگزار کنیم. به هر صورت از برگزاری نمایشگاه مشترک و مجازی «بلبل چمن‌های خجند» بسیار خوشحالم. چنین کارهایی هنرمندان دیگر کشورها را نسبت به دانستن و نوشتن از مفاخر و ادیبان و شعرای ما علاقمند می‌کند. هنرمندان ما نیز نسبت به هنر و شخصیت‌های برجسته غیر ایرانی به شناخت و دانش می‌رسند. در کل این اتفاقات به ارتباطات موثر منجر خواهد شد و به نظرم باید بیش از پیش به برگزاری چنین نمایشگاه‌هایی بپردازیم. 

هنر خطاطی و خوشنویسی تا چه حد پتانسیل جهانی شدن دارد و از گذشته تاکنون تا چه حد برای این اتفاق تلاش شده است؟ 

در گذشته هنر ما از جمله خطاطی و خوشنویسی حرف اول را در دنیا می‌زد و باید بگویم خوشنویسی ما نیز پتانسیل جهانی شدن دارد و این اتفاق در گذشته نیز افتاده است. به طور مثال خط نستعلیق ما استدلال دارد و از یک جهان‌بینی خاصی تبعیت می‌کند. آنچه در خط نستعلیق اهمیت دارد کتاب آسمانی قرآن و آیات و احادیث است. با توجه به این موضوع، خوشنویسان ما در گذشته می‌توانستند با ارائه آثارشان، افکار و فرهنگ خودشان را به مردم سایر کشورها برسانند. آن‌ها طی این روند حتی می‌توانستند از سایر کشورها سفارش بگیرند. همه اینها در حالی بود که اغلب پادشاهان و جانشینان آن‌ها هنرمند بودند یا به هنر علاقه داشتند. این موضوع معمولا باعث می‌شد کالاها و هدایایی که به عنوان تحفه به کشورهای دیگر ارائه می‌شود، آثار هنری باشند. آن آثار اغلب کالاهای معمولی نبودند، بیشترشان آثار هنری بوده‌اند. 

یکی از آثار میرحسین زنوزی

نقاشی نیز در گذشته جزو تحفه‌ها و هدایای هنری بوده است؟ 

نقاشی نیز جزو آن کالاهای هنری بوده، اما خطاطی بیشتر مورد توجه بوده است. با یادآوری اینکه نقاشی ما بیش از هرچیز از دیگر کشورها بهره گرفته و مثلا تحت تاثیر اروپا بوده، اما خط و خوشنویسی اینگونه نیست. خط و خطاطی متعلق به ماست زیرا زبانی که در آن مورد توجه است، فارسی است. مردم کشورهای دیگر زبان ما را بلد نیستند و نمی‌توانند آثار خطاطی را بخوانند به همین دلیل خوشنویسی تحت تاثیر هنر دیگر کشورها نبوده است. 

پس مخاطبان خارجی چگونه با هنر خوشنویسی ما ارتباط برقرار می‌کنند زمانی که فارسی نمی‌دانند؟ 

طبیعتا مخاطبان خارجی از اصول، کارکرد، نوع فرم و مقولات گرافیکی آثار ما خوششان می‌آید. در واقع می‌توان گفت خوشنویسی به عنوان هنری بصری مخاطبان غیرفارسی زبان را قانع و راضی می‌کند. این را هم باید در نظر داشت که این ایجاد علاقه مخاطبان غیرایرانی را به خواندن کلمات و جملات نیز ترغیب می‌کند. زمانی که آن‌ها به خواندن و جملات و ابیات تمایل نشان دهند به دنبال فهمیدن مفهوم و معانی آثار خطاطی شده، خواهند رفت و زمانی که این اتفاق می‌افتد آن‌ها نسبت به شعرا و مفاخر ایرانی شناخت پیدا می‌کنند. خوشنویسی چنین تاثیراتی دارد، پس پتانسیل جهانی شدن نیز خواهد داشت. اگر در حال حاضر مثلا شاهنامه بایسنقری خیلی معروف است یا اگر قرآن‌های فاخر ما در آن سوی مرزها مورد توجه قرار گرفته، دلیلش همان مراودات گذشته است، متاسفانه حال اینگونه نیست و چنین توفیقی را از دست داده‌ایم. 

