به گزارش کیوسک خبر به نقل از ایسنا، در یادداشت نسیم توکل آمده است: با اینکه به زمان انتخابات و گزینش نامزدهای ریاست جمهوری نزدیک هستیم هنوز به صورت شفاف چهرههای اصلی در دو جناح مشخص نیستند و به نظر میرسد اختلافات داخلی و شوق به خدمت سبب شده افراد متعددی بخواهند خدمتگذاری خود را به نظام نه در قالب فعالیت در کابینه یا احزاب بلکه صرفاً در قالب رئیس جمهور شدن ثابت کنند.
بنابراین به نظر میرسد در دروه پیشرو شاهد تنوع در کاندیدها و چهرهها خواهیم بود. حتی ممکن است شاهد رقابت درون جناحی باشیم. با این حال، بلاتکلیفی ما درباره اختیارات رئیس جمهوری مسئله اصلی و ابهام بزرگی است. یعنی گاهی میبینیم که امری اساسی به وقوع نمیپیوندد، سهلانگاری اتفاق میافتد و میشنویم در حوزه اختیارات رییس جمهور نیست. پس این همه شوق و ذوق برای چیست؟ یا در جای دیگری بیان میشود که تصمیم هیئت دولت بوده و رییس جمهور نقشی در اقدام نداشته است.
کابینه مهمتر از کاندیدا
از این رو، مردم باید به طور کامل با اختیارات قانونی و حوزه تصمیمگیری ریاست جمهوری آشنایی و آگاهی پیدا کنند. به جای آنکه سراغ حاشیهها بروند یا صرفاً جذب انتقادهای نامزدان از دولت فعلی شوند و تصمیمهای گذشته را به چالش بکشند از برنامهها، ایدهها و پروژه نامزد انتخابات آگاهی یابند و او را براساس این چشمانداز مورد ارزیابی قرار دهند.
در دوره انتخابات ریاست جمهوری قبلی شخصاً به جای تماشای مناظرهها که عمدتاً بیهدف، پرحاشیه و بیجهت بودند به ارزیابی کابینههای پیشنهادی نامزدان میپرداختم و تیم اطراف آنها برایم از خود فرد اهمیت بیشتری داشت. به عنوان مثال، مناظرهها و مصاحبههای وزرای پیشنهادی اقتصاد و صمت کاندیداها را در رسانهها و مطبوعات دنبال میکردم و این معیار انتخاب آن فرد بود. به نظر من کابینه رئیس جمهور امور اصلی را انجام میدهند.
با این همه، انتظار دارم رئیس جمهور آینده طوری رفتار کند که احساس کنیم وی رئیس جمهوری همه مردم ایران است. متأسفانه در سالیان گذشته همواره شاهد بودهایم که رئیس جمهور خود را مدیون بخشی از جامعه میدانسته و خدمتگزار آنها بوده است و طرفداران جناح خاص یا نمایندگان دیگر افکار در جامعه رئیس جمهور را متعلق به خود نمیدانستند که این رابطه دو طرفه نیز بوده است.
در واقع، گروهی که از آن یاد میکنیم شرایط جامعه و مشکلات کشور را حاصل انتخاب و تصمیم دسته رای دهندگانی عنوان میکردهاند که نامزد آنها به پاستور راه یافته است. البته بخشی از این آفت معلول نوع رفتار و گفتمانی بوده که رئیس جمهوری و کابینهاش در دولتهای مختلف با جامعه صورت دادهاند. این در حالی است که یک رئیس جمهور بالغ و کابینهاش باید بداند که پس از انتخابات میبایست پاسخگو نیازها و انتظارات همه اقشار جامعه باشد و به وعدههای خود عمل کند.
انتظاری که از کارآفرین داریم
یک کارآفرین در ایران، به طور معمول نباید خود را درگیر دعواها، درگیریها و جناح بندیهای سیاسی کند. یکی از هزار علت این است که سیاسیون میآیند و میروند اما یک فعال اقتصادی با کسبوکار و تجارتی که ایجاد کرده همواره پابرجا میماند و به همه نیاز دارد. اگر بخواهد مخالفت جانبدارانهای با عملکرد هر جناحی از قانونگذاران بروز دهد که حاوی منطق و استدلال نباشد، ارتباط خود را از دست میدهد و در این حالت صحنه از حضور فعال اقتصادی و کارآفرین خالی شده و صدای بخش خصوصی کمتر به گوش خواهد رسید.
