×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳
آغاز یک “بازگشت”

به گزارش کیوسک خبر به نقل از ایسنا، بسیاری در ایران بعد از پیروزی کم سابقه جو بایدن در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا بر این نظر بودند که او همان‌طور که در کمپین‌های انتخاباتی‌اش از بازگشت به برجام سخن می‌گوید، بلافاصله بعد از شروع به کار همان طور که وعده داده بود اجرای دوباره توافق را کلید می زند. برخی هم درست در نقطه مقابل معتقد بودند بازگشت آمریکا به آن آسانی‌ها نیست و تیم بایدن برای برجام نقشه‌هایی دارند.

هرچند این آمریکا بود که از برجام خارج شد و در سه سال گذشته بر خلاف تعهدات و قطعنامه ۲۲۳۱ عمل کرد، و طبیعی است که انتظار داشته باشیم بی‌قید و شرط به برجام برگردد، اما ای کاش دنیای سیاست آن هم در سطح قدرت‌های بزرگ به همین سادگی قابل ترسیم و درک بود!

آنچه در یک سال پایانی دولت ترامپ در روابط و تعاملات ایران و آمریکا در سطح منطقه و نیز در چارچوب فشار حداکثری و برجام اتفاق افتاد در ۴۰ سال پس از انقلاب اسلامی و کل تاریخ دشمنی آمریکا با ایران سابقه نداشته است. جدای از همه اقدامات و فشارهایی که به لحاظ سیاسی، اقتصادی و امنیتی آمریکا در تمام سال‌های بعد از انقلاب علیه ایران به کار بسته است، هدف قرار دادن سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران در عمل سطح برخورد میان دو کشور را تغییر داد. هر چند ایران این اقدام آمریکا را بی‌پاسخ نگذاشت اما تصور اینکه بازی همین جا تمام شده، کاملا اشتباه است.

با وجود اینکه برجام توافقی سیاسی، حقوقی و هسته‌ای بود اما در ذات خود تاثیرات فوق العاده منطقه‌ای و جهانی به همراه داشت و تمامی طرف های حاضر در این توافق بر این مساله صحه گذاشته‌اند. شاید تحت الشعاع همین تاثیرات منطقه‌ای بود که جبهه‌ای از مخالفان در سطح منطقه علیه برجام و برجامیان در حین مذاکرات و پس از توافق شکل گرفت. واضح است جو بایدن برای احیای برجام یا تعامل با ایران همان مسیری را می‌رود که دولت اوباما دنبال می کرد.

همان قدر که آمریکا می‌تواند به دنبال وارد کردن مباحث منطقه ای و موشکی ایران در برجام باشد، ایران هم می تواند خواستار خروج پایگاه های آمریکا در منطقه و نیز همسایگی ایران شود. همان قدر که آمریکا نگران منافع هم پیمانان عرب منطقه‌ای خود است، ایران هم می‌تواند خواستار کاهش تسلیحات نظامی در این کشورها و پایان دادن به حضور نظامی و دخالت سیاسی این کشورها در کشورهای هم پیمانش شود. مساله این است که ایران هیچ گاه طی مذاکرات هسته‌ای و بعد از آن اجازه ورود مباحث سیاسی و منطقه ای برجام را به دلایل مختلف سیاسی، حقوقی و غیره نداده است. اساسا مبنای ایران از ابتدا این بوده است که برجام اجرا شود و در پایان زمان بندی تعیین شده در این توافق اگر سطح اعتماد میان طرف‌ها افزایش یافته بود آن وقت درباره نگرانی‌های دیگر صحبت شود. این در حالی است که آرام آرام به سمتی می رویم که از جسم بی‌رمق برجام، روحش هم خارج شود.

کندی کار در تیم سیاست خارجی بایدن درباره ایران و برجام از نظر بسیاری از کارشناسان امری طبیعی است که هر دولتی پس از روی کار آمدن با آن مواجه است اما مثل همیشه همان قدر که بایدن به نظر عجله ای برای پا پیش گذاشتن ندارد، دولت دوازدهم در ایران که در ماه های پایانی کار خود است برای رساندن برجام به نقطه ای قابل اطمینان در مسیر بازگشت عجله دارد. دولت جو بایدن در حال آغاز برنامه ها و سیاست‌گذاری‌هاست و دولت حسن روحانی در حالی جمع بندی برنامه‌ها و سیاست‌هاست. از این رو باید گفت علاوه بر متن برجام که مورد مناقشه دو طرف برای بازگشت به اجرای آن است، مسایل سیاسی داخلی و انتخاباتی، تحولات یک سال اخیر در منطقه و بحران کرونا را هم باید به عناصر موثر در تصمیم‌گیری مقامات دو کشور اضافه کرد.

سه ماه از روی کار آمدن جو بایدن می گذرد و هنوز طرف ها برای یک مذاکره غیر رسمی که پیش‌درآمدی برای ارزیابی و تنظیم دستورکاری برای مذاکرات باشد، آمادگی ندارند و هر یک به نوبت توپ “بازگشت” به برجام و اجرای تعهدات را به زمین دیگری می‌اندازد و آن طور که به نظر می‌آید، این بازی در هفته‌های آتی نیز ادامه دارد.