چرا در دنیای امروز تولید و ارائه آثار فاخر مانند گذشته مورد توجه نیست؟ 

زمانی که هنرمند بخصوص در عرصه خطاطی و نقاشی، به خلق اثر بپردازد و آثارش انبار شوند و پیش روی مخاطبان قرار نگیرند، چه فایده‌ای خواهد داشت. هنرمند تا چه زمانی باید آثارش را انبار کند؟ مسلما از مقطعی به بعد خسته می‌شود و دست از کار می‌کشد. اما زمانی که آثارش در نمایشگاه‌های داخلی نمایش داده شود به دیگر کشورها برود و بازدیدکننده داشته باشد و تاثیرگذار باشد، هنرمند نیز همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهد. هنرمند دوست دارد اثرش را به هرکجای جهان صادر کند و این اتفاق به او انگیزه می‌دهد. به نظرم در حال حاضر بهترین فرصت برای پرداختن به این موضوع است. انبار شدن آثار هنرمندان اتفاق بدی است و در آینده پیامدهای جبران ناپذیری دارد. شما حساب کنید خوشنویسی یکی از معدود هنرهایی است که توسط هنرمند در خلوت خلق می‌شود. اوضاع فعلی باعث شده به این فعالیت انفرادی عادت کنیم و از خلوتمان بیرون نیایم. وجود تعاملات و برگزاری نمایشگاه‌های داخلی و خارجی به این روند پایان می‌دهد. 

یکی از نقاشی‌های محمدکریم رقیب‌اف هنرمند تاجیک

در حال حاضر یک سال است درگیر بحران کرونا هستیم و این معضل برگزاری رویدادها را به اتفاقی مجازی و آنلاین تبدیل کرده است. با این رویه موافقید؟ 

بله موافقم. اتفاقا این رویه فرصتی را پیش روی مسئولان قرار داده که با کمترین هزینه مفیدترین قدم‌ها را در معرفی جهانی هنر ایرانی و ارتقا آن بردارند. شما فرض کنید اگر در گذشته نمایشگاهی داخلی و خارجی برگزار می‌شد، دشواری‌هایی داشت. شما باید آثارتان را از راه زمینی یا هوایی به دبیرخانه یا محل برگزاری مربوطه می‌فرستاید که مشکلاتی را ایجاد می‌کرد. این انتقال ها، علاوه بر هزینه‌های بسیار گاه به آثار هنری و تابلوها آسیب می‌زد و خسارت‌هایی را در برداشت. اما با وجود امکان برگزاری مجازی و آنلاین این مشکلات مرتفع شده است. الان چنین مشکلاتی وجود ندارد و می‌توانیم با کمترین هزینه و حتی به طور رایگان آثار هنری ایرانی را در کل جهان به نمایش بگذاریم. این اتفاق که باید توسط هنرمندان و بخصوص مسئولان مورد توجه قرار گیرد، چند ویژگی مهم دارد. اول اینکه به جز شناسایی و کشف هنرمندان مستعد و ایجاد انگیزه در آن‌ها، هنرمندان ما در عرصه جهانی مطرح خواهند شد و مهمتر از همه اینکه تولید آثار فاخر افزایش می‌یابد. طی این روند می‌توانیم به ارزیابی و مقایسه هنرهای ایرانی در مقایسه با هنرهای دیگر کشورها بپردازیم و از پیشرفت خود و جایگاه فعلی‌مان در عرصه جهانی مطلع شویم. 

