نعمت احمدی – حقوقدان
کیوسک خبر – نحوه تبلیغ کاندیداها در شرایط کرونایی به جایی رسیده که دیگر امکان گردهماییها، گفتمان و دیالوگ بین رایدهندگان و کاندیداها موجود نیستو تنها از تلویزیون یا رادیو میشنویم که فلان کاندیدا چند ساعت برنامه برای پخش از شبکههای مختلف ضبط و برای ۳۰ استان کشور هم به همین کیفیت هم برنامه تهیه شده که از شبکههای استانی پخش میشود. لذا انتخابات دور سیزدهم در دور خودش بیبدیل و بینظیر است. از طرفی ایران از معدود کشورهایی است که رادیوتلویزیون بخش خصوصی ندارد و همه امور موضوع اصل ۴۴ قانون اساسی که در مالکیت دولت قرار گرفته بود از بانکداری، بیمه، کشتیرانی، هواپیمایی و… خصوصیسازی شد اما رادیوتلویزیون کماکان در انحصار دولت باقی ماند. اما در زمانی که فعالیت انتخاباتی نیست با توجه به گسترش شبکههای ماهوارهای مردم ممکن است هم بخش خبری و هم بخش سرگرمی را علاوه بر رادیوتلویزیون ایران با توجه به ذوقشان از شبکههای دیگر هم دریافت کنند اما امکان تبلیغ انتخاباتی کاندیداها در شبکههای غیراز رادیوتلویزیون دولتی وجود ندارد و بالطبع رایدهندگان هم نمیتوانند خواستههای خود را به اطلاع کاندیداها برسانند. این درحالی است که یکی، دو روز قبل از اعلان رسمی اسامی کاندیداها، سخنگوی شورای نگهبان کاندیداها را از فعالیت و تبلیغ زودهنگام منع کرد و آن را جرم خواند. اما در آمریکا مایک پمپئو که قرار است برای دور بعد کاندیدا شود از حالا فعالیتهای انتخاباتی خود را شروع کرده است. درواقع در کشورهای مختلف از سالها و ماهها قبل چه خود نامزدها و چه احزاب کاندیداها را معرفی میکنند و طی ۳، ۴ سال برنامههای هریک از کاندیداها بوسیله مردم مورد بررسی قرار میگیرد اما ما که این وضع را نداریم باید در این فرجه زمانی ۲۰ روزه کاندیداها را بشناسیم درحالی که حتی یک تراکت از کاندیداها در خیابان نمیبینیم و هیچ کانالی هم نیست که خواستههای مردم را به اطلاع کاندیداها برساند جز فیلمهای نمایشی که بعضا افسوس به همراه دارد. مثلا کاندیدایی که میخواهد نشان دهد بهرغم مشکلاتش در خدمت خانواده است و در حال جمع کردن سفرهای که آن را روی فرش میتکاند! و ای کاش این فیلمها تهیه و پخش نمیشد. اما من به عنوان فردی که در ردیف رایدهندگان قرار میگیرم تا ان شاءا… تا آن تاریخ کاندیدایی پیدا کنم که به او رای دهم وگرنه باید نظارهگر باشم. اما آنچه کاندیداها میگویند، رویایی آنچنان تعجبانگیز است که مثلا مبارزه با فساد با شعار شدنی باشد! حل کردن مسائل اقتصادی و تکرقمی کردن تورم که بیش از ۵۰ سال است با آن درگیریم و عمدتا هم دورقمی بوده و وعده بیمههای همگانی بیشتر شبیه به وعدههای آسمانی است تا آنچه در زمین محقق شود! شاید بهتر باشد که کاندیداها پیاده شوند و همراه منِ رایدهنده پیاده راه برویم. اول، برق که در قرن ۲۱ ابتداییترین خواسته بشریت است و بدون برق هیچ کاری نمیتوان انجام داد. تعجبآور است در کشوری که میلیاردها دلار صرف انرژی هستهای و ساخت نیروگاه شده، برق نداریم. دومین کشور دارنده ذخایر گاز طبیعی هستیم و پدری در خوزستان کودک ۳ ماهه خود را روی دست گرفته و از اینکه این طفل چه گناهی کرده به فغان آمده. دومین پمپ چاه منِ کشاورز هم دیروز سوخت. آیا بهتر نیست کاندیداها به جای اینکه آرمانی صحبت کنند، بگویند ما چند مگابایت برق داریم و چقدر نیاز داریم و قرار است طی چهار سال چند نیروگاه بسازد؟ ما علاوه بر مصرف داخلی برق دو نوع برق هم مصرف داریم که یکی برق صادراتی است. تعهداتی به عراق و افغانستان داریم که باید برق دهیم و از میزان آن اطلاعی ندارم. دوم اینکه برای دور زدن تحریمها رمز ارز را وارد کردهایم. رمز ارزها در ایران تولید میشوند و مزارع اصلی رمز ارزها متعلق به چینیهاست که نمونه آن در رفسنجان است. نیروهایی که مشغول تولید رمزارز هستند و در مواجهه با مسئولین توانیر اقدام به تیراندازی میکنند! هرچند آقای روحانی استخراج رمز امرز را تا شهریور ممنوع کرده ولی دولت بعدی از آغاز کار خود چه تعهدی نسبت به تولید رمزارزها دارد. دوم، وضعیتی که برای دام و طیور بهوجود آمده اکنون به لحاظ خشکسالی اکثر دامداران، دامهای خود را قبل از اینکه به وزن طبیعی برسند، به فروش میرسانند به لحاظ اینکه کاه کیلویی ۲۴ هزار تومان شده است. و من اولین ماشینی که در سال۵۳ خریدم ۴۵۰۰ تومان بود و الان با آن مبلغ یک کیلوونیم کاه میتوان خرید! کاندیداها بگویند برای واردات مواد اولیه مربوط به خوراک دام و طیور چه برنامهای دارند که در شش ماهه دوم سال با کمبود گوشت، مرغ و تخممرغ روبهرو نشوند که قوت اولیه است. سوم، مسئله کروناست که باید مشخص شود چه برنامهای دارند. کلاسهای دانشگاه به بطالت میگذرد و امکان تدریس با این سیستم موجود نیست. دو هفته دیگر امت حان است و باید سوالات را در اختیار دانشجو بگذارم و دانشجو از روی کتاب جواب دهد و عملا دانشگاه تعطیل است. چهارم، موضوع برجام در میان است اما هیچکدام یک کلمه درباره برجامی که حیات سیاسی اقتصادیمان به این قرارداد وابسته است، سخن نمیگویند.اگر برجام به نتیجه برسد واحیا شود، مهم نیست در چه دولتی باشد، در دولت روحانی امضا شده و اجرایش در دولت بعدی است. در برجام گروه مذاکره کننده تعهداتی میدهند و دو فرض مطرح است. نخست اینکه در زمان دولت روحانی یعنی تا ۱۴ مرداد مذاکرات به نتیجه میرسد که امضایش است و یکسری تعهدات که دولت روحانی میدهد و از آن طرف خواستههایی داریم که به صورت تعهدات طرف مقابل است. مگر برجام به همین صورت امضا نشد که یک گروه رادیکال در داخل کشور و گروههای رادیکالی هم در اسرائیل و آمریکا آنرا زمینگیر کردند. پنجم، از نظر اقتصادی با بورسی مواجهیم که بیش از ۵۰ میلیون نفر بهوسیله مسئولان کشور در آن زمینگیر شدند. یعنی دولت روحانی در یک عملیات مردم را فریب داد و اعلام کرد که در بورس مشارکت کنند ومردم با فروش خانه و ماشین و لوازم خانه و طلاجات وارد بورس شدند و اموالشان باد هوا شد. حالا چه به عنوان گناه دولت روحانی یا غدهای که از این دولت به دولت بعدی میماند کاندیداها چه تعهدی در مقابل این واقعه تلخ اقتصادی در دولت خود دارند؟ ۵۰ میلیون نفر بیش از نیمی از جمعیت کشور است که زخمی بورس شدهاند. دولت سال گذشته برای تامین منابع خود در جیب مردم از طریق بورس دست کرد. مردمی که تحت تاثیر تبلیغات مسئولان به خاطر اعتماد بیجایی که داشتند سرمایه خود را از دست دادند. اگر بخواهیم از این سنخ مطالبات ذکر و بیان کرد، منظومه هفتاد من کاغذ میشود اما شما را به خدا از این کاندیداها که دستمان به آنها نمیرسد و مثل دوره گذشته حداقل یک حضور رودررویی نیست و تنها در تلویزیون وعدههای آسمانی میدهند، بپرسیدکه با خواستههای حداقلی زمینی چکار میخواند بکنند. موارد دیگری هم وجود دارد و ما به عنوان یک عضو از جامعه که نه میخواهیم رئیسجمهور شویم و نه دنبال پست و مقام هستیم، فقط میخواهیم زندگی کنیم آنهم نه زندگی لاکچری بلکه از حداقل امکانات برخوردار باشیم تا در گرمای ۵۰ درجه طفل ۳ ماهه روی دست پدرش بیتابی نکند. بخش کشاورزی در گرمای تابستان با قطع برق جدای از هزینهای که روی دست میگذارد، محصولات را هم از بین میبرد.تکلیف بورس را مشخص کنید.وضعیت دانشگاهها و مدارس را با تامین حداقل واکسیناسیون روشن کنید. کشورهای همسایه واکسیناسیون را تمام کردند اما ما که از زمان مشروطه سابقه تولید سرم در موسسه رازی و پاستور را داریم چرا با داشتن صد سال پشتوانه تولید امروزه منِ معلم نتوانم به خاطر عدم واکسیناسیون با دانشجوها در ارتباط باشم یا برادزاهام در کلاس اول قادر به نوشتن بابا نباشد.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=93683