اینکه تشکلهای اقتصادی، انجمنها، نمایندگان و اعضای اتاق بازرگانی بتوانند به گونهای رفتار کنند که هر دولتی با هر دیدگاهی بر سر کار میآید تعامل و ارتباطات خود را به نفع تولیدکننده حفظ کند. این مسئلهای فوقالعاده مهم و از هنر مذاکره بخش خصوصی است. در واقع، آن دسته از فعالان اقتصادی صرفنظر از ایده و نظری که نسبت به رویکردهای سیاسی دارند باید بتوانند به نفع بخش خصوصی ارتباط گیرند و حرف خود را به کرسی بنشانند، سیاسیونی که در منصب تصمیمگیری هستند را اقناع کنند و با داده و آمارهای مستند سخن گویند.
ما در این سالها به چرخش راست و چپ در فضای سیاسی کشور عادت کردهایم. در واقع، قانع شدهایم که حتماً پس از دولت چپ باید راست بر سرکار آید یا مجلس شورای اسلامی در اختیار دیدگاه دیگری قرار گیرد. مگر اینکه از گروهی افراد و برنامههای جدید شگفت زده شویم و نمایشهایی تحت عنوان مناظره که به خاطر افزایش اقبال رأی دهندگان، نفر اصلی مشخص میشود را ببپذیریم و بر آن اساس بهترین فرد را انتخاب کنیم. در حالی که هیچ فرد یا گروهی نباید نظر خود را به جامعه تحمیل و تلقین کند. از یاد نبریم که اصل آزادی انتخاب به این معناست که فرد دارای بیشترین رأی در جایگاه انتخابی قرار میگیرد حتی اگر مورد تأیید ما نباشد.
به عبارت دیگر، نمیتوان به مردم سالاری انتخابی عمل کرد و هر جا که به نفعمان بود رفراندوم یا آرا را بپذیریم و اگر به نفعمان نبود خاک در صورت مشارکتکنندگان و مردم بپاشیم و بگوییم جامعه هنوز به اشراف و بلوغ لازم برای انتخاب نرسیده است.
در سیستم کنونی که مردم همه باید انتخاب کنند و حق ابراز نظر برای همگان دیده شده است، با توجه به شرایط بحرانی اقتصاد حتی شعارهای عوام فریبانه احتمالی برخی کاندیداها را نیز باید شنید. زیرا به نظر میرسد که همه اقشار جامعه در انتظار برنامه و ایدهای برای نجات اقتصاد و رهایی آنها از فشار معیشت و فقر هستند؛ هر چند که اختلاف درباره نجات اقتصاد میان گروههای سیاسی بسیار زیاد است. بخشی به کل این بحران را به وجود تحریمهای خارجی ربط میدهند و گروهی دیگر بر این باورند که ما باید به تولید برسیم، همچنان درهای کشور بسته بماند و برای خودمان بشینیم و مصرف کنیم.
هر دو این دیدگاهها و نمایندگان آن برای کشور خطرناک هستند. برنامه اقتصادی قوی چیزی است که بتواند تعادل میان روابط داخلی و بینالمللی ایجاد کند. حتی در دوره برجام بسیاری از فعالان اقتصادی دیگر کشورها میآمدند اما مانع سرمایهگذاری ضعف بزرگ در قوانین تجارت داخلی ما برای سرمایهگذاران خارجی بود که همچنان نیز وجود دارد. بنابراین هر دو شرایط اقتصادی باید با هم اصلاح شوند.
کلام آخر…
خیلی دوست دارم در کشورمان به جای آنکه در برابر جهان تظاهر به انقلابیگری، اسلامی و معتقد بودن کنیم و از داخل در حال پوسیدن باشیم، تلاش کنیم با ایجاد آرامش، امنیت و ثبات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در ایران به جایی رسیم که به پیشرفت و توسعه دست یابیم و بتوانیم فناوری، دانش فنی و علم روز را وارد کنیم، آن را به کار گیریم و قدمهایی برداریم که واقعاً حرفی برای گفتن داشته باشیم.
بنابراین فکر میکنم رئیس جمهور آینده باید با فعالان اقتصادی و کارآفرینان ایران به خوبی تعامل کند و آنها را به دید سرمایهدار و کاپیتالیست نگاه نکند بلکه این افراد را در جایگاه کسانی که با ایجاد اشتغال کمک به رشد ملی و درآمدهای عمومی میکنند و نارضایتیها را کاهش میدهند، در نظر گیرد. شان و احترام بخش خصوصی ایران را افزایش دهد و تلاش کند قوانین و برنامههایی در راستای بهبود فعالیت و عملکرد آنها پیشنهاد داده تا از تجربیات و نظرات کارشناسانه آنها در امور جاری اقتصاد کشور استفاده شود.
https://www.kioskekhabar.ir/?p=94106