ایجاد رویه‌ای که درباره‌اش توضیح دادید تا چه حد بر بازار و اقتصاد خوشنویسی در مارکت جهانی تاثیر خواهد داشت؟ 

خط ما در دنیا بی‌نظیر است و لنگه ندارد. ما می‌توانیم از طریق برگزاری رویدادهای مجازی در مارکت جهانی برای آثار خوشنویسی‌مان مشتری پیدا کنیم. طبیعتا زمانی می‌توانیم به مقوله اقتصاد و کسب درآمد فکر کنیم که آثارمان دیده شوند. اینجاست که نقش مسئولان ما اهمیت پیدا می‌کند زیرا آن‌ها هستند که باید چنین ارتباطاتی برقرار کنند. مگر یک صفحه کاغذ مناسب برای خوشنویسی چقدر قیمت دارد؟ مثلا ده هزارتومان. اما زمانی که هنرمند روی آن خطاطی می‌کند این فرصت ایجاد می‌شود که اثرش با قیمت بالا در هر جای دنیا فروخته شود. 

اثر دیگری از میرحسین زنوزی

حتی می‌توان گفت جای آثار خطاطی در حراج‌های جهانی خالی است. 

بله دقیقا. به این دلیل که مردم دیگر کشورها هنر خوشنویسی ما را ندیده‌اند و آن را نمی‌شناسند، زمانی که به ارزش و بهای آن‌ها پی ببرند مسلما به خرید نیز تمایل نشان خواهند داد. متاسفانه در این زمینه نتوانسته‌ایم رسالت خودمان را به عنوان ارائه کننده انجام دهیم. مشکل این است که کار می‌کنیم اما در ارائه آثارمان مانده‌ایم. مسلما کار هنرمند ارائه نیست. هنرمند سرش به کار خودش است و فقط دوست دارد خلق کند و بنویسد و تولید کند و باید هم چنین باشد. هنرمند به این موضوع کار ندارد که اثرش فروش می‌رود یا نمی‌رود، البته برخی نیز به این موضوعات فکر می‌کنند اما تعدادشان بسیار کم است. در واقع ارائه اثر کار هنرمند نیست و این مقوله آدم خاصف خودش را می‌خواهد. افراد مذکور باید بتوانند با جمع آوری آثار درخور و یافتن مکان‌ها و مراجع مناسب در ایران و دیگر کشورها، آثار خلق شده را به فروش رسانند. می‌توان گفت این مسئولان، گالری داران و برگزارکنندگان جشنواره‌ها و نمایشگاه‌ها هستند که باید به ارائه درست آثار هنرمندان بپردازند. به عنوان مثال همین نمایشگاه مجازی «بلبل چمن‌های خجند» اتفاق خوبی است که بازخورددهای خوبی از آن گرفته‌ام و بخشی از این موفقیت را مدیون رسانه‌ها هستیم. هنر خطاطی با وجود آنکه هنری شناخته شده است، اما مظلوم واقع شده. از طرفی جریان دنیای دیجیتال و وجود کامپیوتر و ابزارهای جدید نیز تغییراتی را ایجاد کرده است. بی‌شک صنعت چاپ بر اساس تکنولوژی دیجیتال، بازار خوشنویسی را تحت تاثیر قرار داده و به نوعی از تعداد سفارشات آثار خطی کاسته است. 