اجرا و اعمال سیاست فشار حداکثری و تشدید تحریم ها علیه ایران در دولت ترامپ، نه تنها دولت و حکومت ایران بلکه کالاها و خدمات بشردوستانه و مردم ایران را به طور مستقیم هدف قرار داد. این انتظار بود که دولت بایدن حداقل در بخش های انسانی و بشردوستانه فشارها و تحریم ها را به طور قابل توجهی رفع کند اما حتی در این بخش هم دولت جدید تاکنون خساست به خرج داده است. بایدن همان قدر که در چهار سال گذشته دولت ترامپ را سرزنش و مورد نقد جدی قرار داد، به همان میزان در این سه ماه نشان داده است که سعی دارد از دستاوردهای دولت ترامپ در همه زمینه‌ها به ویژه در برخورد با ایران برای خود نردبانی بسازد.

به گزارش ایسنا، بر اساس اعلام مقامات کشورمان در دوره ترامپ ۱۸۵ اقدام تحریمی علیه ایران اعمال شد و در مجموع ۱۵۸۳ شخص، نهاد، کشتی و هواپیمای ایرانی و غیرایرانی به فهرست تحریم های آمریکا افزوده شدند. از این تعداد ۸۰۲ شخص، نهاد، کشتی و هواپیما که پس از برجام از فهرست تحریم ها خارج شده بودند، مجدد توسط دولت ترامپ به فهرست اضافه شدند و بعضا مبنای تحریمی آنها از “هسته‌ای” به “تروریستی” تغییر یافت. هم چنین ۷۸۱ شخص، نهاد، کشتی و هواپیمای دیگر مازاد بر تحریم‌های لغو شده بر اساس برجام نیز به فهرست تحریم ها اضافه شدند.

در این دوره همچنین شاهد تغییر شناسه تحریمی سپاه پاسداران به عنوان “تروریستی” و تصویب قانون کاتسا و تحریم مقامات و اشخاصی از جمله وزیران نفت و کشور، برخی مقامات قضایی و برخی از دانشمندان هسته‌ای کشورمان بودیم. ۱۸ بانک و موسسه مالی ایرانی به فهرست تحریم‌های یک جانبه ایران افزوده شدند که با این تحریم‌ها به طور کلی نظام مالی ایران در تحریم قرار گرفت.

با وجود رفع خودکار تحریم تسلیحاتی ایران بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ در مهرماه سال ۱۳۹۹، اما آمریکا در اقدامی یک جانبه نقل و انتقال تسلیحات، اقلام مرتبط یا تجهیزات نظامی از/ یا به ایران در زمینه تسلیحات متعارف را مشمول تحریم کرد. اعمال تحریم علیه ۱۶ شرکت در ارتباط با صنایع فلزی و صنعت فولاد ایران از جمله تحریم‌های مهمی بود که علیه ایران به کار گرفته شد.

ایران برجام را “نه یک کلمه زیاد، نه یک کلمه کم” همان طور که در سال ۲۰۱۵ توافق شد قابل اجرا می داند و این موضع با وجود تمام فشارهایی که دولت های آمریکا وارد کردند تغییری نکرده است. آنچه از زبان مقامات دولت بایدن یا رهبران کشورهای اروپایی برای بازگشت به برجام طرح شده است، دست کمی از ۱۲ شرطی که مایک پمپئو وزیر خارجه وقت آمریکا برای اجرای برجام مطرح کرد، ندارد.

در پنج سال گذشته اتفاقات و تحولات زیادی در صحنه بین الملل و منطقه رخ داده است اما قطع به یقین تغییری در رویکرد و سیاست های کلان ایران رخ نداده است که مقامات دولت جدید آمریکا تصور می کنند می توانند برای حضور برخی کشورهای منطقه پای میز مذاکره برجام دعوت نامه دهند و ایران هم بی کم و کاست آن را بپذیرد.

دولت ترامپ با اعمال فشار حداکثری و بازگرداندن تحریم ها علیه ایران کاری کرد که ایران از آستانه تحمل تحریم ها عبور کرد و این ابزار دیگر کارآیی لازم برای نرم کردن مواضع ایران پای میز مذاکره را ندارد. مقامات دولت اوباما که در مذاکره هسته‌ای نیز حضور داشتند در زمان دولت ترامپ بارها به این مساله اشاره کردند که استفاده بدون برنامه و مرز از تحریم ها، این ابزار را از کارآیی لازم می اندازد.

بنابر این دولت بایدن به ابتکار عمل و تصمیمی فراتر از آنچه در هشت سال گذشته در دولت های اوباما و ترامپ در رابطه با ایران و برجام تجربه شده، نیاز دارد. تمامی اعضای برجام در جای خود و پای تعهدات شان که در سال ۲۰۱۵ پذیرفتند، هستند. آمریکا از یک طرف حرف از بازگشت به برجام می زند و از طرف دیگر آدرسی جز آنجایی که از برجام خارج شد را به دنیا نشان می دهد.

اگر همه طرف‌های برجام در کوتاه‌ترین زمان برای بازگشت به توافق ۲۰۱۵ تصمیم بگیرند، این بازگشت روندی طولانی خواهد داشت چرا که بسیاری از مشکلات و موانع در اجرای برجام در همان دو سال ابتدایی اجرا حل نشده باقی ماند. از این رو اجرای دوباره برجام به خودی خود زمان بر و دشوار خواهد بود از این رو دادن آدرس غلط بدون شک توافق را به نابودی کامل می کشاند.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.