وجود کامپیوتر و عمومیت یافتن ابزارهای گرافیکی را تهدید می‌دانید؟ 

خیر به هیچ وجه. این احساس انسان است که بر همه چیز غلبه می‌کند و به خلق آثار هنری می‌انجامد. کامپیوتر فاقد آن احساس است. ما به کامپیوتر مقولات تعریف شده ارائه می‌دهیم و از آن نتیجه‌ای تعریف شده می‌خواهیم. مثلا کامپیوتر در خطاطی نمی‌تواند نقطه یک کلمه را آنجایی قرار دهد که هنرمند دوست دارد. هنرمند بر اساس احساسش محل قرارگیری نقطه را تعیین می‌کند یا جای کلمه را می‌یابد و حالت و فرم آن را ایجاد می‌کند. این ما هستیم که درباره جزییات و کلیت اثر هنری تصمیم می‌گیریم و کامپیوتر فاقد این ویژگی هاست؛ لذا این ابزار مدرن برای هنر خطاطی تهدید محسوب نمی‌شود. حتی می‌توانیم از وجود کامپیوتر و امکان چاپ و تصحیح دیجیتال برای برگزاری بهتر نمایشگاه‌های حضوری استفاده کنیم. مثلا اگر قصد داریم در کشوری دیگر نمایشگاه حضوری برگزار کنیم این امکان وجود دارد که فایل آثار را ارسال کنیم و برگزارکنندگان نیز با تصحیح، بزرگ نمایی و در نهایت چاپ اثر، آن را در معرض دید عموم قرار دهند. به هرحال زندگی شکل و شمایل جدیدی به خود گرفته و ابزارآلات جدید نحوه فعالیت‌های هنری و غیر هنری را تحت تاثیر قرار داده است، قاعدتا ما نیز باید خودمان را با شرایط موجود وفق دهیم و از وجود امکانات جدید برای خلق و ارائه آثار هنری استفاده کنیم. 

اثری دیگر از محمدکریم رقیب‌اف نقاش تاجیک

 از ابزار و امکانات‌ها و فرصت‌های موجود بهره برده‌ایم؟ 

به نظرم دشمنان ما ابزار و امکانات دنیای جدید را به خوبی شناخته‌اند و برای تزریق و القاء فرهنگ خودشان از آن استفاده کرده‌اند. جوان ما می‌تواند با فشردن یک دکمه در عرض چند ثانیه، تا آخر دنیا برود و به اطلاعات و فرهنگ آن‌ها دسترسی پیدا کند. زمانی که جوان ما می‌تواند با یک جستجوی ساده و فشردن یک دکمه از فرهنگ غربی و غیرایرانی تاثیر بگیرد، چرا ما از این امکان استفاده نکنیم و چرا تاثیرگذار نباشیم؟ ما فرهنگی اصیل و هنرهای پرقدمتی داریم و می‌توانیم توسط آن‌ها جوانان دیگر کشورها را جذب کنیم، نه اینکه خودمان تحت تاثیر آن‌ها قرار گیریم. این را هم در نظر داشته باشید که هنر ما و هنرمندان نسل‌های گذشته جایگزین می‌خواهند و این نوجوانان و جوانان امروز هستند که می‌توانند با تعلیم و تربیت درست در آینده جای خالی آن‌ها را پر کنند. به نظرم ما باید توسط هنرمان با دشمنان مبارزه کنیم و از این طریق است که می‌توانیم فرهنگ خودمان را به دیگر نقاط دنیا انتقال دهیم. ما می‌توانیم با هنرمان گفتمان کنیم و یادمان باشد که دیگر کشورها به دنبال این موضوع هستند که فرهنگ و هنر ما را تصاحب کنند و کما اینکه در برخی موارد این اتفاق افتاده است. 

وجود جشنواره‌ها و رویدادهای هنری با محوریت خوشنویسی را تا چه حد در ایجاد علاقه میان نوجوانان و جوانان موثر می‌دانید و این هنر که با ادبیات و شعر ارتباط مستقیم دارد تا چه حد در شناساندن فرهنگ و هنر ممکلت موثر است؟ 

بگذارید مثالی بزنم. من با همراهی کنگره ملی استاد سیدمحمدحسین شهریار و همکاری شهرداری تبریز جشنواره‌ای را برگزار می‌کنم که «خط نستعلیق تبریز» نام دارد. این رویداد با توجه به تلاش‌های مبدع خط نستعلیق استاد میرعلی تبریزی با موضوع اشعار استاد شهریار، شاعر مطرح ایرانی برگزار می‌شود. آیا می‌دانید این جشنواره چقدر در توجه جوانان خطاط به اشعار زنده‌یاد شهریار موثر بوده است؟ باید بگویم بسیار زیاد. بیش از پانصد اثر به دبیرخانه ارسال شده است. یعنی اینکه جشنواره باعث شده بیش از پانصد شعر از شهریار خوانده و نوشته شود. زمانی که متقاضی شعری از یک شاعر را بنویسد، قاعدتا قبلش مطالعه کرده است. طبیعتا متقاضیان پنجاه، شصت شعر از شهریار را خوانده‌اند و یکی را برای نوشتن و حضور در جشنواره نوشته اند. حال حساب کنید در دنیای امروز سرانه مطالعه تا آن حد پایین است که کمتر افرادی حتی روزنامه می‌خوانند. در چنین وضعیتی چطور می‌شود جوانان و هنرمندان را به کتاب خواندن ترغیب کرد؟ با برگزاری چنین رویدادهایی است که آن‌ها به خواندن و مطالعه روی می‌آورند و درباره شخصیت‌ها و مفاخر ادبی و فرهنگی و هنری به شناخت می‌رسند. 

از طرفی می‌توانیم با ابزار هنر به دین و مفاهیم دینی بپردازیم. به هرحال شریعت، طریقت و عرفان از گذشته در ادبیات ما مورد توجه بوده‌اند. 

بله. می‌توانیم در عرصه خطاطی، قرآن مجید را محوریت رویدادها قرار دهیم، تا از این طریق بخشی از جامعه هنرمندان را به جزییات و مقولات مهم آن آشنا کنیم. به نظرم نتوانسته‌ایم ائمه اطهار و معصومین را آنطور که باید به جامعه و مردم و اهالی دیگر کشورها بشناسانیم، در حالی که هنر می‌تواند این روند را آسان کند، ولی ما از آن بهره نگرفته‌ایم و اگر کاستی وجود دارد دلیلش کم کاری خودمان است. توجه داشته باشید که اغلب ادیبان و شعرای ما قرآن را مدنظر داشته‌اند. حافظ می‌گوید هرچه دارم همه از دولت قرآن دارم. شهریار نیز به فارسی و ترکی همین را می‌گوید و مولانا نیز چنین نظری داشته و در آثارش به آیات و احادیث اشاره‌های بسیار کرده است. با توجه به همه اینها لازم است ما نیز قرآن و مفاهیم دینی را بهتر و بیشتر به مردم و هنرمندانمان بشناسانیم و هنر خطاطی این توانایی را دارد.

اثری از میرحسین زنوزی

از نمایشگاه مجازی «بلبل چمن‌های خجند» چه بازخوردهایی گرفته‌اید؟ 

این نمایشگاه از ۲۹ آذرماه در حال برگزاری است و طی این چند روز دوستان و همکاران زیادی در رابطه با آن با من تماس گرفته‌اند یا برایم پیغام گذاشته‌اند. این بازخوردها و واکنش‌ها گویای این است که نمایشگاه مورد توجه قرار گرفته است. برخی از دوستان تماس می‌گرفتند و می‌گفتند برگزاری نمایشگاه باعث شده ما نیز انگیزه بگیریم و دوباره و پس از مدت‌ها دست به قلم ببریم و خطاطی کنیم. هنرجویی داشتم که پانزده سال پیش درجه ممتاز کسب کرده بود. او چند روز پیش نزد من آمد و گفت می‌خواهم دوباره پس از سال‌ها سرکلاس‌های شما حاضر شوم و ادامه دهم. این هنرجو پس از بازدید از نمایشگاه چنین تصمیمی گرفته است. از این آدم‌ها کم نداریم و اگر انگیزه و جرات پیدا کنند، اتفاقات خوبی را رقم خواهند زد. در پایان بابت برگزاری نمایشگاه «بلبل چمن‌های خجند» از مسئولان موسسه فرهنگی اکو و کمیسیون ملی یونسکو ایران تشکر می‌کنم. برگزاری چنین نمایشگاه‌هایی در فضای راکد فعلی ایجاد تحرک می‌کند و امیدوارم تداوم داشته باشد.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.